به گزارش گروه فرهنگی قدس، «ببعی قهرمان» به کارگردانی حسین صفارزادگان و میثم حسینی محصول سازمان هنری رسانهای اوج بوده که با مشارکت مؤسسه «قاب رؤیا» و همکاری شرکت رایمون مدیا تولید شده است. این انیمیشن روزهای پرکار و شلوغی را پشت سر میگذارد؛ از اکرانهای بینالمللی تا سفر به سینماهای بدون شهر با سینماسیار و همچنین فروش خوب در گیشه، به طوری که در هفتههای اخیر و پیش از اکران کمدیهای تازه، صدرنشین جدول فروش بود و توانست مخاطبان بسیاری را به خود جذب کند. این در حالی است که «ببعی قهرمان» توانست در سی و ششمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان برنده پروانه زرین بهترین پویانمایی شود.
در ادامه با حسین صفارزادگان درباره فرایند تولید این انیمیشن و سرنوشت آن در قسمتهای بعدی به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
«ببعی قهرمان» کار خودش را در قالب سریال تلویزیونی آغاز کرد و با استقبال بسیاری از سوی گروه سنی نونهالان مواجه شد، چه شد به فکر ساخت نسخه سینمایی افتادید، آن هم با کارگردانی مشترک؟
داستان از جایی آغاز شد که ما با مخاطب وفادار شبکه روبهرو شدیم و احساس کردیم اگر بخواهیم این مسیر را برای جذب مخاطب و ادامه زیست کاراکتر پیش ببریم بهترین گزینه این است که کاراکتر ما در یک فیلم سینمایی ظهور کند تا اتفاقهای بهتری را با او رقم بزنیم. از طرفی میدانستیم خردسالان نمیتوانند وارد سینما شوند و سینما برای این گروه سنی مدیای مناسبی نیست و در نهایت به این نتیجه رسیدیم کاراکتر ببعی را مناسب سن کودک طراحی کنیم، با این نگاه ببعی ششساله ما انگار هشت ساله شده و در جهان داستانی دیگری دوباره با ماجراهای او همراه میشویم. این تصمیم با دو اتفاق همراه بود؛ نخست تغییر گرافیک از دوبعدی به سهبعدی و دیگری تغییر کاراکتر در جهان داستانی که تبدیل به یک ببعی دیگر شد.
البته انیمیشنهایی که با تکنیک دوبعدی ساخته شوند هم وجود دارند اما ذائقه مخاطب به سمتی رفته که انیمیشن سهبعدی را بیشتر میپسندد و ما هم سعی کردیم از چیزی استفاده کنیم که در عمل موفقتر است و ریسک کمتری دارد؛ در صورتی که اگر میخواستیم براساس گرافیک خودمان جلو برویم فضای فیلم به سریال نزدیکتر میشد، اما اولویت ما مخاطب و گیشه بود.
اما در مورد کارگردانی مشترک باید بگویم در سینمای جهان، کارگردانی در عرصه انیمیشن تقریباً به صورت مشترک انجام میشود و آن قدر جزئیات در تولید بالاست که هیچ گاه یک کارگردان نمیتواند به تنهایی تمرکز کافی برای اجرای کار داشته باشد. کارگردانی مشترک ما هم به این صورت بود که در بحث روایی کار خودم درگیر بودم و در بحث تولید و فنی آقای حسینی فعال بود و سعی کردیم هر کدام در نقش خودمان بهترین کاری را که میتوانیم انجام دهیم.
