حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:
اتحادیه اروپا با تحریم ۷ شهروند، ۳ شرکت هواپیمایی کشور و ۴ شرکت ایرانی و انگلستان با تحریم فرماندهان ارشد نظامی دور جدیدی از فشارها علیه کشورمان با هدف تسلیم ایران در برابر جنایتهای اسرائیل را به راه انداختهاند، تصمیم اروپاییها علاوه بر اینکه با هدف تاثیر بر افکار عمومی و دور شدن اذهان از جنایات اسرائیل به سمت جنگ اوکراین اتخاذ شده، در پس پرده خود به دنبال تسلیم ایران در نزاع همهجانبه با اسرائیل است.
این تصمیم اشتباه اروپا ناشی از محاسبه غلط آنان از قدرت خود و ایران ۱۴۰۳ دارد.
ایران امروز در شطرنجی که اروپا آغاز کرده قطعا تواناییهای بیشتری برای فشار بر آنان دارد، بدون شک توقف و عدم رسیدن کشتیهای اروپایی به مقصد، ضرر بیشتری را به اروپا در مقایسه با عدم پرواز هواپیماهای ایرانی برای ایران به ارمغان خواهد آورد.
ایران ۱۴۰۳ علاوه بر خلیج فارس و تنگه هرمز دستان کشیدهای را در آبهای دیگر جهان و منطقه همچون در دریای سرخ، دریای مکران، اقیانوس هند و مدیترانه دارد.
رؤیای گذشته
کشورهای اروپایی، ۷۹ سال پس از پایان جنگ جهانی دوم و پایان نفوذ خود در نظام بینالملل، سعی بر این دارد که با شیوههای مختلف و به اشکال متفاوت خود را در معادلات جهانی قوی و اثر گذار جلوه دهد.
نگاهی کوتاه به شاخصههای قدرت نشانگر این است که اروپای ۲۰۲۴ امروز بیش از هر روز دیگری چه در مقایسه با قدرت هژمون غرب، ایالات متحده آمریکا و چه در میان ابرقدرتها و قدرتهای نوظهور در جهان غیرغربی، جایگاه ویژهتر و منحصر به فردی نداشته و ندارد.
اساس سیاستهای اروپا در دوران پس از جنگ جهانی دوم مبتنی بر دنبالهروی، تفویض اختیار و برونسپاری سیاست خارجی خود به ایالات متحده است و مبتنی بر این ناتو به مهمترین نماد سیاست یورو آتلانتیک تبدیل شده است.
تجربه قریب به چهل و شش ساله جمهوری اسلامی ایران با اروپا نیز موید این است که این دسته کشورها، در مواقع حساس و حیاتی هیچگاه سیاست مستقل از آمریکا را اتخاذ نکردند.
برجام یکی از نمودهای عینی دنبالهروی اروپا از آمریکا در مسائل مهم بینالمللی است، سازوکار مضحک اینستکس و دنبالهروی اروپاییها از تحریمهای جدید آمریکا پس از خروج از برجام و معطلی چند ساله برای فشار اروپاییها بر آمریکا مثال واضحی برای این موضوع است.این رویه پیشتر نیز در مذاکرات و توافق بروکسل و بیانیه سعدآباد در دوران مذاکرات حسن روحانی تجربه و به اذعان وی اروپاییها در بیعملی تمام از ناجوانمردی و عدم استقبال آمریکا از تعلیق داوطلبانه فعالیتهای هستهای در ماههای پایانی دولت اصلاحات پیروی کردند.
با وجود این برونسپاری اروپاییها هراز چندگاهی، با تصمیماتی مثل تحریم اخیر، سعی در مهم جلوه دادن خود دارند. تصمیماتی که بیشتر از همه ناشی از توهم گذشته و خاطرات استعماریگریشان است.
فرار به جلو
تصمیمات اخیر اتحادیه اروپا و تصمیمات مستقل برخی از کشورهای اروپای غربی در تحریم شرکتهای هواپیمایی ایرانی، برخی از افراد و شرکتهای صنعتی و علمی و همچنین تحریم فرماندهان ارشد نظامی کشور، بیش از تاثیرگذاری، به منظور مشابهتسازی از ایران در جنگ اوکراین از رویه خودشان در حمایت از اسرائیل دارد.
