پدرش امیر المؤمنین علی بن ابی طالب(ع) و مادرش مهتر زنان،حضرت فاطمه(س) دختر پیامبر خدا است درود و رحمت خدا بر آنان (در تاریخ از این کوتاهتر و در عالم نسبها از این پرشرافتتر نسبی وجود ندارد.)
در شهر مدینه شب نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت، تولد یافت. ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن و تولد امام حسن مجتبی(ع) است. این دو جلوهای زیبا از پیوند ناگسستنی قرآن و عترت را ترسیم می کند. در سخنی از امام مجتبی(ع) ضمن تأکید بر نقش تکمیلی این دو میراث گران بها، اهل بیت(ع) تنها مفسران واقعی قرآن معرفی شدهاند.
فرزند نخستین پدر و مادرش بود. رسول اکرم(ص) بلافاصله پس از ولادتش او را گرفت؛ در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. سپس برای او گوسفندی قربانی کرد؛ سرش را تراشید و هم وزن موی سرش که یک درم و چیزی افزون بود ،نقره به مستمندان داد؛ دستور داد تا سرش را عطر آگین کنند و از آن هنگام آئین عقیقه و صدقه دادن به هم وزن موی سر نوزاد پدید آمد.
او را حسن نام داد و این نام در جاهلیت سابقه نداشت و کنیه او را ابومحمد نهاد و این تنها کنیه او است.
لقبهای او الشبط والسید والزکی و المجتبی و التقی است.
هیچ کس از جهت منظر و اخلاق و پیکر و رویه و مجد و بزرگواری به رسول اکرم(ص) شبیهتر از او نبود. وصف کنندگانش او را این چنین ستودهاند و گفته اند: «دارای رخسارهای سفید آمیخته به اندکی سرخی چشمانی سیاه گونهای هموار محاسنی انبوه گیسوانی مجعد و پر گردنی سیمگون اندامی متناسب، شانهای عریض استخوانی درشت میانی ،باریک قدی میانه - نه چندان بلند و نه کوتاه سیمایی نمکین و چهرهای در شمار زیباترین چهرهها بود.
فضایل امام حسن(ع) در منابع شیعه و اهلسنت آمده است. او یکی از اصحاب کسا است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شد و شیعیان آنان را معصوم میدانند. آیه اطعام، آیه مَوَدَّت، و آیه مُباهله نیز درباره او و پدر و مادر و برادرش نازل شده است. او دو بار تمام داراییاش را در راه خدا بخشید و سه بار نیمی از اموالش را به نیازمندان داد. گفتهاند به سبب همین بخشندگیها، او را «کریم اهلبیت» خواندهاند. او ۲۰ یا ۲۵ بار پیاده به حج رفت.
۱- حفظ آیات وحی
شیخ ابوالفتوح نقل کرده که حسن بن علی بن ابیطالب(ع) در ۷ سالگی، در مجلس رسول اللّه(ص) حاضر میشد. وحی را میشنید و آن را حفظ میکرد. آنگاه به خانه بر میگشت و برای مادرش باز میگفت. از اینرو هر وقت امام علی(ع) به خانه بر میگشت متوجه میشد که همسرش فاطمه(س) هم از آنچه نازل شده، مطلع است. یک روز که در این باره پرسید: فاطمه(س) فرمود: از فرزندت حسن شنیدم. بعد از آن، روزی علی(ع) در خانه پنهان شد و حسن(ع) طبق معمول به خانه آمد و خواست آنچه را شنیده بود، بازگوید، اما زبانش بند آمد. حضرت فاطمه شگفتزده شد و حسن گفت: مادرجان! تعجب نکن؛ زیرا بزرگواری سخن مرا میشنود و شنیدن او مرا (از سخن گفتن) باز داشته است.
حسن بن علی(ع) گاه از نقش راهنمایی قرآن سخن میگوید، زمانی از تفسیر و شیوهها و نبایدهایش سخن میگوید. از تاثیر آن در جلای سینهها، تاثیرش در قیامت و احوال مؤمنان و شرایط تمسّک به قرآن سخن دارد.
۲- معرفی قرآن
امام حسن(ع) فرمود: انّ هذا القرآن یجی ء یوم القیامه قائداً و سائقاً یقود قوماً الی الجنّه احلّوا حلاله و حرّموا حرامه و آمنوا بمتشابهه و یسوق قوماً الی النّار ضیّعوا حدوده و احکامه و استحلّوا محارمه.
