مربیان کنار تشک باید کامران قاسمپور را راهنمایی میکردند و اگر او کمی گاردش را پایینتر میآورد یا پای حریف را میگرفت، زمان کشتی به پایان میرسید. مربی که کنار تشک نشسته باید خیلی هوشمندانه عمل کند و به کشتیگیر برخی موارد را گوشزد کند. آنها به درستی کچ نکردند وگرنه مگر کشتیگیر در ۸ یا ۱۰ ثانیه مانده به پایان رقابتها کشتی را واگذار میکند؟
وقتی کشتیگیر در شرایط بحرانی و فشار در حال کشتی گرفتن است؛ شاید فکرش نرسد که چه تاکتیکی را برابر حریف به کار بگیرد؛ اینجا وظیفه سرمربی و مربی کنار تشک است که به آنها بگوید با چه تکنیکی کشتی بگیرند. اگر کامران گارد خودش را پایین میآورد یا پای حریف را میگرفت ۱۰ ثانیه هم به پایان میرسید و او برنده میدان بود. این اشتباهات در المپیک هم تکرار شد و عموزاد پس از اینکه به فینال رسید شروع به رقصیدن و شادی کرد، در صورتی که خبری نبود.
ما در ایران انگار تنها دو مربی داریم؛ یکی کاوه و دیگری درستکار. هر کدام به نوبت هدایت تیم ملی را برعهده میگیرند. در حالی که در ایران مربیان بسیار خوبی داریم که برخی از آنها چندین سال است در ردههای پایه کار میکنند و اکثر شاگردان آنها هم افتخارآفرینی کردند. مربیان دیگری باید روی کار بیایند که حداقل کار را یاد بگیرند؛ شاید در آینده این آقایان رفتنی شدند، باید کسانی باشند که بتوانند جای آنها را بگیرند؟! با نتایجی که ژاپن و گرجستان در این مسابقات بدست آوردند زنگ خطر برای کشتی ایران به صدا درآمد.
دبیر از قهرمانان به نام کشتی ایران است، او باید خودش فکری به حال این تیم کند. اگر خودش میتواند باید مشکل را حل کند و اگر نمیتواند با پیشکسوتان کشتی ایران مشورت کند و راه چارهای بیندیشد. کشتی ایران به اتاق فکر نیاز دارد تا با حضور پیشکسوتان در مورد ضعفهای کشتی صحبت کنند. اگر در المپیک یا در سالهای قبل اتاق فکری توسط پیشکسوتان تشکیل میشد، الان شاهد این اتفاقات نبودیم. ضمن اینکه در پایان باید به این نکته هم اشاره کنم که سالهاست تیمهای ملی ما از داشتن روانشناس نخبه ورزش بی بهره هستند و فدراسیون باید فکری برای این موضوع کند.
*ابراهیم جوادی پیشکسوت کشتی
نظر شما