انتخابات

مهدی بشکنی: پس از تحویل اتاق هتل، چند ساعت قبل‌تر از آغاز بازی به محل برگزاری دیدار پرتغال مقابل اسلوونی می‌روم.

سفرنامه خبرنگار قدس از قلب یورو/وداع اشکبار با رونالدو

همین هم سبب می‌شود ببینم مسئولان برگزاری رقابت‌ها فرصت را غنیمت شمرده، گروهی نوجوان را برای بازدید به ورزشگاه آورده‌اند و فیلمبردار رسمی یوفا مشغول گرفتن تصاویر از آن‌هاست.

انگار یوفا آن‌ها را برای نیروهای مورد نیازش آموزش می‌دهد و می‌خواهد فضای کار را از نزدیک لمس کنند. هرچند احتمالاً هرکدام پیش خودش امروز رؤیای دیدن کریس رونالدو از نزدیک را هم دارد.

به حافظه‌ام که رجوع می‌کنم ۷CR افسانه‌ای را در سارانسک و جام جهانی ۲۰۱۸ دیده‌ام. همچنین در جام جهانی قطر. و البته در همین تورنمنت در دیدار پرتغال برابر ترکیه. شاید این آخرین بازی رونالدو با لباس کشورش باشد. شاید آخرین تورنمنت ملی‌اش.

ورودی بخش مدیا حاضری شرکت درین مسابقه را ثبت می‌کنم. در اعتبارسنجی رقابت‌های بعدی این حاضری‌ها خیلی به کارم می‌آید.

یکی از نیروهای امنیتی داوطلب یا همان volunteer نوجوانی است فارسی زبان و البته اصالتاً افغانستانی. دوستانه با او گپی می‌زنم.

شرایط را برایش توضیح می‌دهم که بعد ازین بازی باید به کشورم بازگردم. افسوس می‌خورد و حتی از من بیشتر پَکر می‌شود. احساسش واقعی‌ است. همین هم باعث می‌شود به او بگویم: همین حضور کوتاه هم برایم ارزشمند و خوب بود.

می‌گوید برقراری نظم در دیدارهایی که رونالدو در آن حاضر است به مراتب سخت‌تر می‌شود. هرچند بازهم سختگیری اینجا هیچ‌گاه به اندازه المپیک برلین نبود که به قوطی آب میوه داخل چمدانم هم اجازه ورود ندهند و ناچار آن را در همان نگهبانی رها کنم.

... خوشبختانه مسیر مترو ورزشگاه و فرودگاه فرانکفورت یکی‌است، پس دغدغه‌ای از رساندن به‌موقع خودم به پرواز ندارم. هرچند به‌خاطر بازگشت به ایران پس از پایان بازی، احساس می‌کنم من هم از جام حذف شده‌ام و باید مثل بقیه حذف شده‌ها به خانه برگردم.

در پرواز رفت وقتی ساعت یک بامداد به دبی رسیدم از آسمان آتش می‌بارید! به شدت گرم و شرجی و غیرقابل تحمل. حتی برای همان دو دقیقه‌ای که از پای پرواز با اتوبوس به ترمینال می‌رفتم. حالا به این فکر می‌کنم که قرار است ۱۲ ظهر در فرودگاه بزرگ و دیدنی دبی باشم، اما شاید تحمل همان دو دقیقه هوای آزاد فوق‌العاده گرم را هم نداشته باشم.

برای فرار از فکر کردن درباره مسائل آزاردهنده، لحظات آخر سفر، به ورزشگاه‌های آلمان که توانستم دیدارهای یورو ۲۰۲۴ را ببینم فکر می‌کنم. وست فالن دورتمند، فرانکفورت آره نا و المپیک برلین.

شاید فقط حسرت نرفتن و ندیدن آلیانز مونیخ را می‌خورم. اصلاً شاید به بهانه دیدن همین یکی، یک‌بار دیگر مسافر آلمان شدم!

وقت پرواز رسیده است. امروز هر یک‌یورو، ۶۶ هزار تومان است و پایم به ایران برسد، مسابقات هشت تیم برترش را شناخته و در انتظار جدال‌های مرحله یک چهارم نهایی‌است.

*بازار سیاه بلیت؛۴۰۰ میلیون!

تیم ملی اسپانیا با پیروزی برابر گرجستان به مرحله یک چهارم نهایی این مسابقات راه پیدا کرد تا حریف تیم ملی آلمان شود که پیش از این با پیروزی برابر تیم ملی دانمارک در جمع هشت تیم برتر قرار گرفته بود و حالا این دو باید یک دیدار جذاب و تماشایی را برگزار کنند.

همین سبب شده است قیمت بلیت‌های این بازی سر به فلک بکشد و یکی از فروشنده‌ها خواهان دریافت ۵هزارو۸۹۹ یورو برای بلیتی است که در ردیف ۳ در جایگاه روبه‌رو قرار دارد.

اما این تنها مورد نیست و یک فروشنده دیگر قیمت باورنکردنی ۱۱هزارو۸۰۰ یورو را برای دو بلیتی که در اختیار دارد و سه ردیف بالاتر از قبلی است پیشنهاد کرده است. این در حالی است که فردی دیگر آماده است تا بلیت وی آی پی را با ۳هزارو۸۶۷ یورو به فروش برساند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.