با همه کمبودهایی که وجود دارد انیمیشن در سالهای گذشته پیشرفت قابل توجهی داشته و اغلب تولیداتی هم که اکران میشوند در گیشه مورد استقبال قرار میگیرند. مهمترین چالشهایی که شما در ساخت این انیمیشن با آن مواجه بودید چه بوده است؟
ما از نظر زیرساخت و توانایی اجرایی چیزی کم نداریم و نسبت به سطوح بینالمللی حتی قابل رقابت هم هستیم، همان گونه که در پروژههای دیگری همچون «پسر دلفینی» و «بچه زرنگ» نیز این مسئله ثابت شده است. ما هم سعی کردیم پا جای پای دوستان بگذاریم و از تجربههای آنها استفاده کنیم. علاوه بر اینکه چالش همیشگی تیم ما و تیمهای دیگری که در این عرصه کار میکنند نیروی انسانی است. نیروی انسانی نه به معنای نیروی متخصصی که توان اجرایی داشته باشد، اتفاقاً ما در این حوزه شرایط خوبی داریم و بسیار توانمند هستیم اما شیوه تعامل و بهرهگیری از قابلیتهای کار گروهی همیشه در تیمهای ما ضعیف است و شاید این پرچالشترین مسئله ما باشد؛ حداقل تجربه شخصی چند ساله من که این طور بوده است.
یکی از بخشهای مهم در صنعت انیمیشن تولید محصولات جانبی است، آیا برنامهای برای تولید محصولات «ببعی قهرمان» دارید؟
زمانی که سریال را ساختیم علاقهمند بودیم این سریال محصولات جانبی خودش را داشته باشد اما متأسفانه با سازمان به نتیجه خوبی نرسیدیم و این قدر ما را دلسرد کردند که در بحث سینمایی حتی به آن فکر هم نمیکنیم.
کپی رایت، مسائل اداری و حقوقی همیشه دست و پاگیر بوده و چون برای آن ساختار مشخصی تعریف نشده ما همیشه در این نبود ساختار گرفتار میشویم و نمیدانیم موضوع را باید از طریق چه کسی پیگیری کنیم و همیشه به مسائل حقوقی که میرسیم جلو ما گرفته میشود و نمیتوانیم ادامه بدهیم.
در حالی که همین محصولات جانبی میتواند بازار خوبی برای انیمیشن هم ایجاد کند.
اصلاً انیمیشن تولید میشود برای محصول جانبی! در واقع تولید آن دلیل و منطق دیگری ندارد. حالا در کشور ما چون موضوع تازه و داغی است عدهای فکر میکنند انیمیشن است و میفروشد و خودش پولش را درمیآورد اما واقعیت این است که در تولیدات حرفهای در سطح بینالمللی و حتی در داخل وقتی یک انیمیشن ساخته میشود جدا از اینکه پول خودش را از پخش درمیآورد، یک بازار منسجمتر و حتی بزرگتر از نمایش انیمیشن برایش به وجود میآید به نام مرشندایز (محصولات جانبی) که عروسک، نوشتافزار و... را در برمیگیرد و هر چیزی را میتوان به این مجموعه اضافه کرد که اتفاقاً بسیار هم سودآور است. این خیلی مهم است که بدانیم اگر یک اثری میسازیم صرفاً به ساخت انیمیشن محدود نشود، گیمهای مختلف، اسباب بازی و عروسک و ورژنهای سینمایی داشته باشد و به یک برند درست تبدیل شود. جالب است در تمام دنیا این بخش از کار با عنوان یک بند در قراردادها وجود دارد اما اینجا چنین چیزی در قراردادهای ما نیست.
قهرمان همیشه برای بچهها جذاب است، اما علاقه بچهها عموماً معطوف به کاراکترهای خارجی است. به نظر شما چطور میتوان بچهها را به سمت کاراکترهای داخلی سوق داد و چقدر با استفاده از همین قهرمانها میتوان به آنها آموزش داد؟
بد نیست اینجا به یک نکته اشاره کنم؛ در آماری که هر ساله از کاراکترهای مورد علاقه بچهها گرفته میشود، کاراکتر ببعی در سال دوم حضورش در تلویزیون در این فهرست قرار گرفت و جزو ۱۰ شخصیت محبوب کارتونی بود. جالب است بدانید همیشه این ۱۰ کاراکتر، خارجی بودند و نخستین باری که یک کاراکتر ایرانی توانست در میان این ۱۰ شخصیت وارد شود ببعی بود که رتبه هشتم را بدست آورد. دوستانی که این پژوهش آماری را انجام میدادند هم برایشان عجیب بود که چطور یک کاراکتر ایرانی به این فهرست راه پیدا کرده است؛ این نشان میدهد ما قدم درستی برداشتیم و تجربه موفقی بوده که به نظرم قابل تکرار است.
