حکایت پذیرفتن و نپذیرفتن

  • حکایت پذیرفتن و نپذیرفتن

    ایوان شفا

    حکایت پذیرفتن و نپذیرفتن

    ۱ـ شنوای عتاب و خطاب وقتی آدم، «خردسال» است؛ «گوش نصیحت‌پذیر»ش باز است. می‌شنود و «می‌پذیرد»... هم جهان و آدم‌هایش را نمی‌شناسد... هم به والدینش «اعتماد» دارد. در خردسالی، «شنیده‌های دستوری» نیز با نگاه «مهرآمیز» شنیده می‌شنوند. آدم‌ها، در خردسالی، سراپا گوش‌اند... حتی اگر در شنیدة دستوری، اهانت و تندی باشد. در خردسالی، تصور مهربانی دیگران بر عتاب‌شان می‌چربد. خردسال، «در سکوت» می‌شنود.