تحولات لبنان و فلسطین

سوت قطار به صدا در می‌آید و قطار از ایستگاه مراغه به سمت مشهدالرضا(ع) حرکت می‌کند. جمعی از مسافران این قطار خادم یاران کانون‌های خدمت رضوی مراغه هستند که به نیابت از شهدای خدمت، قصد زیارت امام مهربانی‌ها و خدمت به زائران این امام رئوف را دارند.

اینجا یک استکان چای خستگی راه را از تن می برد / روایتی از حضور پرشور خادم یاران در چایخانه حضرت رضا(ع) برای خدمت به زائران

قطار به ایستگاه راه‌آهن مشهد که می‌رسد خادم یاران رضوی در میان سلام و صلوات خادمان بارگاه نورانی رضوی که با شاخه‌های گل به استقبال آن‌ها آمده‌اند از قطار پیاده می‌شوند. این گروه از زائران قرار است به مدت سه روز در چایخانه حرم مطهر رضوی و در فضایی آکنده از عشق و معنویت از زائران حضرت سلطان پذیرایی کنند و با یک استکان چای غبار خستگی راه را از تن زائران بزدایند. در گزارش پیش رو سفری داریم کوتاه به چایخانه صحن کوثر و همراه می‌شویم با خادم یارانی از دیار مراغه که عشق و ارادت و دلدادگی آن‌ها به ساحت مقدس امام مهربانی‌ها در خدمت خالصانه به زائران آن حضرت تبلور پیدا کرده است، تا از حس و حال خوبشان در این لحظه‌های ناب برایمان بگویند.

زیارتی به نیابت از شهدای خدمت 

در این هوای گرم تابستان که هر کس به دنبال سایه‌ای دلچسب و خنک است، کاروان خادم یاران مراغه‌ای دل به گرمای چایخانه حرم مطهر رضوی سپرده‌اند و گرمِ پذیرایی از زائران حضرت رضا(ع) هستند. یکی پای سماور ایستاده و دیگری در حال چیدن استکان‌ها روی میز است. خادمی دیگر یکی یکی استکان‌ها را پر از چای می‌کند. کمی آن طرف‌تر و جایی که در دید زائرها نیست، عده‌ای در حال شستن استکان و نعلبکی‌ها هستند. سراغ مسئول گروه را می‌گیرم و عبدالله کنعانی جانشین کانون مرکزی خادمیاران مراغه را نشانم می‌دهد. حاج عبدالله از آن استخوان خردکرده‌های هیئت و جلسات مذهبی است که عمر خود را در این راه سپری کرده است. این خادم با اخلاص می‌گوید: کاروان ما شامل ۵۵ نفر از خادم یاران رضوی است که به نیابت از شهدای خدمت به پابوسی امام رضا(ع) آمده‌ایم و برای اولین بار است که توفیق خدمت در چایخانه حضرت را داریم. وقتی از حس و حالش هنگام حضور در چایخانه می‌پرسم، لبخندی بر روی چهره خسته‌اش می‌نشیند و می‌گوید: این حس و حال را با هیچ زبان و هیچ بیانی نمی‌توان روایت کرد. حاج عبدالله چیزی از حس و حال خوبش نمی‌گوید، ولی اشک شوق خادمان هنگام پذیرایی از زائران روایتگر این حس و حال خوب و دوست داشتنی است. 

پذیرایی با دمنوش‌های سنتی

این خادم با اخلاص می‌گوید: ما سعی کرده‌ایم به شیوه سنتی و با دمنوش‌های خاص شهر خودمان که خیلی هم طرفدار دارد از زائران حضرت رضا(ع) پذیرایی کنیم. دمنوش‌هایی مثل چای کوهی، آویشن، کاکوتی، آب عسل، گل محمدی، بادرنجبویه و...
خلاصه که بهترین دمنوش‌های کوهی مراغه را برای پذیرایی از زائران همراه خود آورده‌ایم تا به عالی‌ترین شکل ممکن از آن‌ها پذیرایی کنیم. او می‌گوید: ما در مراغه‌ هم موکب مسلم بن عقیل(ع) داریم که در ایام و مناسبت‌های مذهبی فعال است. در ایام اربعین هم این موکب فعالیت دارد ولی حس و حال اینجا از همه‌جا دلچسب‌تر است.

 خدمتی از جنس مرثیه

در میان صدای دلنشین استکان، نعلبکی و سینی چای که فضای را پر کرده، گاهی هم زمزمه مداحی و مرثیه‌سرایی به گوش می‌رسد. این مداحی‌های دلنشین لذت خدمت را چندین برابر می‌کند. پرویز تقی‌دوست که از مداحان اهل بیت(ع) است و صدای خوبی هم دارد با آن صدای گرم و گیرای خود مداحی «ای صفای قلب زارم هر چه دارم از تو دارم...» را زمزمه می‌کند و همه خادمان با او همراه و همنوا می‌شوند. فضای چایخانه به یک‌باره به حسینیه‌ای کوچک تبدیل می‌شود. حسینیه‌ای پر از شور و پر از عشق. به راستی که این خادم‌ها همیشه خود در زندگی را مدیون امام رضا(ع) می‌دانند. همان امام مهربانی که از روزگار کودکی امام رضای مهربان آن‌ها بوده و هر کدام خاطرات بسیاری از مهربانی‌های او دارند.
این مداح جوان که صدای گرم و گیرایش را نذر اهل بیت(ع) کرده در این روزهای ماتم و عزا گاهی هم مرثیه‌خوان ارباب می‌شود و با صدای حزینش دل‌ها را به آسمان کربلا و بر فراز گنبد طلایی حرم حضرت اباعبدالله الحسین(ع) میهمان می‌کند. 
او می‌گوید: در این مدت علاوه بر مداحی کارهای دیگر هم انجام داده‌ام. گاهی چای و دمنوش دم کرده‌ام و گاهی هم استکان و نعلبکی شسته‌ام و از امام رضا(ع) می‌خواهم حس و حال خوب زیارت را نصیب همه آرزومندان کند.

