عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه مازندران، در نشست علمی «خوانشی نو از عبارت ما رایت الا جمیلا» از سلسله نشستهای مکتب حسینی(ع) با بیان اینکه یکی از مطالب جالبی که حضرت زینب(س) در پاسخ عبیدالله فرمودند تعبیر ما رایت الا جمیلا بود، گفت: این پرسش مطرح است که کجای کربلا زیبا بود که ایشان چنین فرمودند؟ یک اشکالی در زندگی روزمره ما وجود دارد این است که در زبان از فانیبودن دنیا سخن میگوییم ولی چون از عمق جان به آن معتقد نیستیم مرگ را از دسترفتن و نابودی میدانیم در حالی که زندگی واقعی در دنیا نیست یعنی همانطور که زندگی در رحم ۹ ماه بوده است در دنیا هم از یک روز و چند ساعت و چند سال و چندین سال است لذا زینب کبری(س) براساس فرمایش قرآن است؛ «وَمَا هَٰذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ ۚ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ ۚ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ»
وی افزود: زینب کبری که تربیتشده دامان حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) هستند یقین دارند که انسان، رفتنی است و زمان و مکان رفتن هم مشخص نیست لذا چون کارهایی که او میکند همه در راه خداوند است جز زیبایی چیزی نمیبیند. کسانی چون سردار سلیمانی را هم شاهدیم که همیشه دعا میکردند شهید بشوند یعنی بهترین مرگ سراغ ایشان بیاید.
این پژوهشگر ادامه داد: امام خمینی(ره) زمانی مبارزه را شروع کردند که بیش از ۶۰ سال سن داشتند و باکی از مرگ نداشتند زیرا زندگی را فقط در آن دنیا میدیدند و وقتی این نگاه باشد هر چه در دنیا رخ دهد و شما را دستگیر و شکنجه کنند و ... باز چیزی جز زیبایی نیست. حضرت زینب(س) در ک صحیح و خوانش حقیقی و معرفت به باطن دنیا و آخرت داشت.
نقش توکل در زندگی
حلیمی جلودار با بیان اینکه یکی از ویژگیهای بارز حضرت زینب(س)، توکل بود و توکل یعنی حرکت در نقشه الهی و عین تبعیت از این نقشه است، اظهار کرد: خداوند فرمود با ظالم مبارزه کنید و زیر بار ظلم نروید لذا ایشان اینگونه در کربلا مشی کرد و زنان و بچهها را مدیریت کرد؛ همه وجود حضرت این بود که بتواند کربلا را به بهترین وجه و به نفع جبهه حق روایت کند؛ کربلا بیابان برهوتی بود که کسی تصور نمیکرد بتواند از اینجا سالم بیرون برود ولی زینب کبری با آن مصیبتها در مقابل دشمن شروع به سخن میکند و آن هم سخنانی عجیب که مردم کوفه تصور کردند حضرت علی(ع) حرف میزند.
عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران اضافه کرد: نکته دیگر در زندگانی حضرت زینب(س) که باعث این روحیه بالا در ایشان است روحیه رضایت از تقدیر است و انسان راضی به تقدیر همیشه آرام است و انسان آرام در مسیری که باید تلاش میکند. یکی دیگر از ویژگیهای زینب کبری که خوانش جدیدی از رایت الا جمیلا است تکیه بر شخصیتی چون امام حسین(ع) است که میفرماید چون من با مثل یزید بیعت نمیکند؛ مثلی لا یبایع مثل یزید. اخلاص و ایثار هم از دیگر ویژگیهایی است که سبب شده تا حضرت زینب(س) به چنین تفکر نابی دست یابند.
حلیمی جلودار با بیان اینکه در منطق قرآن کریم انسان به بر و نیکی نخواهد رسید مگر اینکه آنچه را دوست دارد انفاق کند، تصریح کرد: حضرت زینب(س) به تبع این فرمایش قرآن، ارزندهترین نزدیکان خود را در راه خدا فدا و انفاق کرد؛ زندگی حقیقی، زندگی اخروی است و ما در هر کاری اعم از رانندگی و روابط اجتماعی و زندگی با همسایه و همکار و ... باید چنین رویکردی را داشته باشیم. امام حسین(ع) در برابر شقیترین افراد زمانه خود ایستاد و امروز هم همه ما به نحوی در برابر مستکبرین قرار داریم و کسی چون سردار سلیمانی توسط شقیترین فرد دوران یعنی ترامپ به شهادت میرسد.
نفی نژادپرستی از مصادیق ما رایت الا جمیلا
وی افزود: مسئله دیگر در ویژگیهای کاروان کربلا اینکه دنبال نژادپرستی و برتریطلبی نژادی و پوست و خون و قبیله نبودند؛ بلکه به تعبیر قرآن کریم که فرمود؛ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَیٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ، در کربلا عرب و عجم و سیاه و سفید و ... حضور داشتند؛ مسئله دیگر هم ایثار و گذشت بود؛ حر نقش مهمی در حادثه کربلا داشت و به امام اجازه نداد که برگردند ولی در نهایت امام ایشان را پذیرفت و از یاران درجه یک او شد.
