تحولات منطقه

۲۱ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۵
کد خبر: ۱۰۱۱۴۳۷

داستان بنی‌اسرائیل به کرّات در قرآن کریم تکرار شده و از نعمت‌ها و دستورهای خداوند به بنی‌اسرائیل و توبیخ‌های فراوان‌شان از سوی خدا سخن به میان آمده است. همچنین خداوند بارها مسلمانان را از پیروی بنی‌اسرائیل و یهود نهی کرده است.

زمان مطالعه: ۶ دقیقه

بنی‌اسرائیل به ۱۲ فرزند یا قومی گفته می‌شود که به نام پدر و جدشان اسرائیل (یعقوب) نام‌گذاری شده‌اند. در قرآن ۴۱ بار از این واژه یاد شده و از نعمت‌ها و دستورهای خداوند به بنی‌اسرائیل و توبیخ‌های فراوان‌شان از سوی خدا سخن آمده است.

اسرائیل و پسرانش به سبب قحطی در کنعان به مصر رفتند و نسلشان تا زمان حضرت موسی(ع) در مصر ماند. در این زمان به‌علت ستم فرعون از مصر خارج شدند. آنها بعد از آنکه حضرت موسی(ع) به طور سینا رفت و مدتی غایب بود، به گوساله‌پرستی روی آوردند.

در زمینه تکرار داستان بنی‌اسرائیل در قرآن کریم، تارنمای شبکه الجزیره در یادداشتی به قلم عباس شریفه، پژوهشگر فلسطینی‌تبار اندیشه اسلامی، به بررسی خصوصیات این قوم و رخدادهایی که در زمان حضرت موسی(ع) و این قوم اتفاق افتاده پرداخته است که ترجمه آن در ادامه از نظر می‌گذرد:

به هنگام جست‌وجوی آیات قرآن و قرائت و استماع آنها، این سؤال همواره در ذهن‌ها خطور می‌کند که چرا داستان بنی‌اسرائیل از طولانی‌ترین داستان‌های قرآن کریم بوده است؟

برخی افراد تحت تأثیر قرائت‌های تاریخی می‌گویند که اسلام صرفاً اصلاحی جدید از آموزه‌های دین یهودیت برای مقابله با مسیحیت جهانی است؛ اما هر کس در جزئیات دو دین اسلام و یهودیت با وجود ریشه واحد این دو دین آسمانی تأمل کند، درمی‌یابد که جایگاه قرآن همواره در بسیاری از مسائل اعتقادی، اخلاقی و رفتاری با موضع بنی‌اسرائیل در تضاد بوده است. حتی قرآن غالباً هشدار می‌دهد که مسلمانان نباید مانند بنی‌اسرائیل رفتار کنند، چنانکه خداوند متعال می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ آذَوْا مُوسَیٰ فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا ۚ وَکَانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِیهًا»: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! همانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند؛ و خداوند او را از آنچه در حق او می‌گفتند مبرا ساخت؛ و او نزد خداوند، آبرومند (و گرانقدر) بود! (احزاب/۶۹).

اما ریسمانی که داستان طولانی بنی‌اسرائیل را با پیامبران و رسولان آنها به هم متصل می‌کند چیست؟ با علم به این که داستان‌های قرآنی برای نماد، مکان، زمان و قهرمانان داستان نیست، بلکه هدف این داستان‌ها همانگونه که خود قرآن بیان کرده است، تأمل در دروس و عبرت‌های جاودانه آنها در تجربیات بشری است.

هرکس در نکوهش‌های قرآن علیه بنی‌اسرائیل بیندیشد، متوجه می‌شود که یک ایده محوری وجود دارد که داستان‌ها حول آن می‌چرخند و آن دید مادی همه جانبه به همه چیز است. از جمله: ایمان، خدا، سیاست، اخلاق، ارتباط با مال، ارتباط با دیگران و ارتباط با خداوند متعال. در همه این مفاهیم پایبندی آشکار به معیارهای صرفاً مادی و منفعت‌طلبی و خودپرستی می‌بینیم که برخی از این نمونه‌ها قابل بررسی است.

