به گزارش قدس خراسان، در ابتدا فعالیتم را از سرویس حوادث شروع کردم و تا سال ۱۳۹۷ در آنجا مشغول به فعالیت بودم و سوژههایی از قبیل گوشتهای آلوده یا ماهیهای چینی را پیگیری کردم.
پس از مدتی بنا به دلایلی، کار با روزنامه قدس را در همان حوزه حوادث شروع و سعی کردم رویکرد حوزه حوادث قدس را کلاً تغییر دهم، یعنی عدهای تصور میکردند وقتی صحبت از حوادث میشود، منظور قتل و غارت است و اگر به دنبال پیگیری تخلفی در سطح کشور باشیم مربوط به حوزه حوادث نمیشود.
وی افزود: از ابتدای فعالیتم شاکله حوزه حوادث را بر این مبنا گذاشتم که به دنبال فساد در جامعه بروم. ابتدای شروع کار سخت بود اما بعدها مسئولان بسیار به این دیدگاه علاقهمند شدند و معتقد بودند در حوزه کار مکتوب فعالیتی انجام میشود که کشش بسیار خوبی برای عموم مردم ایجاد میکند. همچنین آنها معتقد بودند وقتی در روزنامه صحبت از قتل میشود، غیر از اینکه راهکار یک جنایت را به دیگران آموزش دهد، فایده دیگری ندارد و شاید مردم از خواندن آن گزارش احساس خوبی نداشته باشند اما زمانی که مردم صفحهای از روزنامه را باز میکنند که مطلب آن راجع به مبارزه با فساد و برخورد با مدیر یا دستگاه متخلف است، لذت میبرند و مطالبه جامعه نیز به همین سمت است. روزنامه قدس به واسطه اینکه نیاز مادی نداشت و روی برخی مسائل حساس نبود، توانست در زمینهای که فعالیت میکنم کمک بزرگی کند و به جرئت میتوانم بگویم ۹۸ درصد پیگیریهایم در حوزه حوادث را توانستم از طریق روزنامه قدس انجام دهم.
خبرنگار باید کف خیابان باشد
رحمانی در ادامه خاطرنشان کرد: نگاه بنده نسبت به حوزه خبرنگاری این است که اگر خبرنگاری در اتاقی نشسته بود که در آنجا همیشه باز بود، به این معنی است که او عملاً کاری انجام نمیدهد و به اعتقاد من خبرنگار باید کف خیابان و دنبال سوژه باشد و از پشت میزنشینی چیزی عایدش نمیشود. ما با یک جامعه خبرنگاری بسیار بزرگ روبهرو هستیم اما پرسش اصلی اینجاست چند رسانه داریم که بتوانند معضلات جامعه را از صفر تا ۱۰۰ پیگیری کنند؟ بسیاری از خبرنگاران به واسطه فشاری که به آنها وارد میشود یا دردسری که برایشان به وجود میآید، به دنبال پیگیری پروندههای سنگین نمیروند. در کار خبرنگاری عواملی مانند شکایت، تهدید، تعقیب و سنگاندازی وجود دارد.
خبرنگار روزنامه قدس اظهار کرد: در حال حاضر در جامعه بزرگ رسانهای نیاز داریم خبرنگاران یکدیگر را پوشش دهند اما متأسفانه وقتی با سوژهای مانند چای دبش یا گوشتهای آلوده روبهرو میشوند، هیچ فعالیتی نمیکنند. ما باید هدفمان در جامعه برطرف کردن مشکلات مردم باشد.
از پرونده چای دبش تا سیل مشهد
وی با اشاره به اینکه پرونده چای دبش از آن پروندههایی بود که پیگیری آن را از زمانی که در روزنامه خراسان بودم، یعنی سال ۱۳۹۵ آغاز کردم و حدود سه تا چهار سال طول کشید، عنوان کرد: گزارشهای من مبنی بر این موضوع بود که چای آلوده است و داخل آنها جوش شیرین وجود دارد. مدیرعامل چای دبش پس از پیگیریهای بنده تصمیم به شکایت گرفت اما با توجه به اسناد و مدارکی که داشتم دستگاه قضایی به این قضیه ورود کرد و مشخص شد مستندات صحت دارد و طبق رکن چهارم دموکراسی است.
رحمانی اظهار کرد: پرونده بعدی مربوط به یک فروشگاه بزرگ زنجیرهای در شهر مشهد بود. مسئولان این فروشگاه برای من پروندهسازی کردند و معتقد بودند به دلیل اینکه رشوه گرفتم به سراغ این سوژه رفتم. پرونده سوم راجع به خانههای سازمانی در محدوده بولوار سجاد و فرامرز عباسی بود که حدود ۲۰ سال عدهای از انسانهای ذینفوذ استان در آنجا ساکن بودند. آنها قصد داشتند خانهها را به هر نحوی شده و با بند و تبصرههای عجیب و غریب به نام خودشان سند بزنند. من این موضوع را رسانهای کردم و صدای این ماجرا به اخبار ۲۰:۳۰ نیز رسید. هر کدام از این پروندهها حدود یک و نیم تا دو سال وقت من را گرفت. این پروندهها نشاندهنده این است که اگر رسانه بخواهد کاری را انجام دهد، به شرط اینکه ترسی نداشته باشد و دستش جلو کسی دراز نباشد، از پسش برمیآید.