این پژوهشگر تصریح کرد: همچنین یکی دیگر از مصادیق «ما رایت الا جمیلا» ماندگاری و جاودانگی بود یعنی یاران کربلایی امام حسین(ع) به این درک رسیدند که اگر با امام حسین(ع) باشند ماندگار خواهند شد و امروز جز نام پلیدی از معاویه و یزید وجود ندارد ولی ببینید در اربعین چه خبر است.
استاد دانشگاه مازندران با بیان اینکه از دیگر مظاهر زیبایی و جمال در کربلا مواجهه امام حسین(ع) با شهید سیاهپوست کربلا است که او را در آغوش گرفت و به واسطه دعای امام بوی خوش از او استشمام شد، تصریح کرد: مسئله دیگر اینکه همه اقدامات امام برای هدایت دوست و دشمن بود و بارها سخنرانی کردند تا کسی در لشکر دشمن نماند زیرا هدف امام هدایت است؛ موضوع دیگر اینکه یاران کربلایی امام باکی از شهادت و کشتهشدن نداشتند لذا حضرت علی اکبر(ع) خطاب به امام حسین(ع) فرمود که مگر ما بر حق نیستیم و اگر بر حقیم چه باک از مرگ؟ نکته دیگر سادهزیستی کاروان کربلاست؛ امام و خاندانشان به راحتی منزل و ماوی را در مدینه ترک کردند و به مکه رفتند و بعد تا کربلا.
حلیمی جلودار با بیان اینکه مورد دیگر از زیباییهای کربلا، حلم است که حلم تحمل از روی عشق است، گفت: اینکه بارها از لسان یاران امام و امام و حضرت زینب شنیدیم که؛ رضا بقضائک و تسلیم لامرک، ناشی از این روحیه است؛ امام حسین(ع) در مصیبت رضایت دارد و ناله نمیکند. ویژگی دیگر هم خستگیناپذیری است زیرا اگر زینب کبری خسته شده بود ناله میکرد. انسان در مصیبتهای زندگی طبیعتا پیر و به لحاظ جسمی شکسته میشود ولی هیچ وقت ناله و ضجه نمیزند و افسرده نمیشود.
کربلائیان جوگیر نبودند
عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران با بیان اینکه جوگیر نشدن از دیگر ویژگیهای اصحاب کربلا بود، اضافه کرد: یک مثل معروفی داریم که؛ خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو، ولی یاران امام در کربلا اینطور نبودند بلکه همرنگ حق بودند وگرنه اگر قرار بود به جماعت بپیوندند که باید در لشکر یزید قرار میگرفتند؛ یک جمعیت محدود هرگز اسیر قدرت و قوت ظاهری هزاران نفر از لشکر دشمن نشدند.
وی افزود: همچنین خیرخواهی از مظاهر زیبایی کربلا بود؛ امام حتی در آخرین لحظات عمر هم خطاب به شمر گفت تو مرا نکش و سر مرا نبر و اگر چنین کنی در آخرت تو را شفاعت میکنم.
حلیمی جلودار افزود: مسئله دیگر از مظاهر زیبایی در کربلا تداوم در مبارزه با طاغوت بود؛ گاندی که رهبر هندوهای غیرمسلمان است به تبعیت از خط و مشی آزادگی امام حسین(ع) هند را بعد از ۱۶۳ اشغال توسط انگلیس نجات داد و گفت که من مدیون امام حسین هستم. امثال گاندی فراوان هستند که از امام حسین(ع) تبعیت میکنند بدون اینکه مسلمان باشند به همین دلیل حسین(ع) را رهبر آزادگان جهان میدانند.
وی در پایان گفت: مشکل ما این است که هستی، آفرینش و هدف آن را میدانیم ولی درک نکردهایم و فهم عمیقی از آن نداریم؛ مثلا اگر من بگویم درد دندان دارم شما میفهمید درد دارم ولی تا مبتلا به درد دندان نشوید سختی آن را درک نخواهید کرد؛ مرگ و زندگی آخرت هم اینطور است؛ ما میدانیم روزی خواهیم مرد و خواهیم رفت ولی چون از عمق جان به آن باور نداریم، قوانین و ارزشهای الهی را به خاطر سختی رها کرده و زیرپا میگذاریم و گاهی حقوق دیگران را به خاطر تبعیت از هوای نفس رها میکنیم لذا باید تلاش کنیم بینش و انگیزش و کنش ما نسبت به آخرت تغییر کند و آن را حیات واقعی تلقی کنیم و دنیا را طفیل آخرت بدانیم.
نظر شما