سیاستمداران بر اساس مزیتهای نسبی و شرایط کشور اقدام به تصمیم سازی در حوزه انرژی میکنند. با توجه به دسترسی کشورمان به منابع عظیم گازی، این ماده به عنوان منبع اصلی انرژی در بخش خانگی کشورمان در نظر گرفته شده است. به طوری که طی دهههای گذشته گازرسانی به اقصا نقاط کشور در دستور کار قرار گرفت. تا جائیکه الان 98 درصد از کشور تحت پوشش گاز قرار دارد.
نمی توان به این سیاست انتقاد جدی ای وارد کرد. زیرا بر اساس واقعیات موجود و اینکه ما جزو کشورهای غنی به لحاظ منابع گازی بودیم و کشورهای دیگر در حال استفاده از منابع مشترک بودند، این تصمیم گرفته شد و منطقی هم به نظر میرسد. اما مشکل اساسی از آنجا شروع شد که ما در کنار گازرسانی به اقصا نقاط کشور در زمینه بهینه سازی مصرف اقدامی نکردیم.
می توان قیمتهای پایین، یارانه ای و غیرواقعی را جزو مهم ترین عواملی دانست که اولویت بهینه سازی مصرف را در کشورمان از بین برده است. واقعیت این است که گاز با قیمت بسیار پایینی در اختیار مصرف کنندگان بخش خانگی قرار میگیرد و بنابراین مشترکان انگیزه ای برای بهینه سازی مصرف خود ندارند. به طور مثال، اگر یک خانواده بخواهد به اعمال روشهایی برای کاهش مصرف خود بپردازد، باید هزینه بالایی برای وسایل گازسوز بهره ور بپردازد. همچنین مجبور است از در و پنجرههای دوجداره استفاده کند که قیمت نسبتاً بالایی دارند. واقعیت این است که هزینه گاز مصرفی خانوارها نسبت به هزینههایی که باید برای بهینه سازی مصرف انرژی بپردازند، کمتر است. بنابراین، منطقی است که خانوارها انگیزه ای برای مدیریت مصرف شان نداشته باشند.
افزایش مصرف گاز در کشور به موازات افزایش تولید
برخی پیشنهاد میکنند باید برای جبران ناترازی گاز به سمت تولید بیشتر حرکت کنیم. اما اصل موضوع چیز دیگری است و آن این که باید روش صحیح استفاده از انرژی در کشورمان نهادینه شود. نمی توانیم تا بی نهایت تولید و تا بی نهایت مصرف کنیم.
اگر چاره اندیشیهای لازم برای بهینه سازی مصرف انرژی در کشورمان صورت نگیرد، به موازات افزایش تولید، میزان مصرف نیز افزایش خواهد یافت. ضمن اینکه ما الان تولید کمی نداریم. طبق گزارش «مرور آماری بخش انرژی جهان در سال ۲۰۲۲» که توسط شرکت (BP) بریتیش پترولیوم منتشر شده است، ما با تولید ۲۵۷ میلیارد متر مکعب گاز، معادل ۶.۴ درصد از کل تولید جهان، سومین تولیدکننده گاز جهان هستیم.
بنابراین، به لحاظ تولید مشکلی نداریم اما موضوع این است که ما مصرف ۲۴۱ میلیارد متر مکعبی گاز، معادل ۶ درصد از کل مصرف جهان را داریم و چهارمین مصرف کننده گاز در جهان هستیم. گفته میشود ۲۶ درصد گاز تولیدی کشور توسط بخش خانگی مصرف میشود که این رقم مقدار تجمیعی گاز مصرفی در طول سال است. از آنجایی که اکثر برق کشور با استفاده از منابع فسیلی بخصوص گاز تولید میشود، میتوان رقم نهایی بهره مندی بخش خانگی از گاز تولیدی کشور را بالاتر از ۲۶ درصد در نظر گرفت.
تعرفه گذاری پلکانی بسترساز بهینه سازی مصرف گاز
آمارها نشان دهنده بالا بودن میزان مصرف انرژی در کشور ما در بخش خانگی است. به طور مثال، به مقایسه ای کوتاه بین ایران و کشور ترکیه که از بسیاری جهات همچون میزان جمعیت، شبکه حمل و نقل، شرایط آب و هوایی و... شبیه هم هستند، میپردازیم تا جوانب موضوع بیشتر روشن شود. در سال 2019 کشورمان تولید ۲۴۴ میلیارد مترمکعبی گاز را داشت و با 83 میلیون جمعیت ۵۰.۲۸۰ میلیارد مترمکعب از آن را در بخش خانگی مصرف کرد. ترکیه تولید ۴۷۲.۴۵ میلیون مترمکعبی داشت و با جمعیت 82 میلیون و 280 هزار نفری ۱۲.۷۹۳ میلیارد مترمکعب از آن را در بخش خانگی صرف کرد.پ
با توجه به تمامی آنچه در بالا گفته شد میتوان این طور نتیجه گرفت که اگرچه توسعه میادین گازی کشور مورد تأیید تمامی کارشناسان است و باید مدنظر قرار بگیرد، اما روشی برای حل موضوع ناترازی گاز در کشورمان نیست. راه حل اصلی این است که با استفاده از ابزارهای قیمتی و غیرقیمتی به سمت مدیریت مصرف گام برداریم.
به نظر میرسد، یکی از روشهای موثر در این زمینه تعرفه گذاری پلکانی است که ضمن عدم تحمیل فشار اضافی به مشترکانی که مصرف معقولی دارند، هزینههای بالاتری را به پرمصرفها که اغلب از طبقات مرفه جامعه هستند، وارد میکند. در این روش که دولت بر اساس بند مصوب قانون بودجه موظف شده است آن را اجرایی کند، عدالت بیشتری در ارائه یارانههای پنهان انرژی برقرار خواهد شد. زیرا پرمصرفها که اغلب از طبقات بالای جامعه به لحاظ رفاهی هستند، بهای گاز مصرفی خود را تقریباً به قیمت تجاری و واقعی پرداخت میکنند و مشترکان با مصرف معقول نیز از یارانه دولتی بهره مند میشوند.
نظر شما