در همین راستا سال ۲۰۲۰ میلادی، مقالهای با عنوان «طرف دیگر سطح تراز آب دریاها» در نشریه «نیچر» آلمان چاپ شد که نتایج پژوهشهای آن نشان میدهد، بر اساس سناریوهای مختلف، سطح آب دریای خزر تا پایان قرن حاضر ۹ تا ۱۸ متر پایین خواهد آمد! این پژوهش میگوید که دریای خزر با «فاجعه» روبرو است.
دریای خزر پهنهای آبی است که از جنوب به ایران، از شمال به روسیه، از غرب به روسیه و جمهوری آذربایجان و از شرق به جمهوریهای ترکمنستان و قزاقستان محدود میشود. دریای خزر در گذشته بخشی از دریای تتیس بود که اقیانوس آرام را به اقیانوس اطلس متصل میکرد. این دریا بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی با وسعت ۶۰۰ هزار و ۳۸۴ کیلومتر مربع است که طول سواحل آن به بیش از ۷ هزار کیلومتر میرسد.
بررسیها نشان میدهد از دهه ۵۰ شمسی تا اواخر سال ۱۴۰۲ سطح آب دریای خزر دوره نوسانی داشته است و بر اساس آخرین یافتهها سطح آب دریای خزر طی سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰، معادل ۲۶ سانتیمتر کاهش یافت. این کاهش در شرایطی است که طی سال ۱۴۰۰ نیز سطح آب ۲۴ سانتیمتر کمتر شده بود و در مجموع طی دو دهه اخیر کاهش دومتری تراز سطح آب این دریا ثبت شده است و اکنون به کمترین مقدار سطح آب خود طی یک قرن اخیر رسیده است. البته برخی از مسئولان حوزه آب کشور تغییر اقلیم و افزایش دمای زمین را علت پسروی آب این دریا عنوان کردهاند در حالی که استادان این حوزه نظری متفاوت دارند.
دلایل پسرفت
یک عضو انجمن علوم و فنون دریایی ایران در خصوص دلایل پسرفت آب دریای خزر به ما میگوید: دریای خزر، دریایی بسته است، به این معنا که این حوزه آبی وصل به دریاهای آزاد یا اقیانوسها نیست. بنابراین ورودی آب به دریای خزر و خروجی آب از آن تعیین کننده تراز آب این دریای است.
محمدتقی زمانیان ادامه میدهد: هر آبریزی مثل دریاچه ارومیه یا دریای خزر یک حوزه آبی دارد و حوزه آبی شامل منطقهای میشود که بارندگی آن از طریق مسیر رودخانهها، نهرها، جویبارها و زهکشی زمینهای اطراف به سمت آن سرازیر میشود. حوزه آبی دریای خزر نیز شامل رودخانههای اطراف، بارندگی مستقیم روی محیط آبی این دریا و همچنین زهکشی مناطق کشاورزی، مسکونی و صنعتی اطراف میشود. اگر به خاطر داشته باشید سال ۱۳۷۴ به دلیل افزایش میزان بارندگی در حوزه آبی دریای خزر، به قدری تراز آب این دریا بالا آمده بوده که بسیاری از شالیزارهای گیلان و مازندران زیر آب رفت. به همین ترتیب اگر در یک سال میزان بارندگی این حوزه آبی کاهش یابد، به طور طبیعی تراز آب دریا پایین میرود. بنابراین میزان بارشهای این حوزه آبی به وضعیت هوا بستگی دارد که هر سال در فصل تابستان اتفاق میافتد و نمیتوان آن را به تغییر اقلیم نسبت داد.
سدسازی متهم ردیف اول
این استاد هواشناسی میافزاید: ورودی آب دریای خزر دریاچههایی هستند که بیش از ۸۵ درصد آن مربوط به کانال ولگا واقع در روسیه میشود، حدود ۱۰ درصد آن مربوط به «داغستان» و قسمتهای شرق روسیه و ۵ درصد آن مربوط به ایران میشود. همچنین بخشی از ورودی آب این دریا بارندگی و بارشی است که روی دریا میریزد.
