تحولات لبنان و فلسطین

یحیی سنوار بزرگ‌ترین هدیه‌ای که عمری در آرزویش بود را از خونخوارترین دشمنش گرفت، آن هم در بهترین میزانسی که می‌شد برای سکانس تولد ابدی یک اسطوره طراحی و اجرا کرد.

رقص طوفان در میانه میدان؛ چگونه یحیی سنوار با شهادتش تصویری حماسی و اسطوره‌ای از انسان مبارز فلسطینی آفرید؟

سکانش شهادت ابوابراهیم که از قضا خودِ صهیونیست‌ها با انتشار تصاویر و فیلم‌ها راوی‌اش شده بودند، آن‌قدر لبریز از حماسه بود که دوست و دشمن اذعان کردند بزرگ‌ترین حماقت رژیم صهیونیستی انتشار همین فوتیج‌ها و ویدئوهای خام لحظات پایانی حیات دنیوی سنوار بود. اکنون همه بر این واقعیت صحه می‌گذارند که سنوار با آن ویدئو یک دقیقه‌ آخری که از او باقی مانده و با مرگش، تصویری قهرمانانه به قدرت و بدایت طوفان‌الاقصی در صبح هفتم اکتبر در اذهان خلق کرد و اجازه تصویرسازی یک پیروزی بزرگ و دستاورد عظیم از این ترور بزدلانه را از ارتش اسرائیل و مقامات صهیونیستی سلب کرد. هنوز ۲۴ ساعت از خبر شهادتش نگذشته، نویسندگان و شاعران دست به قلم شده و در رثای حماسه‌ای که ابوابراهیم در محله تل‌السلطان رفح و در چند قدمی ارتش تا بن دندان مسلح اسرائیلی آفریده، شعر و قافیه ردیف می‌کنند و معترف‌اند واژه کم آورده‌اند. کارتونیست‌ها، تصویر صورت چفیه بسته‌ و چشم‌هایی که هیچ ردی از ترس و اضطراب در آن پیدا نمی‌شود و به دوربین خیره مانده را به عنوان شمایل جدید یک اسطوره طراحی کرده‌اند و ساعت به ساعت دارد بین مردم دست به دست می‌شود. حاجیان در مکه تصاویر حج‌ و طوافشان به نیابت از ابوابراهیم را منتشر کرده‌اند.

همه این اتفاقات یعنی اینکه یحیی سنوار در یک‌سالگی طوفان‌الاقصی، این بار خودش به تنهایی طوفان دیگری را رقم زده است. تصویر آن ۴۷ثانیه‌ای که پهپاد شناسایی از او منتشر کرده، حالا حالاها از جلو چشم خیلی از ما پاک نخواهد شد؛ آن نگاه نافذ لابه‌لای خط باریک چفیه، آن بازو که با مفتول بسته شده تا راه خونریزی ساعد ترکش خورده را سد کند، آن مرد شصت‌ویک ساله که در اتاقی که هنوز غبار حاصل از انفجار گلوله‌های تانک در آن فروننشسته به مبل تک‌نفره تکیه داده و یحیایی که با ته مانده قوت تن رنجورش تلاش می‌کند با پرتاب تکه چوبی، خود را از وِز رِز پهپاد مزاحمی که خلوت لحظات عروجش را به هم می‌زند، راحت کند. این تصویر، راز و حکمت صحبت‌های چند سال پیشش را برای همه نمایان کرد، آنجا که گفته بود: «بزرگ‌ترین هدیه‌ای که دشمن می‌تواند به من بدهد این است که مرا بکشد. من با شهادت به سوی خداوند متعال می‌روم. ترجیح می‌دهم با گلوله و موشک شهید شوم به جای اینکه با کرونا یا به خاطر سکته، تصادف و ... بمیرم». 

به یقین می‌توان این چند ثانیه ویدئو از لحظات شهادت یحیی سنوار را مزد زندگی سراسر آمیخته با حماسه‌اش به حساب آورد. مردی که به معنای واقعی کلمه «غیور» بود. نسبت به وطنش، دینش و قبله‌اش غیرت به خرج می‌داد. سه سال پیش و پس از عملیات «سیف‌القدس» به صهیونیست‌ها هشدار داد باید از مسجدالاقصی و قدس فاصله بگیرند وگرنه مقاومت فلسطین با تمام قوا برای ریشه کردنشان به پا خواهد خاست. وقتی دید دشمن بی‌اعتناست، بلای «طوفان الاقصی» را بر سرشان نازل کرد، ۷۰سال به عقب برگرداندشان و آن‌ها را وارد معادله مرگ و زندگی کرد.

چیزهایی نیز که همراهش بود نشان می‌داد یک رزمنده عارف است، دستی بر آسمان دارد و دستی بر سلاح، مجاهد روز است و زاهد شب. غیر از تفنگ و حمایل خشاب، عطر، تسبیح، برگه اذکار روزانه و ناخن‌گیر در جیب دارد که یعنی مبارزه‌اش نیز در پیوند کامل با زندگی است. در واقع زندگی‌اش سراسر مبارزه است. نمی‌شود این دو را برای او از هم جدا کرد. رهبری است که مثل مردم معمولی پا روی زمین دارد ولی جمجمه‌اش را به خدا سپرده است. روی همین حساب هم بود که خودِ اسرائیلی‌ها هم باور نمی‌کردند آن رزمنده‌ای که دارد از داخل ساختمانی در رفح به سمتشان شلیک می‌کند، رهبر شاخه سیاسی و نظامی حماس باشد. به همین خاطر هم دیدیم خودشان معترف‌اند روز پس از به شهادت رساندن سنوار، سراغ پیکر کشته شده‌ها رفته‌اند و از سر اتفاق، تشابه سیمای رزمنده زیر آوار قسام با رهبر حماس توجهشان را جلب کرده است.

هر چه که بود، حالا اندک تردیدها نیز در مورد این قهرمان فلسطین کنار رفت و سنوار با مرگ سرخش نوار تمام بدگویی‌ها و شایعات را نیز در مورد خود به هم پیچید. متولد ۱۹ اکتبر ۱۹۶۲ در نوار غزه، ۲۳ سال از عمرش را در زندان‌های رژیم صهیونیستی سپری کرد، آن دوران را به شناختن بیشتر صهیونیست‌ها گذارند، در اکتبر ۲۰۱۱ آزاد شد و رفت پی اینکه ۱۲ سال بعد طوفان را به خانه عنکبوت بیندازد و ساعت صفر عملیاتی را در هفتم اکتبر اعلام کرد که در نهایت منجر به زوال غده سرطانی منطقه خواهد شد. جهان از این به بعد، اکتبر را با ابوابراهیم به خاطر خواهد آورد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.