این قرآن در روز قیامت در حالی که راهبر است میآید؛ مردمی را که حلال قرآن را، حلال و حرام آن را، حرام گرفتهاند و به متشابه آن ایمان آوردهاند، به بهشت رهنمون میشود و مردمی را که حدود و احکامش را ضایع کردهاند و حرامهایش را روا شمردهاند، به آتش میاندازد.
یکی از نشانههای انس امام حسن(ع) با قرآن، تلاش گسترده ایشان برای معرفی قرآن است؛ چنان که فرموده است: به درستی که در این قرآن، چراغهای روشنایی بخش و شفای سینههاست. پس جلا دهنده باید به نور آن، وجود خود را جلا بدهد و اوصاف قرآن را به دلش پیوند بزند؛ زیرا اندیشیدن در قرآن، مایه حیات دل شخص بابصیرت است؛ همچنان که آدمی در تاریکیها با کمک نور راه خود را میپیماید.
۳- کتابت قرآن
یکی از قرآنهای خطی که در موزه آستان قدس رضوی نگهداری میشود، قرآنی خطی منسوب به امام حسن مجتبی(ع) است. این نسخه که با امضای شیخ بهایی رحمه الله وقف شده است، شامل سه جزء قرآن با خط کوفی است و تاریخ کتابت آن به سال ۴۱ هجری باز میگردد. این نوع ارتباط با قرآن نیز حاکی از انس و الفت امام(ع) با آن کتاب آسمانی دارد. کتابت قرآن از سه زاویه دارای اهمیت است:
۱- نشان از علم و دانش دارد و بقای دانش و انتقالش به آیندگان، در گرو آن است. از همین رو بود که در جنگ بدر که عدهای از قریش به اسارت مسلمانان درآمده بودند، رسول خدا(ص) شرط آزادی برخی از آنها را تعلیم خط و کتابت هر یک از آنان به ده نفر از مسلمانان قرار داده بود.
۲- راهی برای عشقورزی با صاحب قرآن، یعنی خدای متعال است. چه اینکه عاشق سعی میکند به هر بهانهای با معشوق خود ارتباط برقرار کند.
۳- کتابت قرآن به طور طبیعی سبب تأمل و اندیشه در محتوای آن نیز میشود و جنبه تربیتی مهمی را در بر دارد.
۴- رفتار قرآنی
امام حسن(ع) که خود از اهل بیت(ع) است و در شمار پاکان از رجس قرار دارد، رفتاری برگرفته از آموزههای قرآنی داشت. ایشان با آیات الهی زندگی میکرد و در هر موقعیتی آیات مختلف قرآن کریم را تلاوت میفرمود. گاه در نماز جمعه، گاه در برخوردهای شخصی، گاه در اجتماعات، گاه در میدان جنگ. ایشان در حقیقت قرآن ناطقی بودند که تمام اعمال و رفتارهایشان تبلور کلام الله مجید بود. در ذیل به نمونههای کوچکی از دریای بیکران رفتار و خوی قرآنی آن حضرت اشاره میکنیم.
عفو و گذشت
نمونهای از رفتار قرآنی امام پیرامون صفت عفو و گذشت است. در روایات آمده است که یکی از کارگران امام حسن(ع) گناهی کرد که کیفر داشت. وقتی به دستور امام خواستند او را کیفر دهند، گفت: مولای من! «و العافین عن النّاس» سپس امام فرمودند: تو را بخشیدم. کارگر گفت: «واللّه یحبّ المحسنین» سپس امام فرمودند: در راه خدا آزادی و دو برابر آنچه به تو بخشیدم، نزد من داری.
موعظه قرآنی
موعظههای امام حسن(ع) هم رنگ و بوی قرآنی داشت. از جمله میفرمود: ای فرزند آدم! از حرامهای خدا خود را بازدار تا عابد باشی و به آنچه خدا قسمت تو کرده است راضی باش، تا بی نیاز شوی و همسایگی همسایه خود را نیکودار تا مسلمان باشی و ای فرزند آدم! از روزی که زاده شدی پیوسته در تباه عمر خود بودهای. اینک باقی ماندهاش را برای آخرت خود دریاب که مؤمن توشه برمیدارد و کافر سرگرم بهره کنونیاش است. امام بعد از این انذار، این آیه را تلاوت فرمود: «و تزوّدوا فانّ خیرالزاد التّقوی؛ برای خود توشه بردارید که به راستی بهترین توشه پرهیزکاری است.»
