ایستادهام روبهروی بنر نان صلواتی، در خیابانی باریک و شلوغ از محلات حاشیه شهر، رو به کرکرههای آبی رنگی که بالای آن نوشتهاند: «وَلَایَةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی». نزدیک که میشوم، زنی میگوید: «نیازی به کارت نیست، نان امشب صلواتی است» بعد به خادمیارها اشاره میکند «شبهای جمعه مردم اینجا میهمان سفره آقا هستند». بعد کمی نزدیکتر میآید و آهستهتر ادامه میدهد: «خیلی وقتها آدمهایی که اینجا میآیند حتی پول همین نان را هم ندارند، بعد فکر کن وقتی میفهمند نان صلواتی و متبرک است چقدر خوشحال میشوند».
هر شب جمعه، یک نانوایی
طرح نان صلواتی خادمیاران رضوی فعالیت خود را از اوایل سال ۱۴۰۰ فعالیت خود را آغاز کرده است. یکی از مؤسسان اولیه این طرح میگوید: «از ابتدا که این کار را آغاز کردیم، روند آن عیب و ایرادات بسیاری داشت که در طول زمان با ایدههای تازه و اضافه شدن گروههای جهادی جدید، مانند خادمیاران گود کشتی شهید بابانظر، این ایرادها برطرف شد تا امروز که با کمترین نقص، خدمترسانی شکل گرفته و در حال انجام است». او در ادامه توضیح میدهد: «هر چند محوریت اصلی این طرح توزیع نان صلواتی است اما در این سالها اقدامات خیرخواهانه زیادی در زمینههایی مثل توزیع ماسک در ایام کرونا، افزایش تعداد نانواییها در ایام شهادت و ولادت و مناسبتهای ملی و مذهبی، توزیع نانهای غنی شده با کنجد، زیره، سیاهدانه و... در کنار توزیع نان شکل گرفته است».
هادی غلامی، مسئول امور مجاورین آستان قدس رضوی میگوید: «توزیع نان صلواتی هر شب جمعه در نانواییهایی که در هشت پهنه حاشیه شهر مشهد شناسایی شدهاند انجام میشود. البته این طرح در مناسبهایی مثل ماه رمضان و عید غدیر به صورت ویژه برگزار میشود. بهطور مثال در عید غدیر سال گذشته، بیش از ۱۱۰ نانوایی شامل این طرح شدند. هر نانوایی در هر شیفت، بیش از هزار قرص نان را در اختیار مردم قرار میدهد».
همین لبخند برای ما کافی است
مرتضی رحمآور، از ریشسفیدها میان خیران است. فکر میکنم کمی سوی چشمانش کم شده اما تا دلت بخواهد برای خدمت توان دارد. او که حالا دهه هشتم زندگیاش را پشت سر میگذارد، هر شب جمعه کرکره مغازهاش را پایین میکشد و به سمت نانوایی راهی میشود. خودش میگوید یک بار هم نشده کار این نانواییها را لنک بگذارد؛ حتی در مناسبتها و وقتهایی که شلوغیهای زندگی خودش بیاندازه میشود هم باز برای خدمت، وقت خالی میکند. راست میگفت؛ مثلاً همین امروز از سفر به خانه نرسیده، مستقیم راه را کج کرده و خودش را به نانوایی رساندهاست. وقتی علت این همه اشتیاق برای حضور در این جمع را جویا میشوم، میگوید: «برکات آقا در زندگی من آنچنان جاری و پررنگ است که نمیتوانم نام ببرم، اما همین که لبخند و خوشحالی مردم را پس از دریافت نان میبینم، انگار دنیا را به من دادهاند. همین لبخند رضایت و شکر برای همهمان کافی است».
