آئین ها و مراسم خاص سوگواری به شیوه های متنوع در واقع نوعی همگرایی اجتماعی و فرهنگی بین اقوام و طوایف سراسر کشور در راستای رادت به ساحت ائمه اطهار(ع) است.
آئین «دل سپردن به دریا»
استان هرمزگان که در جنوبی ترین نقطه کشور قرار دارد همانند سایر نقاط کشور دارای آداب و رسوم و پیشینه پر محتوایی است که سنت های آن بر گرفته از شرایط اقلیمی موجود در استان و همجواری با دو دریای بزرگ خلیج فارس و عمان است.
آیین «دل سپردن به دریا» در چهارشنبه آخر صفر در واقع پایانی بر این اندوه و آغازی برای از سرگرفتن زندگی عادی و جشن و سرور است.
براساس این سنت دیرینه، در زمان آب تنی در آب دریا باید هفت موج از سر بگذرد که با هر موج سورههای انشراح، نصر، تین و توحید خوانده میشود و در پایان با فرستادن صلواتی بر محمد و آل محمد، سه بار سر خود را در آب دریا فرو کرده و بیرون میآورند که در این هنگام میگویند گناهان و نحسیها از بدن پاک شده است.
مردم دریا دل پس از انجام این مراسم سنتی و دیرینه، به خانه هایشان بازگشته و لباس سیاه عزا را از تن بیرون آورده و با آب شیرین، بدنهای خود را میشویند که در اصطلاح به این کار «هُو شیرینی» میگویند.
(هرمزگانیها در اصطلاح عامیانه به آب، «هُو» میگویند.)
مردم هرمزگان در واقع هر سال ۲ بار در روزهای معینی همچون چهارشنبه آخر ماه صفر و چهارشنبه آخر سال به صورت دسته جمعی به دریا میروند و با گفتن «بسم الله» و ذکر «صلوات» پا در آبهای گرم و شور دریا میگذارند و آب تنی میکنند.
دریادلان معتقدند با رفتن به دریا طی این روزها و دل سپردن به دریا، در طول سال بیماری و ناخوش احوالی نخواهند شد.
مردم جنوب البته تمام چهارشنبه را دارای احترام می دانند و به عنوان مثال اعتقاد دارند حضرت خضر نبی و همراه همیشگی اش حضرت الیاس بعد از ظهر و غروب هرچهارشنبه، از کوچه ها و محله ها عبور می کنند و به همین دلیل مردم چهارشنبه جلوی خانه خود را آب و جارو می کردند و هنوز نیز این رسم رواج دارد.
مردم بعد از ظهر سه شنبه و صبح و بعد از ظهر چهارشنبه پایانی ماه صفر، در محله «پشت شهر» به دریا می زدند و برای افرادی نیز که ناخوش احوال بودند و نمی توانستند به دریا بیایند، مقداری از آب دریا را در ظرفی ریخته و برای آنها می بردند تا چشم زخم را از آنان دور کند.
آئین سنتی روستای «توت»
«توت» نام روستایی در استان یزد است که آئین سنتی دهه آخر صفر نام آن را جهانی کرده و هرساله در این دهه، خیل عظیمی از عزاداران حسینی در این روستا حضور مییابند.
حسینیه تاریخی روستای توت قدمتی طولانی و بیش از ۱۵۰ سال دارد که اجرای تعزیه در این روستا از ۲۰۰ سال پیش تاکنون مرسوم بوده و هم مکان برگزاری و ابزار و ادوات اجرای تعزیه و هم نوع مراسم، در نوع خود بینظیر و دارای ارزش تاریخی و فرهنگی است. آئین تعزیه در این روستا در پنج روز پایانی ماه صفر رونق میگیرد.
آئین چهاردهمی
«چهاردهمی» آیینی مذهبی دورهمی شعرخوانی و به نوعی شب آرزوهاست که هرساله در چهاردهم ماه صفر توسط بانوان استان هرمزگان اجرا می شود که متاسفانه هم اکنون در بین مردم هرمزگان کمرنگ و روبه فراموشی است.
آئین چهاردهمی از قدیم الایام در بخش هایی از هرمزگان به ویژه مناطق نزدیک به دریا مرسوم بوده است.طبق برخی تحقیقات،برخی قدمت این آیین مذهبی را مربوط به دوره قاجاریه و برخی به اوایل دوران اسلامی، آن را نسبت می دهند.
