با گذشت بیش از دو سال جنگ سنگین و بسیار پرهزینه اوکراین هنوز هم مذاکرات و رایزنی های صلح به جایی نرسیده است. صنایع اروپایی ها و آمریکا به دلایل متعددی همچون فشار های اقتصادی ناشی از تحریم های نفتی روسیه دچار آسیب های زیادی شده که یکی از انگیزه های اصلی آنها برای برقراری صلح همین مسئله می باشد. هرچند زیاد نمی توان به صلحی مورد انتظار طرفین امیدوار بود ولی شواهد و قراین موید این نکته است که اروپای غربی سخت نگران آینده جنگ می باشد چرا که بخشی از هزینه های بر دوش مالیات دهندگان جوامع اروپایی بوده و دولت های کشور های قاره سبز دیگر قادر به پرداخت هزینه ها به مستقیم و غیر مستقیم نیستند. به همین دلیل کشور های طرف سوم را برای تحقق صلح یا آتش بس واسطه این کار قرار می دهند که سفر ویکتور اوربان نخست وزیر مجارستان را می تواند در همین راستا تلقی کرد.
ویکتور اوربان سفیر صلح
سفر شخص ویکتور اوربان به روسیه و ملاقات با شخص ولادیمیر پوتین نشان از یک هدف واحد برای تحقق آتش بس و ایجاد صلح دارد ؛ صلحی که جریان راست گرای حاکم بر فضای دولت های اروپای غربی همچون فرانسه، انگلیس ، ایتالیا و ... در موقعیت کنونی (حساس) قاره اروپا حامی آن است چرا که این قاره صنعتی در آستانه افزایش گستره جغرافیای جنگ به سمت کشور های مرکز اروپا و به تبع آن غرب اروپا است. شخص ویکتور اوربان وجه شخصیتی صلح طلبی دارد و سعی می کند با رایزنی های مختلف بین کشور های درگیر جنگ و تنش های سیاسی به درگیری ها پایان دهد.
سفر وی به مسکو و پس از آن به کیف گواه نگرانی های عمیق رهبران ارشد اروپایی از ادامه جنگ است. به خصوص که با روی کارآمدن احتمالی دونالد ترامپ آنها سعی دارند پیش دستی کنند و صلح یا توافقی برای آتش بس پایدار ایجاد کنند چرا که ترامپ چندین بار وعده خاتمه جنگ در مدت زمان کوتاهی را داده است و این موضوع برای ولادیمیر زلنسکی اصلا جالب نیست. اوکراین می خواهد صلح را با کسب امتیازاتی به دست آورد ولی اتحادیه اروپا لزومی برای این کار نمی بیند چرا که گرفتن امتیاز برای آنها اولویت و اهمیتی نداشته و مهم ترین هدفشان اتمام هرچه زودتر جنگ و کاهش آسیب های سنگین اقتصادی است. باید به نکته توجه داشت که کشور مجارستان عضو رسمی ساختار پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) است. این موضوع گواهی نگرانی اروپایی ها و تلاش های آنها برای پایان جنگ را نشان می دهد.
هزینه های سنگین جنگ و طراحی اغتشاشات اجتماعی
جدای از این موضوع، اروپا دیگر به دلیل هزینه های بسیار سنگین جنگ توانایی ادامه و تحمل وضعیت فعلی را ندارد. هرچند که مسئولان امنیتی اتحادیه سعی دارند با طراحی اغتشاشات اجتماعی تحت عنوان اعتراضات مدنی عمدتا فرهنگی ، صنفی ، کارگری و یا ... با همکاری سازمان های خصوصی یا بین المللی دولت های کشورهای مورد هدف که عمدتا با فدراسیون همکاری دارند را ساقط کنند. از آنجایی که کشو های شرق قاره سبز بستر بسیار آماده ای برای آشوب های خیابانی دارد، انقلاب های رنگی بهترین گزینه برای انجام سازماندهی شورش های جمعی برای پیشبرد اهداف خودشان است. اهدافی که شاید در کوتاه مدت زیاد جوابگوی نیاز های آنها نباشد اما قطعا می تواند مرتفع کننده نگرانی هایشان در غرب اروپا باشد.
چرایی تلاش های مبهم اروپا درباره عدم جنگ و آشوب
دو نکته برای رفع ابهام چگونگی تعارض اهداف سیاسی اتحادیه اروپا در تلاش برای عدم گسترش جنگ و تقلا برای آشوب آفرینی در کشور های هدف وجود دارد.
نخست، اینکه اتحادیه اروپا مخالف گسترده شدن جنگ در این قاره است و از طرفی به شکلی موافق آشوب های اجتماعی در شرق اروپا است، نفی کننده مفهوم اهداف ساختار اطلاعاتی اتحادیه این قاره نیست؛ بلکه صرفا برای افزایش ضریب ایمنی و رشد اقتصادی و جلوگیری از قدرت گیری بیشتر روسیه به عنوان اصلی ترین رقیب یا حتی دشمن آنها است. این موضوعات را حتی می توان به مسائل فرا اروپایی نیز تعمیم داد. کما اینکه حضور در غرب آسیا و اشغال کشور های عراق و افغانستان و همراهی کردن ایالات متحده آمریکا در دوران اشغال این کشور ها خود گواهی بر این مدعا است. قاعدتا اتحادیه اروپا موافق حمله نظامی و جنگ مستقیم نیست اما موافق تنش های سیاسی بین دولت ها و کشور ها به شکل نظامی و غیر نظامی می باشد. تنش هایی که می تواند جای پای سرویس های اطلاعاتی غربی را همچون "ام آی 6 بریتانیا" و "د ج س فرانسه" یا "بی ان دی آلمان" در این کشور ها باز کند.
دوم ، عضویت تعداد زیادی از کشور های اروپایی به ویژه کشور های غرب اروپا در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) باعث احساس اطمینانی به آنها در هفتاد سال گذشته نسبت به عدم وقوع جنگ در اروپا و سرایت نکردن سایر نا امنی ها شده است. این موضوع از نظر نظامی درست است و از زمان قدرت مند شدن تشکیلات ناتو مرز های اروپا تاحد بسیار زیادی در امنیت کامل قرار گرفت. امنیتی که گرچه با ورود مهاجران در سالهای متمادی زیر سئوال رفته، اما حمله نظامی را شاهد نبوده است. ضمن اینکه پاشنه آشیل انتظام و امنیت در خارج و داخل از مرز های اروپا، عضویت کشورهای اروپایی در ناتو می باشد و احتمالا با روی کار آمدن شخص دونالد ترامپ نامزد فعلی جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری چند ماه آینده ایالات متحده آمریکا این موضوع به شکل محسوسی از بین می رود.
لازم به ذکر است، در این محیط راست گرایان اروپایی بیشتر از اینکه نگران هزینه های سنگین جنگ ها باشند، دغدغه مسائل تجاری-صنعتی صنایع سنگین خودشان همچون صنایع هواپیما سازی، کشتی سازی، خودرو سازی و ... را دارند و این درباره جنگ اوکراین هم صادق است.
خبرنگار: حمید اسدی
نظر شما