صفی برای بچهها
راستش تا به حال نانواییای ندیده بودم که برای بچهها صف مجزا تعریف کرده باشد. از بچههای کوچک در نانوایی، این صحنه در ذهنم ثبت شده که قد و قامت نحیفشان از بین دو آدم بزرگ بیرون آمده و اسکناسی که در مشتشان مچاله شده را سفت گرفتهاند تا مبادا گم شود. درباره این صف که پرسیدم، علی پورسلیمانی، یکی از خادمیاران این طرح گفت: «این صفی که میبینید، صف جایزههای فرهنگی است. هر هفتهای که بچهها بیایند و سورهای از قرآن را حفظ کرده باشند و برای من بخوانند، به آنها جایزه کوچکی تقدیم میکنم. در ابتدای کار شاید تنها یک نفر در این صف بود اما حالا، با یکدیگر وارد رقابت میشوند و مشتاقانه همسنوسالهایشان را به حفظ سوره ترغیب میکنند، تا جایی که دیگر صف جایزه از صف نان هم طولانیتر شده!» مهندس پورسلیمانی درباره ایده این کار فرهنگی توضیح میدهد: «پس از چند هفتهای که وارد این طرح شدم، متوجه شدم برخلاف محلات مرفهنشین، در این محلات تعداد زیادی از بچهها به نانوایی مراجعه میکنند، من هم از این فرصت برای ترویج کار فرهنگی استفاده کردم و پس از مطرح کردن ایده با مسئول طرح آقای ضمیری، تهیه و توزیع جوایز میان بچهها آغاز شد».
از جبهه جنگ تا جبهه خدمت
لابد به خاطر سن و سال بالا و چینهای پیشانیاش بود که در مواجهه اول تشخیص ندادم از خادمیاران رضوی است. درباره محمد خاکساری مینویسم. او که حالا در شصتودومین بهار زندگیاش است و درباره تجربه همراهیاش در این گروه میگوید: «خدمت برای من همان خدمت است، فقط جبهه عوض شده است». از فروردین سال ۶۱ در عملیات فتحالمبین بگیر تا کربلای ۵ در شلمچه و همین حالا که هر شب جمعه، خودش را به یکی از محلات حاشیه شهر میرساند، خدمت اولویت اولش بوده است. او از خادمان گروه ارشاد حرم مطهر رضوی هم است و باید ذوق صدایش را زمانی که گفت شنبهها و چهارشنبهها افتخار خدمترسانی به زائران آقا را در حریم حرم دارد، میشنیدید و برق نگاهش را میدیدید. وقتی علت را از او جویا شدم میدانستم جواب درست و حسابی دستگیرم نمیشود، اما پرسیدم و همینطور هم شد، دستش را رو به بالا برد و گفت: «این دیگر باشد بین من و آن بالاسری».
هرکس به حد توان
محسن روحی از ساکنان قدیمی محله «همتآباد» یکی از پرجمعیتترین محلات حاشیهای مشهد است. درست از ۱۸ سال پیش که دیپلمش را گرفته، وردست پدرش در نانوایی مشغول به کار شده و حالا هم که خودش صحاب نانوایی است و هر روز نان گرم دست مردم میدهد. او درباره این تجربه میگوید: «شاید برای خیلیها عجیب باشد اما آدمهایی هستند که نان سر سفرهشان را با حساب دفتری میخرند و در پایان ماه که یارانه برایشان واریز شد، حساب را صاف میکنند». نانوایی آقای روحی تا پیش از این طرح به کیفیت نانی که دست مردم میداده معروف بوده، اما پس از اجرا شدن این طرح، خوشنامیاش در محله دو چندان شده است. اما این استقبال تنها به خرید نان محدود نشده و بارها پیش آمده مردم پس از باخبر شدن از این طرح یا شنیدن درباره آن، به نانوایی مراجعه و در حد توانشان مبلغی را در این راه اهدا کردهاند. او در این باره میگوید: «پس از اجرا شدن این طرح در شبهای جمعه و دیدن استقبال مردم، تصمیم گرفتم من هم مبلغی را برای کمک در تهیه نان به خانوادههای نیازمند کنار بگذارم. این شد که شروع کردم به شناسایی آنها و ثبت مشخصات و تعداد اعضای هر خانواده. کم کم که این کار را در جمعها و محافل دوستان و نزدیکان مطرح کردم، آنها هم استقبال کردند و تا امروز حدود ۳۶ نفر هستیم که به خانوادههای نیازمند نان صلواتی میرسانیم».
خبرنگار: الهه ضمیری
نظر شما