اساسا علاوه بر اینکه جمهوری اسلامی ایران بارها، با عدم تمایل برای مداخله به نفع از هیچکدام از طرفین جنگ روسیه و اوکراین و دعوت طرفین به صلح، موضع خود را در محکومیت خشونت نشان داده است، تفاوتهای ماهوی بزرگی میان جنایات اسرائیل در فلسطین و لبنان و جنگ روسیه و اوکراین وجود دارد.
در جنگ روسیه و اوکراین، کیف به عنوان طرفی که به اذعان غربیها مورد حمله و جنگ قرار گرفته است، به تمام اشکال مالی، نظامی و پشتیبانی مورد حمایت غرب قرار گرفته است ولی در جنگ نابرابر و ظالمانه اسرائیل علیه مردم غزه و لبنان، ارتش تا بن دندان مسلح صهیونیستی در برابر گروههایی قرار دارند که با کمترین امکانات سعی در دفاع از سرزمین خود دارند.
اروپاییها در حالی روسیه را به حمله و تعدی به سرزمین اوکراین متهم میکنند که اسرائیل برای ۷۶ سال بدون هیچ حق قانونی سرزمین فلسطین و خاک سوریه را مورد اشغال قرار داده و هیچ پاسخگویی ندارد.
اروپاییها با طرح اکاذیب اخیر درباره ارسال موشک از سوی ایران به روسیه، سعی در این دارند که نقش خود در جنایات اسرائیل را برای ایران و جنگ اوکراین همانندسازی کنند، با فراری رو به جلو.
محاسبات غلط
ادراک غلط(misperception) یکی از موضوعات اساسی در تحلیل شکست و پیروزی سیاستها و راهبردهای بینالمللی به شمار میآید. رابرت جرویس با تکیه بر همین نقش ادراک از تصمیمات را در تعیین واکنش به تصمیمات در عرصه روابط بینالملل مهم میداند.
اروپا مبتنی بر همین با محاسبه غلط از ایران کنونی، در دوراهی تعامل و تقابل با ایران، راه تقابل را انتخاب کرده است.
این محاسبه غلط بیش از هرچیز ناشی از دو علت«رؤیای گذشته و زیست سیاستمداران اروپایی در دوران ویکتوریایی و همچنین عدم قبول بیاهمیتی اروپا در روندهای جهانی قدرت از سوی آنان» و در سوی دیگر عدم درک قدرت و نفوذ کنونی ایران است.
در اکتبر ۲۰۲۴ میلادی و مهر ۱۴۰۳، نه ابزار تحریم و نه تهدید به جنگ، توانایی فائق آمدن بر قدرت ایران، احاطه و تسلط ایران بر مسیرهای انرژی و نفوذ منطقه ایران و محور مقاومت را ندارد. اذعان اخیر ریچارد نفیو به عدم امکان و عدم تاثیرگذاری تحریم بیشتر علیه ایران و اعتراف پیدرپی رسانههای بینالمللی و صاحبنظران مطرح روابط بینالملل بر قدرت مخرب کشورمان برای دشمنان خود، گوشهای کوچک از واقعیاتی است که اروپا در پس پرده تسلط زرسالاران یهود عامدانه آن را درک نمیکند.
کشتیهای اروپایی در برابر هواپیماهای ایرانی
کشورهای اروپایی با تداوم روند کنونی خود در آینده به خوبی این نکته را درخواهند یافت که ایران در دریا، هوا و فضا دستهای بلندی برای تنبیه حامیان اسرائیل دارد.
اروپاییها بدون شک این واقعیت را درک کردهاند که وابستگی ایران به خطوط هوائی اروپا بسیار کمتر وابستگی کشتیرانی اروپا به آبهای تحت نفوذ ایران است.
ایران توانایی بیشتری برای تسلیحاتی کردن وابستگی متقابل(Weaponized Interdependence) اروپاییها به مسیرهای دریایی سوقالجیشی منطقه و مسیرهای مهم حملونقل حاملهای انرژی و کالا دارد.
آنان همچنین به خوبی میدانند، برد ۲۰۰۰ کیلومتری موشکهای ایران که به منظور حسننیت کشورمان افزایش نیافته به راحتی قابل ارتقا و افزایش است.
اروپا اکنون نیز در برابر دوراهی بزرگ قرار دارد، آیا حاضر به تحمل تاوان حمایتهای بیحد و حصر و غیرمنطقی خود از اسرائیل هستند یا با برگشت از مسیر تقابل و دوستی با ایران فرصتهای بیشمار و رابطهای منطقی بر اساس معادله سود-زیان(Cost-Benefit) را برمیگزینند.
نظر شما