شاهنامه فردوسی، آمیزهای از تاریخ و فرهنگ ایرانی و گنجینهای از آموزههای اخلاقی و انسانی است که در چارچوب قومی و ملی نمیگنجد و از آن همه جهانیان است. فردوسی، حکیمی خردگرا و معتدل است که هیچگاه جانب حق و حقیقت را فرونمیگذارد و آنجا که لازم است، حتی از نکوهش ایرانیان و ستایش تورانیان و ضدقهرمانان کتابش، سر باز نمیزند. او همچون منتقدی آگاه در میانه و پایان داستانها، اندرزهای حکمی و اخلاقی خود را به خوانندگانش گوشزد میکند. بیسبب نیست که با خواندن شاهنامه، جهان آرمانی حماسهسرای ایران را پیش چشم خود میبینیم و از آن درسها میآموزیم.