«همه بچههایی که اینجا متولد میشوند، فرزندان ما هستند!» این جمله را همسر جواد مرادنژاد زمانی به زبان آورد که لبخند رضایت را بر چهره زوجهای جوان دید؛ زوجهایی که تا پیش از مراجعه به «مرکز بشری» امیدی به بچهدار شدن نداشتند و از هزینههای درمان ناباروری به ستوه آمده بودند. مرادنژاد، واقف سلامت شهر ماست که با گذشتن از بخشی از ثروت خود بانی شکلگیری این مجموعه شده و خیر ابدی را برای خود فراهم کرده است. او و خانوادهاش در این روزها شریک لحظات شاد انسانهای زیادی هستند که از مرکز بشری جواب مثبت آزمایش بارداری را میگیرند.
حُسن همجواری با حضرت(ع)
جزو فرماندهان جنگ بود و در سال ۱۳۶۸ به همراه تعدادی از همرزمانش این توفیق را داشت تا حکم خادم افتخاری بارگاه منور رضوی را از مرحوم آیت الله واعظ طبسی، تولیت وقت آستان قدس رضوی دریافت کند. به قول خودش، خدمت از آن روز برایش شکل رسمیتری به خودش گرفت، تا پیش از آن حکم، او خدمت به زائران را هر روز و همیشه در تشکیلات پدر انجام میداد. از پذیرایی از زائران در چلوکبابی نزدیک حرم مطهر در دهه ۴۰ تا نقرهفروشی و عطرفروشی در حجرهای در ورودی حرم در دهههای ۵۰ و ۶۰ خورشیدی.
از همین همجواری و همسایگی بود که ارادت به محضر سلطان خراسان در وجودش خانه کرد. حاججواد تعریف میکند: محل ورودی بابالرضا(ع) صحن پیامبر اعظم(ص)، چلوکبابی مرحوم پدرم بود. آن زمان با سن کم در این دم و دستگاه رفت و آمد داشتم و از زائران آقا پذیرایی میکردم.
او میگوید: خانهمان هم در نزدیکی حرم مطهر در خیابان خسروی الان بود، یادش به خیر نماز صبح را با صدای نقارهخانه حرم منور بیدار میشدیم.
خیر ابدی برای حاججواد و خانواده
ارادت حاججواد به ساحت قدسی امام هشتم(ع) فراتر از زبان و خدمت و همسایگی، در این سالها رنگ و بویی دیگر گرفته است. او یکی از بزرگترین وقفهای سالهای اخیر آستان قدس رضوی را به نیت خدمت به زائران و مجاوران حضرت رضا(ع) تقدیم این آستان کرده است.
خودش تعریف میکند: وقف و خدمت به زائران حضرت(ع) در خانواده ما سابقه طولانی دارد، از داییها و اجداد گرفته تا مرحوم پدرم، حاج احمدآقا. وقفهایشان هم در زمینه ساخته مسجد، خدمت زائر و... بوده است. مثلاً وقتی پدرم مرحوم شد ما فهمیدیم ایشان چه کارهایی برای زائران میکرده است؛ از توزیع غذا میان نیازمندان گرفته تا رساندن غذای رایگان به هیئتهای اطراف حرم مطهر.
اما چه شد که حاججواد در این مسیر قرار گرفت؟ او بخش اعظمی از دارایی خود را وقف کرد در حالی که بسیاری از ملزومات زندگی خودش را تهیه نکرده است. حاججواد تعریف میکند: ما هر چه داریم در سایه توجه حضرت رضا(ع) و لطف پروردگار است، پس به این نتیجه رسیدم حالا که تمکن مالیای ایجاد شده است، بخشی را تقدیم این آستان کنم تا خیری برای خودم و خانوادهام تا ابد باقی بماند.
جلب اعتماد مخاطبان از سوی اداره کل موقوفات آستان قدس رضوی نظر مثبت حاججواد را در این مسیر جذب کرده است. او میگوید: حسابمند بودن موقوفات در آستان قدس و نظارتی که در این مجموعه بر حفظ نیات واقفان میشود اعتماد آدم را جلب میکند. من وقتی پس از تحقیق و بررسی تصمیم به وقف گرفتم خیالم راحت بود که نیت من و آن مال وقفی در مسیری که مدنظر ماست و با دقت کامل استفاده خواهد شد.
وقفی که آرزوهای زوجها را محقق میکند
جواد مرادنژاد با کاری که در این سالها کرده، پدربیامرزی ابدی را برای خودش خریده است. او نیت وقف خود را پس از کلی تحقیق و پرسوجو طوری انتخاب کرده است که نقطه امید بسیاری از آدمهای این شهر و استان و حتی کشور باشد. جوادآقا تعریف میکند: برایم سؤال بود با این وقف چه کار میتوانیم بکنیم؟ نخست در مورد امور مسجد تحقیق کردم که متوجه شدم در این حوزه خیلی از مردم پای کار هستند. بعدتر درباره ساخت مدارس تحقیق کردم که متوجه شدم خیران پای کار در این زمینه هستند. این مرحله از تحقیقات همزمان شد با شیوع کرونا. متوجه مشغله کادر درمان و کمبود امکانات در فضای درمان شدم و خلاصه وقف خود را بر کار در حوزه سلامت قرار دادم که به نظرم از ارزشمندترین حوزههای وقف است.
