امام حسین علیه السلام نیز صبح عاشورا را با تکیه بر عامل امید شروع کردند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب و انت رجائی فی کل شدة»
یکی از عوامل تحوّل در زندگی انسان، امید است. امید عامل حرکت و پیشرفت و تکامل است و ناامیدی و یأس، عامل توقف و انحطاط محسوب میشود. در فرهنگ اسلامی و معارف اهل بیت علیهم السلام، امید سرمایه حرکت به سوی کمال و قرب الهی محسوب میشود بهگونهای که در فرازی از دعای کمیل میخوانیم: «إرحم من رأس ماله الرجاء»
امام حسین علیه السلام نیز صبح عاشورا را با امید شروع کرد؛ فرمود: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب و انت رجائی فی کل شدة» خدایا تو نقطه اطمینان و اعتماد و تکیه گاه من هستی در هر ناملایمی و تو امید من هستی در هر سختی و مشقتی و در پایان روز عاشورا، در مقام وداع با اهل بیت علیهم السلام بیانی دارند که مملوّ از امید به آینده و بشارت به پیروزی است: «واعلموا أنّ الله حافظکم و حامیکم سینجیکم من شر الاعداء و یجعل عاقبة امرکم إلی خیر و یعذب اعادیکم بأنواع البلاء» یعنی بدانید خداوند حافظ و حامی شماست و شما را از شر دشمنان نجات خواهد داد و عاقبت شما خیر و دشمنان را به انواع بلا، مجازات خواهد کرد.
این سخنان در بحبوحه نبرد و شهادت یاران و در محاصره دشمن ایراد شده است و گویای آن است که مؤمن به وعدههای خدا امیدوار و شکست دشمن را قطعی میداند: «کن لما لا ترجوا أرجی منک لما ترجوا» یعنی در مواقع ناامیدی، امیدت باید بیشتر باشد از مواقعی که اتفاقا امیدواری.
به عنوان شاهد، قرآن کریم در موقعیت فشار و ناامیدی حاکم بر مؤمنین که همه احساس یأس میکنند میفرماید: «حتی اذا استیأس الرسل و ظنوا انهم قد کذبوا جاءهم نصرنا فنجی من نشاء و لا یرد بأسنا عن القوم المجرمین» (یوسف:110) گاهی پیامبران هم به مرز ناامیدی از هدایت مردم میرسیدند و کفار هم مقاومت سر سختانه میکردند و گمان میکردند وعده عذاب آنان هم، وعده ای دروغین است. اینجا بود که یاری ما رسید در دعوت هود و صالح و شعیب و ... این یأس دیده میشود و کفار تهدید پیامبران را تو خالی میپنداشتند؛ در حالی که هم در تأخیر عذاب حکمت وجود دارد و هم امداد های الهی تابع زمان خاص اثر گذاری است.
معنای لغوی و قرآنی امید
رجاء در لغت به معنای شادی و نشاط نسبت به آیندهای است که اسباب آن وجود دارد و متضاد آن قنوط است: «هو الذی ینزل الغیث من بعد ما قنطوا و ینشر رحمته و هو الولی الحمید» (شوری: ۲۸) اوست که بعد از ناامیدی، باران نرم و مفید خود را میفرستد و رحمت خود را می گستراند. فرق غیث و مطر در این است که مطر، مطلق باران است؛ چه مفید و چه غیر مفید، ولی غیث باران مفید و نرم و به موقع است و این آیه گویای آن است که تنها پناه و امید انسان در سختیها وناامیدی ها خدای متعال است .
انسان هدایت شده و مؤمن و موحّد است که در سایه امید به ملاقات حق به تلاش بر میخیزد: «قل إنّما أنا بشر مثلکم یوحی إلیّ انما إلیهکم إله واحد فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعبادة ربه احداً» یعنی امید به ملاقات پروردگار انگیزه عمل صالح در انسان ایجاد میکند.
مسأله امید به قدری مهم است که خدای متعال حتی برای گناهکاران نیز پنجرهای از امید میگشاید: «قل یا عبادی الدین أسرفوا علی أنفسهم لا تقنطوا من رحمة الله إنّ الله یغفر الذنوب جمیعاً أنّه هو الغفور الرحیم»(زمر:۵۳)
اسراف تنها در خصوص مال و دارایی به کار نمیرود؛ بلکه اگر کسی در استعدادها و ظرفیتهای خود نیز از حد اعتدال بیرون رود مشمول واژه اسراف میشود و آن اسراف در جان و نفس است که چنانچه با توبه و جبران همراه گردد حتماً مورد بخشش قرار میگیرد و مقدمه توبه و بخشش، امید سرشار با رحمت گسترده و جامع خدای متعال است .
امیدبخش ترین آیه قرآن
در تفسیر فرات کوفی، روایتی را از امام باقر علیه السلام نقل می کند که بر اساس آن امیدبخشترین آیه را معرفی میکند، قیل لمحمد بن علی: أیّ آیة فی کتاب الله ارجی؟ قال: ما یقول فیها قومک؟ قلت: یقولون یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله. قال: لکنا اهل البیت لا نقول ذلک قلت: فأیّ شئ تقولون فیها؟ قال: نقول: و سوف یعطیک ربک فترضی، الشفاعة و الله الشفاعة و الله الشفاعة. از امام باقر علیه السلام پرسیدم. در قرآن کریم امید بخشترین آیه کدام است؟ حضرت فرمود: مردم شما چه میگویند؟ عرض کردم: معتقدند آیه ۵۳ سوره زمر که وعده بر بخشش همه گناهان داده است امید آفرینترین آیه باشد. حضرت فرمود: ما اهل بیت چنین نمیگوییم. عرض کردم پس در نظر شما کدام آیه امید بخشتر است؟ فرمود: «و سوف یعطیک ربک فترضی» (ضحی:۵) یعنی به زودی پروردگارت آن قدرعطا میکند تا راضی شوی و آن شفاعت است و به خدا شفاعت است و به خدا شفاعت است.