توسّل قرآنی
شخصی برای بچهدار شدن از امام تقاضای مطلبی کرد. امام فرمود: برتو باد به استغفار کردن. او مشغول انجام این توصیه شد تا جایی که گاه روزی تا هفتصد مرتبه استغفار میکرد. وی به زودی صاحب ده فرزند شد. وقتی از امام دلیل این توصیه را پرسید: فرمود: آیا سخن خدای سبحان را در قصه هود نشنیدهای؟ «و یزدکم قُوَّه الی قُوّتکم؛ و نیرویی بر نیروی شما بیفزاید.» ؛ و در قصه نوح نشنیدهای «و یمددکم باموال و بنین؛ و شما را به اموال و پسران یارای کند.»
استشهاد به آیات
امام حسن مجتبی(ع) در سخنانش همواره از کلام الهی استفاده میکرد و به خاطر عشق و علاقه، سخنش را مزیّن به آن میساخت و مواقعی هم به شاهد آوردن از آیات در ذیل کلام خود میپرداخت. این دسته از سخنان حضرت را میتوان تحت عنوان «استشهاد و استفاده از آیات» گردآورد که البته حجّم وسیعی هم دارند و ما تنها به ذکر نمونه بسنده میکنیم:
صبر بر جهاد
امام حسن(ع) بعد از اطلاع از حرکت لشکر معاویه، خطبهای خواند و فرمود: به راستی خداوند جهاد را بر بندگان خود واجب فرمود و آن را ناگوار نامید. سپس به مؤمنان مجاهد فرمود: «واصبروا انّ الله مع الصّابرین؛ صبر پیشه کنید که خدا با صابران است.» ای مردم! شما به آنچه میخواهید نمیرسید مگر با صبر بر آنچه ناگوار است.
تقوا سبب نجات
امام حسن(ع) در سخنی طولانی به عامل تقوا اشاره کرده و میفرمایند: «خدا شما را به تقوا سفارش کرد و آن را نهایت خشنودی خود قرار داد که تقوا درِ هر توبه و سرآمد هر حکمت و شرف هر کاری است و به سبب تقوا پارسایان رستگار شدند.
خداوند متعال فرمود: «انّ للمتّقین مفازاً به راستی که پرهیزکاران را رستگاری است.» و فرمود: «ویُنجی الله الذّین اتقوا بمفازتهم لا یمسّهم السّوء و لاهم یحزنون و خدا کسانی را که پارسایی پیشه کنند، به کارهایی که مایه رستگاری آنها شد، نجات میدهد. بدی به آنان نمیرسد و غمگین نمیشوند.» پس ای بندگان خدا! از خدا پیروی کنید و بدانید هر که از خدا پروا کند، خدا راهی برای بیرون رفتن از فتنهها به رویش میگشاید و در کارش درستی بخشد و هدایتش را فراهم کند و حجّت او را پیروز کند و روسفیدش سازد.»
ذکر رمز اجابت
از امام حسن(ع) نقل است که فرمودند: ای مردم! با ذکر فراوان خود را از خدا ( غضب و عذاب) بازدارید و با پارسایی از او بترسید و با فرمانبرداری به خدا تقرّب جویید که او نزدیک و پاسخگو است. خداوند میفرماید: «و اذا سالک عبادی عنّی فانّی قریب اجیب دعوه الدّاعی اذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی لعلّهم یرشدون؛ هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند، من نزدیکم و دعای دعاکننده را چون مرا بخواند، اجابت میکنم. پس باید فرمان مرا برند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.» پس خدا را فرمان ببرید و به او ایمان آورید.
۵.تفسیر و عمل به قرآن
از جمله مبانی شناختی مهم در تفسیر قرآن توسط امام حسن(ع)، هدایتگری قرآن به عنوان منبع اصلی هدایت انسانها و همچنین صیانت قرآن از هرگونه تحریف است. امام حسن(ع) با تأکید بر این مبانی، نشان دادهاند که قرآن کریم همواره به عنوان یک راهنمای کامل و بدون تحریف، برای انسانها در دسترس است.
برای نمونه، امام حسن در روایتی میفرمایند: «ما بقی فی الدنیا بقیّة غیر هذا القرآن فاتّخذوه اماما یدلّکم علی هدیکم؛ از کتابهای آسمانی جز قرآن، بقیه تحریف شده و از میان رفتهاند، پس آن را راهبر خود قرار دهید و تنها اوست که شما را به راه درست میبرد.