درک بنی‌اسرائیل از خدا و ایمان به او

بنی‌اسرائیل در تصور خود از خدا نتوانستند از تصور مادی خود دور شوند، لذا پس از آنکه خداوند متعال آنها را از دست فرعون و لشگریانش نجات داد، بنی‌اسرائیل از حضرت موسی(ع) خواستند که خدایان سنگی برای آنها بسازد تا آنها را عبادت کنند. چنانکه خداوند در قرآن می‌فرماید: «قَالُوا یَا مُوسَی اجْعَلْ لَنَا إِلَٰهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ»: (بنی اسرائیل) به موسی گفتند: تو هم برای ما معبودی قرار ده، همان‌گونه که آنها معبودان (و خدایانی) دارند! (اعراف/ ۱۳۸)

علی‌رغم هشدار حضرت موسی(ع) به آنها درباره وقوع در جهل و بت‌پرستی، آنها دچار نیرنگ سامری شده و هنگامی که حضرت موسی(ع) از میان آنها ناپدید شد، به عبادت گوساله‌ای طلایی روی آوردند. چنانکه در سوره طه آمده است: «فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَٰذَا إِلَٰهُکُمْ وَإِلَٰهُ مُوسَیٰ»: و برایشان تندیس گوساله‌ای که نعره گاوان را داشت بساخت و گفتند: این خدای شما و خدای موسی است. (طه/۸۸) و پس از آنکه حضرت موسی(ع) به آنها موعظه کرد که پرستش گوساله را رها کرده و آن را کنار بگذارند، موضوع را به شکلی دیگر درخواست کردند و خواستار رؤیت عینی خداوند متعال شدند تا به او ایمان بیاورند، چنان که خداوند متعال فرمود: «وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَیٰ لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّیٰ نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ»:  و آن هنگام را که گفتید: ای موسی، ما تا خدا را به آشکارا نبینیم به تو ایمان نمی‌آوریم. و همچنان که می‌نگریستید صاعقه شما را فرو گرفت. (بقره/۵۵)

بنی‌اسرائیل در قرآن؛ از الگوی تاریخی تا عبرت ابدی

ارتباط بنی‌اسرائیل با غیر یهود

بنی‌اسرائیل تصاحب اموال کسانی که با آنها متفاوت بودند و خیانت به امانت‌های آنها را به بهانه اینکه آنها دینی غیر از یهود دارند مجاز می‌دانستند و می‌گفتند: «قَالُوا لَیْسَ عَلَیْنَا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ وَیَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُمْ یَعْلَمُونَ»: می‌گویند: «ما در برابر امّیّین [= غیر یهود]، مسئول نیستیم.» و بر خدا دروغ می‌بندند؛ در حالی که می‌دانند (این سخن دروغ است). (آل عمران/۷۵) 
آنها به این کارها هم اکتفا نکرده و در جستجوی منافع دنیوی، نظام ربوی را ایجاد کردند و به دور از هر گونه احسان و رحمت، با نیازمندان اینگونه رفتار می‌کردند. چنانکه خداوند متعال فرمود: «وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَکْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا»: و بخاطر ربا گرفتن، در حالی که از آن نهی شده بودند؛ و خوردن اموال مردم بباطل؛ و برای کافران آنها، عذاب دردناکی آماده کرده‌ایم. (نساء/۱۶۱) 
بنی‌اسرائیل نظام همبستگی و برادری و زکات را نپذیرفته و بر نظام ناعادلانه ربوی که زشت‌ترین شکل استثمار نیازمندان است پافشاری کردند.