حاججواد و خانواده که از مرحله تعیین نیت گذر کردند، در خصوص نوع و زمینه هزینهکرد هم به نقاط روشنی رسیده بودند. جوادآقا تعریف میکند: خطر پیری جمعیت جامعه ما را تهدید میکند، از طرفی رهبر معظم انقلاب هم در این سالها بر جوانسازی جمعیت تأکید داشتهاند، به همین واسطه و با مشورتی که با مدیران موقوفات آستان قدس رضوی داشتیم، به این نتیجه رسیدیم بخشی از مبلغ زمینهای وقف شده را در زمینه ساخت و تجهیز مرکز درمان ناباروری بیمارستان رضوی هزینه کنیم.
«مرکز بشری» امسال با عنوان بزرگترین مرکز درمان ناباروری شرق کشور در بیمارستان رضوی افتتاح شد. در این مجموعه با درخواست و مطابق با وقف حاججواد، زوجهای جوان که تمکن مالی ندارند از خدمات با تخفیف یا رایگان استفاده میکنند. این قدم بزرگ حاججواد برای محقق کردن آرزوی فرزنددار شدن برخی زوجها سبب شده خنده و شادی در خانههای بسیاری در شهر و کشورمان جاری شود. آزمایشگاه این مجموعه هم با تصمیم جواد مرادنژاد به نام همسرش حاجیهخانم میرشفیعی نامگذاری شده است.
بخش دیگر درآمد حاصل از وقف حاججواد به ساخت کلینیک فوقتخصصی مرادنژاد در خیابان ابنسینا اختصاص یافته است؛ مجموعهای که در ماههای آینده سروسامانی نهایی مییابد و سند افتخار دیگری میشود بر دوره حیات پرثمر جواد مرادنژاد.
۳ قطعه زمین تقدیم آستان
وقف بزرگ جواد مرادنژاد اهدای سه قطعه زمین در بهترین محدوده شهری مشهد بوده؛ او یک زمین در بولوار ملکآباد و دو قطعه زمین در خیابان بخارایی تقدیم موقوفات آستان قدس رضوی کرده است. زمینهایی که به واسطه ارزشمندی نمیتوان عدد ریالی مشخصی برای آنها تعیین کرد. گذشتن از این ثروت از سوی حاججواد موافقان و مخالفانی دارد و البته او دلایل خودش را دارد، او میگوید: از میان اعضای خانواده، مادرم بر سرعت بخشیدن به کار تأکید داشت، همسرم در مرحله تحقیق و تصمیم نهایی بسیار همراهی کرد. دخترم هم طوری تربیت شده که نمیتواند مخالفتی داشته باشد.
حاججواد ادامه میدهد: همیشه در چنین تصمیماتی اطرافیان آدم پرسشهایی مطرح میکنند اما جواب مشخص است، نتیجه این وقف برای مردم است و هر چه در مسیر خدمت به امام رضا(ع) این کار تکرار شود کم است.
این وقف بزرگ برای سلامت جامعه سبب شده عواقب خوب آن حاججواد را در مسیر وقفی دیگر و توصیه دیگران به این کار پسندیده پیشقدم کند.
هدیهای از طرف آقا
وقتی حاججواد مرادنژاد میخواهد از برکات این وقف بگوید، درنگی میکند و بغضی در گلو دارد، به مانند صبح همان روزی که تلفنش زنگ خورد و متعجب شد. او تعریف میکند: آن روز از دفتر آیتالله مروی با من تماس گرفتند و گفتند به دستور ایشان دو جای قبر در حرم مطهر و در رواق دارالحجه به شما اختصاص یافته است. نمیدانستم چه بگویم، من فکر میکنم این هدیه را از دستان خود حضرت گرفتهام.
واقف حوزه سلامت در شهر ما ادامه میدهد: من که وقفم را در قبال چیزی انجام نداده بودم، از طرفی خودم هم توان تهیه جای قبر در حرم مطهر را داشتم، اما این هدیه آن هم در محدودهای که طبق اسناد متعلق به شخص حضرت علی بن موسی الرضا(ع) و توسط ایشان خریداری شده است، برای من ارزشمندترین دارایی این دنیا بود.
با تصمیم حاججواد مرادنژاد، دو جای قبر شد سهم دو بانوی عزیز در زندگی او، مادر و همسری که در مسیر وقف همراهیاش کردند. پس از واگذاری جای قبرها و شنیدن تصمیم حاججواد، انگار که مادر او دل از این دنیا کند، در عین اینکه سالم بود، چند روز بعد بیمار شد و چند هفته بعد هم از دنیا رفت تا همسایه ابدی آقاجان شود. همسر حاججواد هم میداند که انشاءالله پس از عمر طولانی و بابرکت در حرم مطهر آرام خواهد گرفت.
این روزها حاججواد مرادنژاد یک ایده نیک دیگر هم در ذهن دارد، او سرگرم آماده کردن تمام اسباب عاقبت به خیری است و شاید در ماههای آینده با یک وقف بزرگ دیگر باز هم زمینه توسعه خدمات سلامت در این شهر را مهیا کند.
نظر شما