حوادث روزهای اخیر در جبهه مقاومت و جنایات بیسابقه رژیم منحوس اسرائیل به خصوص شهادت سرداران رشید اسلام و در راس آنها سیدحسن نصرالله آینده مقاومت را با پرسشهای دشواری روبرو کرده است و گاهی یأس و نومیدی در بین برخی از پیروان مقاومت را شاهدیم؛ در چنین مواقعی رجوع به قرآن کریم و پیشینه تاریخی و سنن الهی بهترین راه برای برونرفت از چالشهای کنونی است.
با هدف تبیین قرآنی از شرایط کنونی با حجتالاسلام والمسلمین عبدالرضا ایزدپناه؛ سردبیر مجله افق حوزه و استاد حوزه علمیه گفتوگو کرده ایم که در ادامه آن را میخوانید.
به دنبال شهادت سیدحسن نصرالله و جنایات بهتآور رژیم سفاک صهیونیستی ممکن است برخی از پیراون جبهه مقاومت دچار بیم و هراس و گاهی نومیدی شوند، برای خروج از این وضعیت روحی روانی، دستورات دینی چه توصیههایی به ما دارند؟
من با یک خاطره پرسش شما را پاسخ میدهم چون مشابه اوضاع و احوال کنونی ماست؛ قبل از انقلاب آیتالله خامنهای با وجود همه محدودیتهایی که ساواک فراهم کرده بود از هر بهانهای برای روشنگری نسبت به جامعه طاغوتی استفاده میکردند و یکی از فرصتهایی هم که خداوند برای ایشان فراهم کرد مسجد کرامت بود. آقای کرامت از بازاریان تهران، حسینیهای درست کرده بود و در خواب دیده بود آقاسیدی مانند آیتالله قمی از مراجع آن دوره در این حسینیه نماز میخواند. با یکی از بازاریان دیگر مشورت کرد که من چنین خوابی دیدهام و آن فرد هم به او میگوید که این خواب شما بیشتر با آقای خامنهای سازگار است و خوب است ایشان را دعوت کنید بیایند و نماز بخوانند و وقتی آقای خامنهای به اینجا آمدند و نماز خواندند آن فرد گفت من این آقا را در خواب دیده بودم. آقا مدتها فقط در این مسجد نماز میخواندند و اجازه سخنرانی از سوی ساواک داده نمیشد ولی بعد از نماز مینشستند و به سؤالات مردم جواب میدادند و حرفهایشان را در این فرصت بیان میکردند.
از خصلتهای آقا این است که هیچ وقت به دشمن پشت نمیکردند و این کار به تاسی از حضرت علی(ع) انجام میشد که زره ایشان پشت نداشت. لذا هر وقت فرصتی پیدا میکردند آن روزنه را به دروازه ورود به تحولات ایجاد میکردند. به بهانه وفیات و میلاد ائمه(ع) روایت میخواندند و سخنرانی محدودی هم داشتند. در این مجلس شهید ستاری و شهید صیاد شیرازی و ... هم گاهی با لباس شخصی حضور داشتند. ساواک وقتی احساس خطر کرد نماز ایشان را تعطیل کرد و البته برنامه ریخته بودند که یک منبری در مسجدی در نزدیک کرامت علیه آقا و این مسجد حرف بزند و آن فرد هم گفته بود دو تا مسجد در کشور درست شده است یکی این مسجد کرامت و دیگری حسینیه ارشاد است که جوانان مردم را منحرف میکنند و ای مردم به داد فرزندانتان برسید.
