به گزارش قدس خراسان، برای اینکه بدانیم کار صحیح در مواجهه با این کودکان چیست به سراغ یکی از کارشناسان مشهدی در زمینه آسیبهای اجتماعی رفتیم تا با توجه به تجربه چندین ساله خود در مواجهه با کسانی که درگیر آسیبهای اجتماعی مختلفی بودهاند، نظر خود را در این ارتباط اعلام کند.
سیدنصرالله مشکانی که کودکان کار را مظلومترین بندگان خدا میداند، گفت: کودکان از نظر روحی و روانی اثرپذیرترین و انعطافپذیرترین افراد هستند اما در عین حال نیز خیلی آسیبپذیر هستند و باید بیشتر از هر گروه سنی به آنها توجه کرد، این توجه میتواند توسط خانواده و آموزش و پرورش انجام شود.
این کارشناس آسیبهای اجتماعی افزود: خانوادههایی که به کودکان خود توجه نمیکنند معمولاً با دست خودشان به کودکانشان آسیب میزنند و این همان بچههایی هستند که آسیب میبینند و به عنوان کودک کار مشغول دستفروشی یا تکدیگری هستند.
وی با بیان اینکه بیشتر افرادی که در بزرگسالی بزهکار شدهاند در کودکی آن عمل بزه را آموختهاند، خاطرنشان کرد: بچهها هنگامی که در کودکی چیزی را یاد میگیرند معمولاً در بزرگسالی آن کار را انجام میدهند، به عنوان مثال فردی که در مرکز ترک اعتیاد در حال گذراندن دوران نقاهت بود در جلسه مشاوره از او پرسیدم جیببری را از چه کسی یاد گرفتهای؟ گفت در دوران کودکی بین بچهها این کار را یاد گرفتهام.
مشکانی متذکر شد: تحقیقات محققان نشان داده است امکان بازگشت این افراد به روند طبیعی زندگی تنها با مسائل آموزشی امکانپذیر است و ما اگر روی مسائل آموزشی این افراد بیشتر سرمایهگذاری کنیم این بچهها در بزرگسالی بزهکار نمیشوند؛ چرا که بیشتر کودکان کار که ما هر روز با آنها در خیابان مواجه میشویم در خانهای که آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد و فقر وجود دارد، متولد و در محلههای آسیبپذیر بزرگ شدهاند.
این کارشناس آسیبهای اجتماعی ادامه داد: فقر سبب میشود کودکان رشد متوازنی را از نظر جسمی و ذهنی تجربه نکنند، کودکی که نوشتافزار و کیف برای مدرسه رفتن ندارد و از حداقلیترین امکانات برخوردار است وقتی کودک زبالهگردی را در راه مدرسه میبیند که امکانات خوبی دارد اما در ظاهر لباس مندرس و کثیفی میپوشد، آن کودک هم تشویق میشود که به او و دوستانش بپیوندد و به دستفروشی و زبالهگردی روی بیاورد، این موضوعی است که برخی از کودکان کار برای من تعریف کردهاند. در چنین شرایطی وقتی که فقر اقتصادی و فرهنگی برای خانوادهها به حد بالایی میرسد اگر یک فرزندش کودک کار بوده اکنون فرزندان بیشتری برای کار به خیابانها میروند.
وی بیان کرد: اگر برای این خانوادهها در محلههای آسیبپذیر برنامههای آموزشی برگزار شود و درباره ضررهایی که کودکان کار میبینند یا از سویی دیگر برای ضررهایی که بیکاری برای افراد دارد، آنها آگاه و از نظر مالی این خانوادهها حمایت شوند، حالا متولی این کار میتواند کمیته امداد یا بهزیستی و دیگر ارگانهایی که در زمینه کودکان کار مشغول فعالیت هستند، باشد، با این کار فقر تا حدودی از این خانوادهها دور میشود و میتوانیم با این حمایت از خانوادههای آسیبپذیر از آنها بخواهیم از کودکانشان در مقابل خطراتی که در اجتماع برایشان ایجاد میشود، مراقبت لازم را داشته باشند تا در آینده این افراد بزهکار نشوند.
مشکانی عنوان کرد: با آموزش و حمایت مالی از خانوادهها میتوانیم جلو بروز پدیده کودکان کار را بگیریم و این آسیب را کمرنگتر کنیم اما اگر به جای این کار خودمان را در قالب یک فرد خیر قرار دهیم و با احساسات و دلسوزی بیجا به این کودکان آسیبدیده کمک کنیم، این کار کمک نیست، بلکه آسیب زدن به این افراد است، این کار سبب میشود این روند اشتباه همچنان ادامه پیدا کند و در آینده شاهد بزهکاری این افراد در جامعه باشیم.
این کارشناس آسیبهای اجتماعی ادامه داد: اگر میخواهیم کار خیری در زمینه کودکان کار انجام دهیم باید مبلغی که میخواهیم هزینه کنیم را به سازمانهایی بدهیم که به صورت اصولی در حال رفع آسیب از کودکان کار هستند و از این سازمانها بخواهیم کلاسهای آموزشی برای خانوادههایشان برگزار کنند، همچنین کودکان کار را جمعآوری و برایشان دورههای آموزشی برگزار کنند که با آسیبهایی که در بازگشت به روند گذشته زندگیشان وجود دارد، آگاه شده باشند؛ چرا که این بازگشت سبب میشود صدمههای بیشتری ببینند و در نوجوانی و جوانی باید هزینه زیادی انجام دهند تا به روند طبیعی زندگی بازگردند.
وی متذکر شد: کودکان کار درآمد خوبی دارند و از نظر مالی مشکلی ندارند، اگر کسی درباره درآمد این افراد تحقیق کند حتماً به مبالغی میرسند که از درآمد یک کارمند بیشتر است و نیاز اصلی و واقعی این افراد آموزشی است که از آن محروم بودهاند.
مشکانی خاطرنشان کرد: در چند سالی که در زمینه آسیبهای اجتماعی مشغول به فعالیت بودهام، وقتی با خیلی از کارتنخوابهایی که دچار بیماری اعتیاد بودند و به مراکز زیر نظر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر، دادستانی و بهزیستی تحویل و در آنجا نگهداری میشدند، صحبت میکردم بیشتر افراد در دوران کودکی در محلههای آسیبپذیر بزرگ شده و رفتارهای پرخطر را از افراد آن محله آموزش دیده بودند، به همین خاطر در بزرگسالی بزهکار شده بودند.
به طور کلی میتوان گفت کمک به کودکان کار با نگاهی دلسوزانه و سطحی موجب میشود آینده این کودکان در همین مسیری که اکنون قرار دارند، رقم بخورد، البته اگر آموزش بزهکاری از بزرگسالانشان آنها را به سمت بزهکاری سوق ندهد، چیزی که هر روزه با آن مواجه هستند و زمینههای لغزشی که هر روز بیشتر برای آنها فراهم میشود، پس بهتر است کمک کنیم تا این کودکان به روال زندگی طبیعی بازگردند و بتوانند در کنار فضای امن خانواده کودکی کنند، این اتفاق تنها زمانی رخ میدهد که تمام هزینهها و کمکها در این زمینه به سمت آموزش و آگاه کردن این کودکان و خانوادههایشان هدایت شود.
نظر شما