ارتباط بنی‌اسرائیل با خدای متعال

بنی‌اسرائیل تصور نمی‌کردند که رابطه آنها با خدای متعال رابطه بنده با پروردگار باشد، بلکه آن را یک رابطه نسبی می‌دانستند. قرآن نه تنها با انکار این رابطه نسبی، بلکه با اثبات ماهیت انسانی آنها که شبیه همه انسان‌ها است به آنها پاسخ داد و فرمود: «وَقَالَتِ الْیَهُودُ وَالنَّصَارَیٰ نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُکُمْ بِذُنُوبِکُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ»: و یهودان و ترسایان گفتند: «ما پسران خدا و دوستان او هستیم.» بگو: «پس چرا شما را به [کیفر] گناهانتان عذاب می‌کند؟ بلکه شما [هم‌] بشرید از جمله کسانی که آفریده است. (مائده/ ۱۸) 
زمانی که رابطه خدا و انسان از رابطه بنده با پروردگار به رابطه پسر با پدر تبدیل شود، ادیان تباه می‌شوند و ابزاری برای خودبزرگ‌بینی و استکبار علیه بشریت و دعوت به انزوا و افراط‌گرایی به وجود می‌آید.

بنی‌اسرائیل در قرآن؛ از الگوی تاریخی تا عبرت ابدی

درگیری بنی‌اسرائیل با دشمنان خود

بنی‌اسرائیل در درگیری‌هایشان با باطل فقط به قوانین مادی اعتقاد داشتند، لذا با وجود همه معجزاتی که حضرت موسی(ع) برای فرعون آورد، بنی‌اسرائیل همچنان به روش خود باقی ماندند و وقتی به ساحل دریا رسیدند در حالی که فرعون پشت سر آنها بود به حضرت موسی(ع) گفتند: «قَالَ أَصْحَابُ مُوسَیٰ إِنَّا لَمُدْرَکُونَ»: اصحاب موسی گفتند: حتماً ما به چنگ آنان خواهیم افتاد. (شعراء/۶۱) 
اما با وجود نشانه بزرگ شکافته شدن دریا و پیروزی الهی آنها بر فرعون، وقتی حضرت موسی(ع) به آنها دستور داد وارد سرزمین مقدس شوند، از ترس خود، قاطعانه از ورود به آن سرزمین امتناع کردند: «قَالُوا یَا مُوسَیٰ إِنَّ فِیهَا قَوْمًا جَبَّارِینَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّیٰ یَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ یَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ»: گفتند: «ای موسی! در آن (سرزمین)، جمعیّتی (نیرومند و) ستمگرند؛ و ما هرگز وارد آن نمی‌شویم تا آنها از آن خارج شوند؛ اگر آنها از آن خارج شوند، ما وارد خواهیم شد!» (مائده/۲۲) 
تا اینکه خداوند متعال آنها را اینگونه توصیف کرد که آنها جز از پشت قلعه‌های مستحکم مبارزه نمی‌کنند.

بنی‌اسرائیل و حل اختلافات سیاسی

بنی‌اسرائیل در مبارزه با جالوت و سربازانش که آنها را از سرزمینشان بیرون راندند و فرزندانشان را به اسارت گرفتند، بر سر انتخاب رهبری سیاسی و نظامی برای خود به یکی از پیامبرانشان متوسل شده و از او خواستند که از سوی خداوند متعال برای رهبری آنها انتخاب شود. وقتی طالوت برگزیده شد، گروهی از آنها او را به دلیل فقر و بی‌پولی و برای اینکه از اشراف نبود، طرد کردند. 
خلاصه اینکه: داستان‌های قرآنی در برخورد با بنی‌اسرائیل، یک قوم را تحقیر نمی‌کند یا پیروان یک دین را مجرم نمی‌شمارد، بلکه مسلمانان را نسبت به آن الگوی مادیگرای افراطی که شرارت آن بر همه بشریت حاکم است و حتی یهودیان صلح‌جو را هدف قرار می‌دهد، برحذر می‌دارد.
منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.