وقتی مسجد تعطیل شد ما شاگردان ایشان به مسجد رفتیم و احساس غربت و تنهایی و یاس پیدا کردیم زیر ایشان را گرفتند و به زندان بردند ولی یکی دیگر از شاگردان ایشان شروع به خواندن این آیه کردند: وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ؛ شما برترید اگر مؤمن و مقاوم باشید. این آیه بعد از جنگ احد که سپاه اسلام شکست خورد و حمزه به شهادت رسیدند و خطر جدی برای جان پیامبر(ص) ایجاد شد نازل شد؛ دقیقا شان نزول این آیه به وضع امروز ما میخورد و بسیار شبیه امروز است. ما قبلا تفسیر این آیه را در درس آیتالله خامنهای شنیده بودیم و تا این طلبه آیه را خواند حزن ما از بین رفت و نشاطی در بین ما ایجاد شد که ما راه آقا را ادامه دهیم. این تجربه نشان میدهد ما نباید از حوادث تلخ مقطعی بهراسیم و عقبنشینی کنیم و باید نتایج بلند مدت و میان مدت را که قطعا به نفع جبهه اسلام است مدنظر قرار دهیم.
گاهی در بین مردم این ادبیات را شاهدیم که در چنین شرایط سختی که هجوم وحشیانه صهیونیستها به جبهه مقاومت و نسلکشی بیرحمانه در غزه و لبنان را شاهدیم پس نقش خدا در حمایت از پیروان جبهه حق چیست؟ برای این طیف از افکار چه پاسخی وجود دارد؟
برای پاسخ به این پرسش بگذارید آیه دیگری را مطرح کنم؛ این آیه در سوره مبارکه بقره میفرماید: أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ ۖ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّیٰ یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَیٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ؛ آیا شما گمان میکنید وارد بهشت میشوید در حالی که بلاها و مصیبتهایی که بر سر امتها و انبیای پیشین آمده است بر ما نخواهد آمد؟ آنقدر گاهی میدان مبارزه بر انبیاء تنگ میشد که پیروانشان متزلزل میشدند تا جایی بود که نه تنها مؤمنان بلکه انبیاء هم میگفتند پس خدا چه زمانی ما را یاری خواهد کرد؟ الان هم ملت ما و جبهه مقاومت دچار این حالت هستند و میگویند پس نصرت خدا چه زمانی فرا خواهد رسید؟ متی نصرالله؛ ولی خداوند بلافاصله میفرماید: الا ان نصرالله قریب.
در آیه دیگر که توضیح داده شد هم به وعده نصرت الهی پرداخته است: وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ؛ همچنین در آیه شریفه: إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ ۗ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ؛ فرموده است که اگر (در اُحد) به شما آسیبی رسید، به دشمنان شما نیز (در بدر) آسیب رسید (پس مقاومت کنید) این روزگار را با (اختلاف احوال) میان خلایق میگردانیم تا خداوند مقام اهل ایمان را معلوم کند و از شما مؤمنان (آن را که ثابت است) گواهِ دیگران گیرد و خدا ستمکاران را دوست ندارد.
یعنی اگر یاران شما مانند حمزه شهید شدند دشمنان هم این ضربهها را میبینند و کشته و مجروح میدهند و این سنت الهی است که ایام را بین مردم میگرداند؛ سنت الهی این نیست که خودش با کفر و شرک و دشمنان دین بجنگد بلکه مؤمنین باید در این عرصه امتحان شوند. اگر خدا قرار بود این کارها را بکند که دیگر آزمونی در کار نبود؛ در ماجرای حضرت موسی(ع) داریم که برخی میگفتند که تو با خدای خودت به جنگ فرعون برو؛ الان هم برخی میگویند شما با خدای خودتان با آمریکا بجنگید. ما هم نشستهایم و وقتی شما پیروز شدید خواهیم آمد و میآیند تا بهره پیروزی را ببرند و عمدتا این نوع افراد هم همیشه نق میزنند.
آیه فرموده است ما پیامبر و انبیاء را شاهد قرار دادیم تا از بین شما الگوها و اسوهها برآیند و مشخص شوند؛ این الگوها و اسوهها هم برای شما و هم فرزندانتان و هم آینده تاریخ مسیر درست الهی را نشان خواهند داد. امروز این شهدای ما به خصوص سیدحسن نصرالله؛ این شهید بزرگ، حجت بر همه شیعیان و مسلمانان و آزادگان جهان هستند. آیه خطاب به همه مردم است و بدانید غلبه ملاک حق نیست؛ ظالم را خداوند دوست ندارد. در آیه بعد فرموده است: وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ؛ اینکه جبهه حق کشته بدهد و مالک اشترها را از او بگیرند همه برای آن است که مؤمنان و مجاهدان متمایز و پاک و پیراسته و وجودشان خدایی شود و کافران هم به محاق بروند. در روایت داریم که من عاشق بندهای هستم که او عاشق من است و او را با شهادت نزد خودم میبرم. اینها مانند میوهای هستند که باید چیده شود و دیگران و تاریخ از شهادت ایشان بهرهبرداری کنند.