دبیر خط قرمز در خصوص پرونده دیگری که مربوط به اتحادیه نان مشهد بود، بیان کرد: در واقع متولیان چند نانوایی دستگاه کارتخوانی را به اسم اتحادیه قرار داده بودند اما بعدها مشخص شد پولها به یک حساب شخصی واریز میشده است. دادستانی به این پرونده ورود کرد و تصمیم گرفت رئیس اتحادیه را برکنار کند. در حال حاضر هم برای او پرونده قضایی تشکیل شده و تعزیرات در حال رسیدگی به تخلفات است.
وی با بیان اینکه در سیل اخیر مشهد اتفاقهایی رخ داد که به صورت میدانی آنها را بررسی کردم، گفت: همان طور که میدانید در میدان انقلاب مشهد به علت بارش شدید باران و آبگرفتگی، عدهای از مردم غرق شدند. هیچ خبرنگار و رسانهای به جز من به سراغ علت و چرایی این اتفاق نرفت. پس از تحقیقاتی که انجام دادم متوجه شدم پلی که در آنجا بود یک دریچه ورودی داشت و آن قدر این ورودی باریک بود که به سختی آبها خارج میشدند. پس از پیگیریهای بنده معاون دادستانی در محل حادثه حضور یافت و پروندهای را در شعبه ویژه قتل برای این موضوعات تشکیل داد. در راستای این موضوع شخصاً نزد دادستان مشهد هم رفتم و فیلمی که از محل حادثه تهیه کرده بودم را به او نشان دادم و در لحظه دستور پیگیری
صادر شد.
رحمانی افزود: الان در حال پیگیری دو پرونده درباره دو اتحادیه قماش و موبایل فروشیهای مشهد هستم. مسئول یکی از اتحادیههای موبایل فروشان السیدی فیک به مردم میفروشد. این موضوع را مستندسازی کردم و طبق عملیاتی که انجام شد سه مغازه او پلمب و السیدیها توقیف شدند و هم اکنون پرونده در تعزیرات حکومتی است.
تجربههای جالب خبرنگاری در خط مقدم لبنان
این خبرنگار فعال حوزه حوادث با اشاره به اینکه شهید چمران معلمی بود که چریک شد، بیان کرد: این حرف به این معنی است که ایشان جنگجو بود. خبرنگار هم در بعضی مواقع کار شهری انجام میدهد و در بعضی مواقع کار جنگ و بحران. بنده در ایام طوفان الاقصی به روزنامه پیشنهاد دادم که به صورت میدانی در لبنان حضور پیدا کنم و گزارشها را از نزدیک پیگیری کنم. پس از کش و قوسهای فراوان با مأموریت بنده موافقت شد و به همراه یکی از خبرنگاران صدا و سیما و خبرنگار ایسنا مقیم لبنان برای تهیه گزارش عازم شدیم. من همراه خودم پرچم مطهر حرم امام رضا(ع) را برده بودم و دیدن خبرنگاری از آستان قدس رضوی برای حزبالله لبنان بسیار جالب بود. حوادثی که در خط مقدم اتفاق میافتاد را با فاصله ۳۰۰ تا ۴۰۰ متری مشاهده میکردیم. همچنین برای تهیه گزارشهای میدانی به نوار مرزی رفتیم و حتی محل شهادت دخترانی که با مادران خود در راه رفتن به مدرسه کشته شده بودند را از نزدیک مشاهده کردیم. روزنامه امام رضا(ع) وابسته به همین جبهه است و ما وظیفه داریم اتفاقهای اینچنینی را پیگیری کنیم.
وی در ادامه گفت: من حدود یک ماه در لبنان حضور داشتم و به علاوه حوادثی که لحظه به لحظه شاهدشان بودم، مسئله گرانی هم برایم دغدغه بود. هزینهها در لبنان بسیار سنگین بود. من به همراه خبرنگار صدا و سیما در محله مسیحینشینی به نام مرجعیون ساکن بودم که هزینه یک شب اقامت آنجا ۶۵ دلار بود. جالب است همه فکر میکنند لبنان به دلیل اینکه به عروس خاورمیانه معروف است، همه امکانات را دارد اما باید اعتراف کنم نه برق، نه آب و نه حتی گاز داشت. برق آنجا خورشیدی بود، یعنی در طول روز نیروگاه تنها یک ساعت برق را در اختیار ساکنان قرار میداد و برای داشتن برق برای بقیه روز باید ژنراتور تهیه میکردیم. وضعیت آب هم بسیار اسفبار بود و باید به صورت بستهبندی میخریدیم. با وجود اینکه این سفر به درخواست بنده بود و دردسرهای بسیاری را به همراه داشت اما خدا را شکر برایم تجربه بسیار خوبی بود.
خبرنگاران درد جامعه را میفهمند
رحمانی با تأکید بر اینکه خبرنگاران درد مردم جامعه را میفهمند، بیان کرد: در زمان کرونا همه کشور تعطیل بود اما خبرنگاران پا به پای پزشکان فعالیت میکردند. متأسفانه دردهای خبرنگاران زیاد است و هیچ کس پیگیری نمیکند. در حال حاضر خبرنگارانی داریم که در آستانه بازنشستگی هستند و شغلشان هم جزو مشاغل سخت و زیانآور است اما مسئولان مربوط آن را نمیپذیرند. این موضوع بیانگر این است که بگویند اگر وارد نظام شدید از همان ابتدا درجهدار بمانید وهیچ وقت رشد نکنید. این طرز تفکر اداره کار نسبت به خبرنگاران است. حوزه ما همچنان حرکت روی خط قرمزها و مبارزه
با فساد است.
نظر شما