* ناامیدی، گناهی کبیره
نا امیدی گناهی کبیره است: «أکبر الکبائر سوء الظن بالله» یعنی بزرگترین گناهان سوء ظن به خداست؛ زیرا به انسان در مخالفت با پروردگار جرأت بخشیده و او را در عمق معاصی فرو میبرد. اکثر کسانی که دست به قتل و غارت و یا اعتیاد مواد مخدر روی میآورند کسانی هستند که خود را در انتهای خط پنداشته و از اصلاح خود مأیوسند و بر اساس آنچه در سوره مبارکه حجر آمده است: «و قال من یقنط من رحمة ربه الا الضالون»(حجر:56) کسانی که از رحمت خدا مأیوسند گمراهند؛ زیرا آنان با یأس خود، قدرت و علم خداوند را انکار می کنند و خود را در بن بست خودساخته قرار می دهند و با این انحراف اعتقادی به وادی شرک وارد شده و زمینه رویش رذایلی، مانند بخل، عصیان، حرص و ترس را در خود فراهم میکنند؛ لذا گفته شده است که فرد بد کردار ولی امیدوار، از شخص عابدی که ناامید است برتر خواهد بود.
نا امیدی، گاهی مذموم است: آنجا که به علت حقیقی که خدای قادر متعال است بر میگردد؛ لذا وقتی رسولان حق به ابراهیم بشارت فرزند دادند با حالتی مأیوسانه پرسید: «أبشرتمونی علی أن مسنی الکبر فبم تبشرون؟»
آیا حال که به واسطه کهولت سن در این دوران قرار گرفتم مرا بشارت میدهید؟ به چه چیزی بشارت می دهید؟ مهمانان گفتند: «بشرناک بالحق فلا تکن من القانطین» ما تو را به حق بشارت میدهیم و از نا امیدان مباش.
درست است که انبیاء معصوم هستند؛ اما خداوند برای آموزش بشر و به عنوان پیشگیری هشدار می دهد که نا امیدی امری خطرناک محسوب میشود؛ زیرا شیطان می کوشد از راه دور کردن انسان از رحمت خدای متعال و ایجاد یأس، او را هر چه بیشتر به دنیا گرایی و لذت جویی سوق دهد و به وادی کفر بکشاند: «انّه لا ییئس من روح الله الا القوم الکافرون»(یوسف:۸۷) راغب در مفردات، رَوح به فتح راء را به معنای راحتی و رحمت گرفته؛ به معنای باد و نسیم هم آمده است؛ زیرا انسان با وزش نسیم، احساس راحتی می کند.
و اما نا امیدی، گاهی ممدوح است و آن، نادیده گرفتن علل و عوامل مادی و موهومی است که مانع تحقق اراده خدا و شریعت میگردد. به بیان دیگر، جایی که رضایت و خشنودی غیر خدا بر رضایت خداوند مقدم شود، مانند آنچه این روزها در اطراف خود مشاهده میکنیم.
* پرتوی از توحید
اگر کسی خدا را به عنوان عالم مطلق و قادر مطلق و حیّ مطلق شناخت و خود را تحت تدبیر و ولایت او قرار داد و به بیان دیگر هر کس فقر ذاتی خود را دانست و غنای نامحدود حقتعالی را دریافت، جایی برای اعتماد و اعتقاد به غیر او باقی نمی ماند: «یا ایها الناس انتم الفقرا إلی الله والله هو الغنی الحمید»(فاطر:15)
چگونه میشود که انسان به بعضی اعتماد میکند و بدون ضمانت و ضامن به او قرض میدهد اما به بعض دیگر قرض نمی دهد؟ در جواب باید گفت چون او را می شناسد و به او امید دارد، لذا احساس نگرانی نمیکند؛ ولی وقتی خدای متعال میفرماید: «من ذاالذی یقرض الله قرضا حسنا فیضاعفه له اضعافا کثیرة»(بقره:245) باز هم از دادن زکات و خمس و صدقات عامه به انواع بهانه ها طفره میرود؟!
شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: چرا دعای ما مستجاب نمی شود؟ فرمود: زیرا شما از کسی حاجت می خواهید که او را نمی شناسید.
پس اگر انسان بفهمد که اصول اعتقادی اسلام، مانند توحید و نبوت و معاد، پایه اسلام است، اجازه نمیدهد ناامیدی به سراغش بیاید. خداوند از انبیاء خواسته است تا امید را در جامعه به وجود بیاورند تا آماده پذیرش زحمت تکلیف شوند: «یابن آدم لا تقنط الناس من رحمة الله و أنت ترجوها لنفسک» (میزان الحکمة، ج١٥، قنوط) یعنی مردم را از رحمت خداوند نا امید نکن در حالی که خودت به آن رحمت، امید داری.
نظر شما