به گزارش قدس آنلاین، این روزها، مهران مدیری به چهره تکراری گیم شوهای شبکه نمایش خانگی تبدیل شده است. این بازیگر و کارگردان کمدی که با اجرای «دورهمی» از شبکه نسیم سالها، میهمان خانه های مردم از قاب تلویزیون بود، مدتی است که به پلتفرم ها کوچ کرده و عنان گیم شوها و رئالیتی شوهای نمایش خانگی را به دست گرفته است. مستند-مسابقه «گل یا پوچ» که چند هفته ای است یکشنبه ها از فیلیمو پخش می شود، جدیدترین حضور مهران مدیری در نمایش خانگی است.
این مسابقه که ادعای یک بازی کاملا بومی را بر خلاف برنامه های کپی شده تولیدی در نمایش خانگی دارد براساس یک بازی سنتی ایرانی ساخته شده که در قامت یک مسابقه تلویزیونی نشسته است و توانسته نظر مخاطبان را به خود جلب کند.
تصور اینکه بازی «گل یا پوچ» تا این حد می تواند جذاب و مهیج باشد و یکساعت برنامه ترکیبی برای آن ساخته شود، در ابتدا شاید چندان اجرایی به نظر نمی رسید اما این مسابقه نشان داد که بازی های ساده ایرانی با کمی خلاقیت و اضافه کردن قصه زندگی شرکت کنندگانش می تواند به یک رئالیتی شوی تماشایی تبدیل شوند. مسابقه «گل یا پوچ» با تلفیق یک بازی سنتی ایرانی و فرمت مدرن یک مسابقه تلویزیونی، توانسته به برنامه ای پربیننده تبدیل شود. این گیم شو نشان میدهد با کمی خلاقیت و نوآوری میتوان بازیهای سنتی را به گونهای جذاب و مدرن به مخاطبان امروز ارائه داد.
گل یا پوچ یک بازی قدیمی ایرانی است که در خانه ها و قهوه خانه ها بین اعضای خانواده و اجتماع دوستان برگزار می شود و یک سرگرمی نوستالژیک برای خانواده های ایرانی به شمار می رود.
احیای بازیهای سنتی مانند گل یا پوچ، علاوه بر ایجاد سرگرمی، میتواند به تقویت هویت ملی و حفظ فرهنگ اصیل ایرانی کمک کند چرا که این بازیها به عنوان بخشی از میراث فرهنگی ما میتوانند به نسلهای آینده منتقل شوند و سرگرمی های نشاط بخشی برای دورهمی های خانوادگی باشند.
* احتمال تکرار و لو رفتن شکل بازی
تاکنون برنامه هایی همچون جوکر، اسکار، شبهای مافیا و یا صداتو که جزو مسابقههای پرمخاطب نمایش خانگی هستند کپی یک برنامه موفق و پربیننده خارجی بودند و بازیکنانشان هم عموما از میان چهره های سرشناس سینمایی و ورزشی انتخاب می شدند اما شاه گل برنامه «گل یا پوچ» دعوت از چهره های مردمی است.
گل یا پوچ یک بازی گروهی است که در قسمتهای مختلف آن، تیمهایی با تنوع گروه های سنی و قشری در قالب رقابتهایی نفسگیر و حذفی به مصاف هم میروند. در هر دوره از بازی گل یا پوچ دو تیم۳ نفره روبروی هم قرار میگیرند و این بازی ایرانی را با قوانین مختص این مسابقه، بازی می کنند؛ قوانین بازی هم ساده و راحت است. بازی با برنده بازی شیر یا خط آغاز می شود. هر بار که گل دست یک تیم باشد تیم مقابل باید با سه بار «خالی بازی» گل را حدس بزند. اگر گل را حدس بزند میتواند بازی کند و اگر درست حدس نزند یک امتیاز به تیمی داده میشود که گل را حفظ کرده است. اما اگر تیم مقابل که میخواهد حدس بزند یک ضرب، گل را بگیرد و هیچ دستی را پوچ نکند ۲ امتیاز میگیرد. البته قرار دادن چند قانون و فرصت مجدد به بازیکنان اجازه می دهد تا نتیجه بازی به زودی مشخص نشود. تیم برنده باید ۹ دست بازی را ببرد و البته در شرایطی که فاصله بین امتیازها زیاد شود، فرصت مشورت به هر دو گروه داده می شود. استراتژی بازیکنان برای بازی کردن یا حدس زدن، در هر دست می تواند تغییر کند تا رقیب برای تشخیص درست، گمراه شود اما مسئله اینجاست که مگر چقدر استراتژی و تاکتیک برای برد وجود دارد؟ احتمال لو رفتن شکل بازی ها در دست های بعدی و حتی فصل های بعدی وجود ندارد؟ بهرحال در مراحل نزدیک به فینال، شرایط حساس تر شده و دست گروه ها توسط رقبا راحت تر خوانده می شود اما تغییر شیوه بازی می تواند کار برای حریف سخت کند.
