تحولات منطقه

شهید بهشتی و امام موسی صدر از آنجا که با جمع‌های غیر تخصصی مرتبط بودند برای اینکه اجماع نظر و بحث مؤثری شکل دهند از مباحث قرآنی آغاز می‌کردند و مبنای مباحث فکری و دینی آنان قرآن بوده است.

بهشتی از بحث‌های حکمتی و فلسفی عبور کرده و به بحث‌های قرآنی پرداخته است
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

شریف لک زایی پژوهشگر و استاد دانشگاه در نشستی با عنوان شهید بهشتی و فلسفه صدرایی که به همت گروه فلسفه سیاسی مجمع عالی حکمت اسلامی و مرکز پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه برگزار شد با اشاره به پنج دوره زندگی شهید بهشتی از تولد تا زمان شهادت بیان کرد: ما تاکنون از نگاه فلسفی شهید بهشتی غفلت کردیم و تا به امروز در اینباره بحثی انجام نشده است. حرکت فکری شهید بهشتی در پنج دوره زندگی ایشان از حکمت و فلسفه به سمت مباحث قرآنی و اجتماعی و سیاسی است. او اگر در دهه ۳۰ فلسفه را می‌خواند در دهه ۵۰ به سمت بحث‌های قرآنی رفت. این سیر را در ملاصدرا هم می‌بینیم که با نگاه به آثار او مشخص است. شاید این سیر در حکمای حکمت متعالیه طبیعی باشد. به تعبیر خود ملاصدرا بعد از آشنایی با آنچه در فضای فکری و علمی وجود دارد به سمت مباحث عرفانی و قرآنی متمایل می‌شوند. فضای علمی و فکری در حوزه فلسفه و حکمت از قرآن تغذیه می‌کند.

وی بیان داشت: در تمامی این دوران‌ها تأمل ویژه ایشان نسبت به انسان را متوجه می‌شویم حتی در خاطراتی که در کتاب «بهشتی از زبان بهشتی» نقل شده، این انسان جامعه ایرانی است که برایش موضوعیت دارد و اگر در دهه ۳۰ این مسئله پیش موضوعیت پیدا می‌کند به خاطر این پرسش است که چرا نهضت مردمی‌ای که نفت را ملی می‌کند به شکست منجر می‌شود!؟

لک زایی تصریح کرد: در تعریف نفس هم استکمال نفس و تکامل را طرح می‌کند که در خود اسفار اربعه حکمت عملی و نظری مطرح است و ملاصدرا معتقد است در حکمت نظری به کنه اشیا پی می‌بریم و در حکمت عملی به اخلاق الهی متصل می‌شویم. کسی که این کار را انجام می‌دهد انسانی است که باید در مسیر حرکت کند. شهید بهشتی در این شناخت و پیگیری تلاش‌های خود در انسان به شدت متأثر از این فلسفه و نگاه صدرایی است.

وی با بیان این نکته که موضوع ایجاد خلق و سازندگی موجود در فلسفه صدرایی در حقیقت کار حکمت و انسان حکیم است افزود: این در حقیقت هم یک نوع خودسازی فردی و هم خودسازی درونی است و هم از طرفی محیط و جامعه و دولت را سامان می‌دهد و به نگاه جدید متصل می‌کند. همین فضا را شهید بهشتی در مسائل انسان شناسی دنبال می‌کند و به صورت کلی مطرح می‌کند که دگرگونی و تحولات باید اتفاق بیفتد و همه اینها متأثر از فلسفه و قرآن است.

لک زایی گفت: این ادعا که بحث‌های انسان شناسی شهید بهشتی در ادامه کار فلسفه صدرایی که اکمال نفس است، ارتباط دارد درست بوده، و با صحبت‌های شهید بهشتی ثابت می‌شود. بهشتی از بحث‌های حکمتی و فلسفی عبور کرده و به بحث‌های قرآنی پرداخته است. دلیل این تمایل از ویژگی‌های حکمای حکمت متعالیه است. شهید بهشتی و امام موسی صدر از آنجا که با جمع‌های غیر تخصصی مرتبط بودند برای اینکه اجماع نظر و بحث مؤثری شکل دهند از مباحث قرآنی آغاز می‌کردند و مبنای مباحث فکری و دینی آنان قرآن بوده است. در پرداختن به مباحث قرآنی شهید بهشتی، قرآن را وجه مشترک فعالان و مبارزان پیش از انقلاب پیدا می‌کنیم.

وی با بیان اینکه مباحث فلسفی در جلسات شهید بهشتی و امام موسی صدر به صورت خاص مطرح نبوده و یک نگاه اجتماعی به آنان شده است تصریح کرد: شهید بهشتی با نگاه برهانی و استدلالی و بیشتر با نگاه اقناعی برای مخاطب مطرح می‌کند که حوزه فلسفی و اجتماعی است که می‌تواند موتور محرکت سازندگی این جامعه باشد.

لک زایی گفت: یکی از ویژگی بحث‌های شهید بهشتی نقد نگاه مکاتب رقبا می‌تواند باشد که به خصوص در دوره حیات ایشان که مکاتب سیاسی اجتماعی است عمدتاً مباحث در فضای سرمایه داری و سوسیالیستی مطرح می‌شود. آنچه ایشان نقد کرده و پرداخته را امروزه نیز می‌بینیم که شامل نگاه‌های متفاوت در قبال انسان بوده است.

این استاد فلسفه افزود: در فلسفه صدرایی نیز می‌بینیم ملاصدرا عرفان و عرفان نمایان را نقد می‌کند که بیشتر نقد اجتماعی و جریانات اجتماعی است. این موضوع برای شهید بهشتی هم وجود دارد چنانچه موسی صدر هم در جایی با تجلیل از حکمت متعالیه و مقایسه فلسفه اسلامی و غرب، فلسفه اسلامی را در مقایسه فلسفه یونانی طفلی را مقابل جوانی رعنا قرار می‌دهد و می‌گوید ما باید به فلسفه‌ای از اسلام برسیم که آن را بر آیات و آموزه‌های قرآنی مبتنی کنیم. یعنی باید دستگاه فکری و فلسفی را از دستگاه قرآن ارائه کنیم. در بحث‌های شهید بهشتی می‌بینیم همین مسیر تداوم دارد و ذیل بحث‌های قرآنی منازعات فکری و فلسفی با مباحث انسان شناسی غربی را مطرح می‌کند. لذا انسان در قرآن را مطرح می‌کند نه اینکه یک کتاب جدا در باب انسان شناسی اسلامی بنویسد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.