این آیاتی که بیان شد همه متناسب با حال و هوای امروز ماست؛ بنابراین نباید تصور کنیم بدون این گرفتاریها وارد بهشت خواهیم شد در حالی که هنوز مجاهدان و صابران و سستعناصر از هم جدا نشدهاند.
آیاتی در قرآن کریم داریم که تکلیف مؤمنان را در هنگام شهادت و یا رحلت رهبران دینی مشخص کرده است، چه درسی از این آیات میتوان گرفت؟
این آیه بسیار به نظر بنده عجیب است: وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَیٰ أَعْقَابِکُمْ ۚ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَیٰ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا ۗ وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِین. خیلی این تعبیر عجیب است؛ میفرماید شهادت حمزه و نیروهای اسلام که هیچ حتی اگر پیامبر هم شهید شود آیا شما باید به عقب برگردید؟ یعنی به سوی ارتجاع و جاهلیت؟ یعنی اگر خدای ناکرده برای رهبران دینی و سیاسی هم اتفاقی افتاد باید محکمتر راه را ادامه دهید. خدا نیازی به حمایت ما از دین خودش ندارد و ضرری نمیکند(فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا) و این ما هستیم که باید با مجاهدت در راه دین در زمره شاکرین باشیم و خداوند به کسانی که شاکر هستند بزرگترین نعمات را هدیه خواهد کرد که این نعمت، نعمت هدایت و شهادت است و هر کسی شکرگزار باشد خدا آن نعمت را زیاد میکند.
مردم مظلوم لبنان قبل از تشکیل حزبالله در منازل یهودیان و مسیحیان و سنیها نوکری میکردند و برای آنان کار میکردند و از آنان حرف شنوی داشتند ولی با اقدامات امام موسی صدر و شهید چمران و سیدعباس موسوی و سیدحسن نصرالله و مجاهدان دیگر امروز به قدرتمندترین گروه در لبنان تبدیل شدهاند و ابرقدرت جهان در برابر آنان احساس ضعف میکند. این عزتی بزرگ برای روحانیت و مسلمین و به خصوص شیعیان است.
روحانیت در این شرایط چه وظیفه و رسالتی بر دوش دارد؟
بنده به عنوان یک روحانی گاهی احساس میکنم کوتاهی میکنیم زیرا برخی اوقات با اعمال غلطمان مردم را از دین زده میکنیم ولی کسانی چون سیدحسن نصرالله را ببینید که چقدر مشتاق در لبنان و سرزمینهای اسلامی از بین مسیحیان و اهل سنت و ... دارد. این همه عظمت برای لباس پیامبر(ص) خلق کرد ولی برخی از روحانیون ما در خواب هستند. ما روحانیت باید بدانیم در کجای جهان و جامعه و تاریخ قرار داریم.
ما به عنوان یک روحانی همیشه باید مناسبات خودمان را با انقلاب و خون شهدا و حرکت تمدنی و جهانی مقاومت که بستری برای ظهور است محاسبه کنیم و بسنجیم و اگر عقب ماندهایم جبران کنیم و اگر خوب حرکت میکنیم تندتر و سریعتر پیش برویم. روحانیت در این زمان وظیفه دارد طعم شیرین دین را با اعمال نیک و حسن خلق و تعامل خوب اجتماعی با مردم نشان دهد گرچه برخی از روحانیون متأسفانه با رفتارهای نادرست بعضی از مردم را نسبت به دین بدبین کردهاند.
علی فرجزاده
نظر شما