دکتر زمانیان با تاکید بر اهمیت ورودی آب از طریق بارندگی و حوزههای آبی به دریاچهها میگوید: گرچه میزان بارندگی در حوزه آبی دریاها نقش موثری در کاهش یا افزایش تراز سطح آب دریا دارد، اما اگر مقابل رودخانههای حوزه آبی دریاها از طریق سدسازی گرفته شود، ورودی آب آنها کاهش مییابد و با توجه به اینکه خروجی آب هم کمابیش ادامه دارد، پسروی آب
افزایش مییابد.
وی ادامه میدهد: پسروی و یا کاهش تراز آب دریای خزر دلایل مختلفی دارد که از جمله آنها میتوان به کاهش میزان بارش روی حوزه آبی دریای خزر و سدسازیهای مقابل ورودی آب این دریا که توسط روسیه در حال انجام است اشاره کرد. دقیقا مانند همان اتفاقی که در مورد دریاچه ارومیه افتاد. با این تفاوت که دریای خزر، دریای بزرگتری است و احتمال دارد پیامدهای کاهش تراز سطح آب آن دیرتر اتفاق افتد.
تاثیر مهاجرت و تراکم جمعیت
این عضو انجمن علوم و فنون دریایی ایران درباره تاثیر مهاجرت مردم دیگر شهرهای کشور به مناطق ساحلی دریای خزر میگوید: اگر تراکم جمعیت درحوزه آبی دریای خزر بویژه بخش جنوبی آن که در منطقه جغرافیایی ایران واقع شده است افزایش یابد، منجر به مصرف بیرویه آبهای زیرزمینی و کاهش ورودی آب به این دریا خواهد شد و میتواند به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار برکاهش تراز سطح آب دریای خزر در نظر گرفته شود، اما با توجه به اینکه فقط ۵ درصد ورودی آب دریای خزر از طریق ایران تامین میشود، کاهش میزان بارندگی و ایجاد سدهایی که در سرشاخههای ولگا توسط روسیه در حال ساخت است، تاثیر بیشتری در کاهش تراز سطح آب این دریا دارد.
زمانیان با اشاره به اهمیت توجه به اقداماتی که میتوان برای پیشگیری از پسروی آب دریای خزر
انجام داد، میافزاید: دریای خزر وابسته به ۵ کشور است و درواقع کشورهای اطراف دریای خزر مسئول پیشگیری از کاهش تراز سطح آب این دریا هستند. البته سال ۱۳۷۳ به ابتکار جمهوری اسلامی ایران، کمیته هماهنگی آب و هوا شناسی دریای خزر تشکیل شد و تا چند سال به فعالیت خود ادامه داد. اکنون نیز لازم است این کشورها تمهیداتی برای کاهش اقدامات انسانی که مانع ورودی آب به این دریا میشود، بیندیشند تا ضمن پیشگیری از پسروی آب دریای خزر، از پیامدهای منفی آن همچون نابودی برخی از ماهیهای استخوانی مثل ماهی اوزونبرون و خاویار جلوگیری کرد.
نقش مردم منطقه در پیشگیری
وی توجه به حفظ محیط زیست دریای خزر را یکی دیگر از اقداماتی بر میشمارد که باید با توافق کشورهای حاشیه این دریا تحقق یابد. از این رو، ضرورت دارد سیاستهایی وضع شود تا این کشورها از ریختن فاضلابهای صنعتی و نفت به دریای خزر خودداری کنند.
دکتر زمانیان در خصوص نقش مردم منطقه در پیشگیری از پسروی آب دریای خزر میگوید: دولتها درباره حفظ تراز آب دریا مسئولیت دارند ولی مردم منطقه عامل اصلی حفظ تمیزی دریا هستند و در واقع حفاظت از حوزههای آبی این دریا برعهده مردم منطقه میباشد، اما این درحالی است که همه فاضلابهای شهر رشت، رضوانشهر، انزلی و امثال آنها از طریق تالاب انزلی وارد دریای خزر میشود. ضمن آنکه مردم باید توجه داشته باشند اقداماتی همچون شنبرداری از رودخانههای حوزه آبی این دریا از جمله رودخانه هراز در پسروی آب این دریا تاثیرگذار میباشد و ضرورت ئدارد از چنین اقداماتی خودداری کنند.
نظر شما