لذت اولین زیارت

هرچند همه اعضای این کاروان خدمت، حس و حال خوبی دارند ولی حس و حال فرشید هدایت که چهل و یک بهار و زمستان را پشت سر گذاشته و برای اولین بار است زائر این آستان ملکوتی شده شاید از همه بهتر باشد. او که سال‌ها در حسرت زیارت امام رضا(ع) بوده این روزها برآورده شدن ۲ آرزوی بزرگ را در دل شکر می کند. یکی شکر کردن زیارت امام رضا(ع) و دیگر 

ی توفیق خدمت به زائران آقا که در این اولین سفر نصیبش شده است. 
این زائر امام رضایی می‌گوید: در همه مدتی که اینجا هستم با ذوق و شوق بسیار سعی می‌کنم به زائران امام رضا(ع) خدمت‌رسانی کنم.
در حالی که نگاهش به آسمانی آبی حرم گره خوره می‌گوید: مطمئن هستم همه نوشیدنی‌های چایخانه متبرک به نگاه امام رضا(ع) است. برای همین هیچ جای دیگر نمی‌توان چایی با این طعم را پیدا کرد. با اشتیاق ادامه می‌دهد: یک بار که برای خواندن نماز جماعت به صحن رفتم در راه بازگشت، خودم هم در صف ایستادم تا به عنوان یک زائر و یک میهمان به نیت تبرک یک چای از چایخانه حضرت بنوشم. 

محمد، کم سن و سال‌ترین خادم مراغه‌ای

محمد کوچک‌ترین عضو این کاروان است و می‌گوید: من هر سال دو یا سه بار با خانواده به زیارت امام رضا(ع) مشرف می‌شوم. یک بار که به حرم آمده بودم و یک بار که همراه پدرم به چایخانه آمدم و چای خوردیم. وقتی اشتیاق خادمان داخل چایخانه را دیدم آرزو کردم که ای‌کاش من هم بتوانم روزی داخل این چایخانه‌ها به زائران امام رضا(ع) خدمت کنم. این موضوع را با پدرم در میان گذاشتنم و پدرم گفت که اگر چنین آرزویی داری از امام رضا(ع) بخواه که نصیبت کند. بعد از اینکه به شهرمان برگشتیم این شرایط برایم فراهم شد و امروز به عنوان کم سن و سال ترین خادم این کاروان در حال خدمت‌رسانی به زائران هستم.
محمد درباره حس و حالش از خدمت در چایخانه حضرت توضیح می‌دهد: احساسم را با کلمات نمی‌توان توصیف کرد. فقط می‌دانم حال خوبی که اینجا دارم را با هیچ‌چیز دیگری عوض نمی‌کنم. این نوجوان امام رضایی می‌گوید: ما خادمیاران مراغه‌ای بهترین و عالی‌ترین دمنوش‌ها و هر چه که در توان داشتیم را در طبق اخلاص گذاشته‌ایم و تقدیم زائران حضرت رضا(ع) می‌کنیم. امیدوار هستیم آقا این خدمت خالصانه را از ما قبول کند و توفیق دهد که هر سال بتوانیم این خدمت را تکرار کنیم.

قابی که با عکس شهید خدمت پر شد

کاروان خادمیاران شهر مراغه یک میهمان ویژه هم دارد. نامش یحیی حیدری و فرمانده سپاه مراغه است. او می‌گوید: همه ما به نیابت از شهدای خدمت و شهید مالک رحمتی که یک بسیجی پرشور بود و روحیه جهادی و تلاشگری داشت در چایخانه امام رضا(ع) خدمت می‌کنیم. این شهید والامقام همیشه در میدان بود و در مراسم عزاداری شرکت فعالی داشت. او عاشق شهادت بود و اعتقاد داشت جوانان برای رسیدن به مقام شهادت باید از هم سبقت بگیرند.
فرمانده سپاه مراغه در این لحظه یاد خاطره‌ای از شهید رحمتی می‌افتد و می گوید: چند ماه پیش از شهادت این شهید خدمت، مراسم بزرگداشتی برای شهدای مراغه برگزار کرده بودیم و عکس شهدای مراغه روی بنر بزرگی چاپ شده بود. شهید رحمتی پیشنهاد داد روی این بنر جای دو تصویر را خالی بگذاریم تا جوانان بسیجی برای شهادت با هم رقابت کنند. بعد از شهادت او یکی از جاهای خالی با تصویر این شهید خدمت پر شد.
ساعت آخر خدمت این کاروان مراغه‌ای در چایخانه حضرت است، خدمت که به پایان می‌رسد خادم یاران برای سلامی دوباره نگاه خسته و پر امیدشان را به گنبد طلایی می‌دوزند و با امام مهربان‌شان به گفتگو می‌نشینند. 

بتول پرهیزگار

منبع: آستان نیوز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.