* فقط او «مهران مدیری» است و بس!
جایزه یک و نیم میلیارد تومانی گروه برنده که با تقسیم آن، سهم هر بازیکن نیم میلیارد تومان می شود بر جذابیت رقابت افزوده است و گروه ها تمام توانایی و هوش خود برای بردن این جایزه بزرگ به کار می گیرند.
افرادی که برای این مسابقه مردمی انتخاب شده اند طی فراخوانی که البته چندان عمومی هم نبوده، شناسایی شده و پس از مصاحبه اولیه، مهارتهایشان در این بازی آزموده شده است. کاراکترهای جالب توجه و قصه های شنیدنی بازیکنان که به صورت میان برنامه های کوتاه تنفسی در حین بازی و انتهای کار گنجانده شده، بر جذابیت آن افزوده است. شاید بتوان یکی از نقاط قوت این گیم شو را تدوین خوب و هوشمندانه آن دانست که به موقع، دیالوگ هایی از بازیکنان را بی آنکه از روی متنی خوانده شود در بزنگاه های بازی پخش می کند. حرکت دوربین روی صورت و دست های بازیکنان بر حساسیت بازی تاکید دارد و گاهی کری خواندن طرفین برای هم که تلاش می شود با احترام به جایگاه سنی افراد باشد، چاشنی دلنشینی را به کار اضافه کرده است. حضور مهران مدیری که برای مردم عادی، جذاب است و خلق موقعیت بداهه بین او و بازیکنان هم تماشایی است اما حضور این سلبریتی به عنوان گرداننده برنامه چندان ویژگی خاصی ندارد جز اینکه او «مهران مدیری» است، یک چهره شناخته شده سینمایی و تلویزیونی که مردم خاطرات زیادی با سریالهای های تلویزیونی او دارند. هرچند مدیری تلاش می کند که با خلق فضایی صمیمی، شوخ طبعی هایی داشته باشد اما کار خاصی دیگری در اجرا و گردانندگی انجام نمی دهد و یکی از منفعل ترین حاضران جلوی دوربین است. حضور او در این برنامه بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد. او هست اما کار خاصی انجام نمی دهد و همین بودنش، برای سرمایه گذاران کافی است!
* برگ برنده ای که نباید بسوزد
شرکت کنندگتان برنامه در فضایی شبیه به قهوه خانه دور یک میز روبه روی هم می نشینند و برخلاف دیگر مسابقههای ساخته شده در شبکه های نمایش خانگی، بجای اینکه چهره شاخته شده هنری و ورزشی باشند از مردم کوچه و بازار هستند چون بازی گل یا پوچ در سطح حرفهای نیازمند شرکتکنندگانی است که بتوانند بازی را به خوبی اجرا کنند، سرعت عمل و دقت در نگهداری گل و چرخاندن آن میان دو دست از مهارتهایی است که نیاز به سالها تجربه در این بازی دارد. به نظر می رسد که یکی از مسیرهای انتخاب شرکت کنندگان هم پرسه زنی در قهوه خانه ها بوده چرا که این بازی، یک بازی رایج قهوه خانه ای است.
براساس آنچه اعلام شده در این فصل خبری از حضور شرکت کنندگان خانم نیست چون هیچ خانومی در این مسابقه تقاضای شرکت نکرده است ولی احتمال حضور تیمهایی از خانمها در فصلهای بعدی وجود دارد و این یعنی «گل یا پوچ» ادامه دار خواهد بود اما باید این نکته را در نظر داشت که یک بازی با قواعد نسبتا مشخص و احتمالات پایین تا چند فصل، جذابیت و تازگی دارد؟ تا چه اندازه می توان روی تغییر تاکتیک ها و حتی شانس گروه ها برای مهیج کردن این مسابقه حساب کرد؟ نگرانی از افتادن در دام تکرار و احتمال لو رفتن شکل بازی شرکت کنندگان، «گل یا پوچ» را به باختی که بازی «مافیا» به آن دچار شده، گرفتار خواهد کرد.
این برنامه در کنار نقاط قوت و ضعفش، اما یک برگ برنده بزرگ را در میان دیگر گیم شوهای نمایش خانگی دارد؛ اینکه یک مسابقه ایرانی بدون سلبریتی است. مردمی کردن یک بازی بومی، اتفاق مهمی است که می تواند نسخه نجات بخشی برای دیگر برنامه های سلبریتی زده نمایش خانگی باشد. ضمن اینکه مخاطب هم مجبور به تماشای چهره های تکراری چند بازیگر که از این برنامه به آن برنامه می روند نیست و انعکاسی از خودش را در قاب نمایش می بیند.
نظر شما