اما در مورد قهرمانپروری باید بگویم مخاطب همیشه دوست دارد با یک چیزی همذاتپنداری و مانند او رفتار کند؛ طبیعتاً همه این الگوها در قهرمان خلاصه میشود و همه دوست دارند قهرمان زندگی خودشان باشند. ما سعی کردیم ببعی قهرمان را این طور تعریف کنیم که هر کودکی در هر جای جهان آن را دید این حس به او دست بدهد که اگر خودش هم در هر موقعیت و شرایط سختی گرفتار شد آن را بپذیرد، حلش کند و با داشتن آرزو و هدف به قهرمان تبدیل شود.
تاکنون فیلم در سه کشور ترکیه، قزاقستان و آذربایجان به نمایش درآمده؛ برای سایر کشورهای منطقه، اروپا و آمریکا هم برنامهای دارید؟
دوستان ما در پخش با راهبردی مشخص گام به گام پیش میروند. سعی کردیم نمایش را ابتدا در منطقه شروع کنیم و در کشورهای مهمی مثل ترکیه اکران داشته باشیم و رزومه خوبی برای پروژه ایجاد کنیم تا در گام بعدی فیلم در سطوح بهتر اکران شود. تمام تلاشمان را میکنیم این رزومه را قوی کنیم که به اکرانهای بهتری برسیم اما اینکه اکران در آمریکای شمالی و اروپا چقدر میسر باشد، باید کمی صبر کنیم. همین حالا هم مذاکراتی برای پخش روی پرده و «ویاُدی»ها صورت گرفته اما اینکه در چه بازه زمانی این اتفاق عملی شود کاملاً بستگی به میزان فروش در کشورهای دیگر دارد که براساس آن، مذاکرات را انجام خواهیم داد. خوشبختانه در آماری که در یکی دو هفته اخیر از اکران بینالمللی فیلم به دستمان رسیده فروش خوبی داشتیم و اگر این استقبال تا هفتههای آینده هم ادامه پیدا کند، گامهای بعدی را برمیداریم.
اخیراً هم اکران در شهرهای بدون سینما را آغاز کردید.
بله. یکی از معضلات ما نبود سینما در برخی شهرها و یا عدم تخصیص سالن به نمایش فیلم بود و در بسیاری از پیامهایی که از مخاطبان دریافت میکردیم این نکته را گوشزد میکردند. همکاران ما در پخش و شرکت بهمن سبز در تلاش هستند در شهرهایی که سینما دارند سالنهایی را به نمایش فیلم اختصاص بدهند و در مناطقی که اصلاً سالن سینما وجود ندارد شرایطی ایجاد شود که با سینما سیار این فیلم نمایش داده شود. به نظرم این دستاورد مهمی است و اگر بتوانیم آن را گسترش بدهیم و حتی در شهرهای بدون سینما، سالنهای کوچک ایجاد کنیم سبب میشود فیلمهای دیگر هم امکان اکران پیدا کنند.
با توجه به اینکه داستانهای ببعی میتواند همچنان ادامه داشته باشد قصد دارید ادامه آن را بسازید؟
اگر مخاطب با فیلم ببعی قهرمان ارتباط بگیرد و آن را بپذیرد، ما طرح قسمت دوم سینمایی را داریم و منتظر واکنشهای بیشتری از سوی مخاطبان هستیم تا سریعاً سراغ تولید قسمت دوم سینمایی برویم. ضمن اینکه سریال همین ورژن سینمایی در حال تولید است و از عید نوروز روی آنتن خواهد رفت.
نظر شما