امام حسن مجتبی(ع) همواره خطر تحریف معنوی قرآن توسط مفسران دروغین را گوشزد میکرد و مردم را به سوی مفسران واقعی، یعنی اهل بیت(ع) سوق میداد. مثلاً در سخنانی مهم فرمودند:
تا آنانی که قرآن را پشت سر انداختند، نشناسید؛ نمی توانید به پیمان قرآن چنگ بزنید و تا تحریف کنندگان قرآن را نشناسید، آن را چنان که حقّ تلاوت آن باشد، نخواهید خواند. پس وقتی اینها را شناختید، بدعتها و پیرایهها را نیز خواهید شناخت و افتراهایی را که بر خدا می بندند و تحریف را خواهد دید و میفهمید آنکه سقوط کرد، چگونه سقوط نمود. مبادا افراد نادان شما را به وادی جهل و نادانی بکشند. پس [فهم] آن را از اهلش بخواهید؛ زیرا تنها آنانند نوری که از پرتوشان روشنایی جویند و امامانی که از آنان پیروی شود.
تفسیر چیستی و کیستی شجره ملعونهای که قرآن مجید از آن نام می برد، تنها از عهده اهل بیت(ع) بر می آید. امام حسن(ع) در روایتی بنی امیه از جمله مروانیان را مصداق آن دانسته است. نقل است مروان بن حکم سخنان ناشایستی را در مجلس معاویه علیه امام حسن(ع) به زبان آورد.
امام(ع) فرمود: ای مروان! سپاس خدایی را که با این تهدید تو، جز بر طغیان تو نیفزاید؛ همان طور که خدا فرمود: «وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یزیدُهُمْ إِلاَّ طُغْیاناً کبیراً؛همچنین شجره ملعونه [درخت نفرین شده ] را که در قرآن ذکر کرده ایم. ما آنها را بیم داده (و انذار) می کنیم، اما جز طغیان عظیم، چیزی بر آنها نمی افزاید». ای مروان! تو و فرزندانت همان درخت لعنت شده در قرآن هستید. این را رسول خدا(ص) از جبرئیل، از خداوند متعال نقل کرده است.
امام مجتبی(ع) نه تنها با زبان، بلکه با عمل و رفتار خود نیز ترویج کننده قرآن صامت بود و به دیگران نیز گوشزد می نمود که نزدیکترین انسانها به قرآن، عامل به آن کتاب الهی است:
مَا بَقِی فِی الدُّنیا بقِیةٌ غیرُ هَذَا الْقُرْآنِ فَاتَّخِذُوهُ إِمَاماً یدُلَّکمْ عَلَی هدَاکمْ وَ إِن أَحَقَّ النَّاسِ بِالْقُرْآنِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ إِنْ لَمْ یحْفَظْهُ وَ أَبْعَدَهُمْ مِنْهُ مَنْ لَم یعمَلْ بِهِ وَ إِنْ کانَ یقْرَؤُهُ؛[۲۵] در دنیا غیر از این قرآن، چیزی نمانده است. پس آن را امام خود قرار دهید تا شما را به هدایت راهنمایی کند. سزاوارترین مردم به قرآن، کسی است که به آن عمل کند؛ هر چند آن را حفظ نکرده باشد و دورترین فرد از قرآن، کسی است که به آن عمل نکند؛ هر چند آن را بخواند.
انس بن مالک درباره رفتار قرآنی امام حسن مجتبی(ع) نقل میکند: روزی کنیزی شاخه گلی برای امام حسن(ع) هدیه آورد. امام(ع) به او فرمود: «تو در راه خدا آزاد هستی»؛ به آن حضرت عرض کردم: «برای یک شاخه گل، او را آزاد نمودی؟!». حضرت فرمود: «خداوند متعال ما را چنین تربیت نموده؛ آنجا که میفرماید: وَ إِذا حییتُمْ بِتَحِیةٍ فَحَیوا بِأَحْسَنَ مِنْها...؛ هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید و نیکوتر از هدیه او، آزادی او در راه خدا بود.
همچنین نقل است یکی از خدمتکاران امام(ع) مرتکب گناهی شد که سزاوار مجازات بود، ولی آن غلام زیرک و باهوش که از روحیه لطیف امام(ع) و انس حضرت با قرآن آگاه بود؛ این آیه را برای حضرت خواند: «وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ؛و از خطای مردم در میگذرند.» امام(ع) بلافاصله فرمود: «از خطای تو گذشتم». آن غلام سپس ادامه آیه را خواند که خداوند از مؤمنان می خواهد به دیگران احسان کنند: «وَ اللَّه یحبُّ الْمُحْسِنینَ؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد ». حضرت فرمود: «تو در راه خدا آزاد هستی و دو برابر دستمزدی که به تو میدادم، به تو میبخشم».
نظر شما