بنابر تحقیقات از بانوان قدیمی و برگزار کنندگان آئین چهاردهمی در میناب، عقیده و باور مردم بر این است که این مراسم را حضرت زینب(س) برای تسلی دادن به حضرت فاطمه صغری(س) دختر امام حسین(ع) و نیز استخاره با نیت آگاهی از اوضاع و احوال امام حسین(ع) و اهل بیت (ع) آن حضرت که به سفر کربلا رفته اند برپا کرده و اشعاری که در آن مراسم نیز خوانده شده اشعاری بوده که در باب مرگ بوده که نشان از شهید شدن امام و اصحاب امام بوده است و آن مراسم با حزن همراه بوده است.
در این مراسم قبل از غروب آفتاب سیزدهم ماه صفر، زنان و دختران موادی خوشبو را از هفت خانه با نام"فاطمه" جمعآوری کرده و آن را در درون یک قابلمه مسی میریزند و به آن آب و گلاب اضافه میکنند و روی آن را با پارچه ای سبز میپوشانند سپس در شب وقتی که ماه در آسمان ظاهر شد زنان و دختران دور هم جمع میشوند و هر کدام انگشتر و یا النگوی خود را با هر آرزویی که دارند در دل نیت کرده و درون قابلمه میاندازند.
با خواندن دو بیتی توسط میانسالان و زنان با سواد مجلس و هم خوانی و همراهی سایرین، دختر نابالغی به نام فاطمه یا زهرا که از قبل وی را استحمام کرده اند و لباس نو و تمیز پوشانده و پارچه ای سبز بر سر او انداخته اند دست راست خود را درون ظرف می کند و وسایل موجود در آن را بهم می زند.
دختران با پایان یافتن هر قطعه شعر یا دوبیتی یک انگشتر یا النگو را از درون قابلمه بیرون می آورد و با بالا بردن دست، آن را به مجلس نشان می دهد تا مشخص شود که متعلق به کیست و زنان دو بیتی را تعبیر میکنند صاحب انگشتر یا النگو نیز آن را با آرزوی خود مطابقت میدهد و بیرون آمدن شی خود از درون ظرف را دلیل بر برآورده شدن حاجت مد نظر، در آینده نزدیک می داند.
آئین سنتی «علم واچینی»
همه ساله در چنین روزی مراسم سنتی «علم واچینی» که بیش از ۲۰۰ سال قدمت دارد با حضور مشتاقان و عزاداران اهل بیت (ع) از سراسر استان گیلان و شهرستان در روستای «ماشک تهرانچی» آستانه اشرفیه برگزار میشود.
مردم شهر گراش به منظور گرامیداشت سالروز قیام مختار و اعلام همبستگی با این نهضت به خونخواهی سرور و سالار شهیدان (ع) و یاران باوفایش بر پشت بام های منازل شهر در شب آخرین چهارشنبه ماه صفر آتش می افروزند
در این روز ۷۲ تکه پارچه به رنگهای سبز، مشکی و قرمز به معنای شهادت، عزا و خون بر روی علم نصب و به عنوان تبرک بین زوار پخش میشود و عَلم بعد از سه بار گردش بر دور حرم شریف، بعد از اقامه نماز ظهر و عصر در مراسمی بی نظیر و باشکوه در میان دستان هزاران عاشق اهل بیت (ع) به حرکت در میآید و در بعد از ظهر آن روز پس از عزاداری و سینهزنی علم باز میشود و با باز کردن علم مراسم به پایان میرسد.
آئین علم واچینی در واقع معادل عاشورای محرم است که پس از ۱۰ روز بستن علم در روز دهم، این علم را با برگزاری مراسم باشکوهی اجرا میکنند.
اعلام همبستگی با مختار در استان فارس
در شهر «گراش» واقع در استان فارس نیز از قدیم الایام در شب آخرین چهارشنبه ماه صفر (غروب روز سهشنبه) ، مراسم و آیین های ویژهای رایج بوده است که کم و بیش در مناطق دیگری از ایران نیز دیده می شود.
در این روز منقل های پر از آتش را بر سر چهار راه ها وکوچه های منازل قدیمی می گذارند و در کنار آن هفت عدد سکه و هفت حبه قند قرار داده و بر روی آتش، اسفند می ریزند.
پختن آش نذری که به «شله مختار» معروف است و پخش آن بین همسایگان و اقوام یکی دیگر از آداب و رسوم چهارشنبه آخر ماه صفر در گراش است.
در شهر گراش به باور عامه به ویژه قدیمیها، این عمل به منظور گرامیداشت سالروز قیام مختار ثقفی و اعلام همبستگی با این نهضت که به خونخواهی سرور و سالار شهیدان (ع) و یاران باوفایش که با افروختن آتش بر پشت بامهای منازل شهر کوفه آغاز شد، صورت میگیرد.
البته متاسفانه این آیین در گراش و سایر مناطق ایران در حال فراموشی است و نسل جدید کمتر شاهد آن بوده و یا تمایلی به تداوم آن دارد
نظر شما