هم زمان با هفته کتاب و کتابخوانی، کارگاه تخصصی «داستان و زندگی»، در دو روز ۲۳ و ۲۴ آبان میزبان حضور حبیب احمدزاده؛ نویسنده کتاب‌های «شطرنج با ماشین قیامت»، «داستان‌های شهر جنگی»، مستندساز، فیلم‌نامه‌نویس و محقق اهل آبادان و جمعی از علاقه‌مندان به فرهنگ و ادب بود.
چگونه داستان بنویسیم؟ اهمیت درک مفهوم زندگی  و تاثیر آن بر داستان، اهمیت متفاوت نگاه کردن و ارزش و ضد ارزش در داستان، از جمله مباحث درخور توجهی بود که هشتادو پنجمین نشست عصر داستان موسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی را به خود اختصاص داد.
حبیب احمدزاده در این نشست با تاکید بر لزوم درک مفهوم زندگی گفت: برای نوشتن داستان باید حکیم بود؛ به این معنا که فرق آیین زندگی و چیزی که به عنوان نمایش نشان داده می‌شود را بفهمیم.
 باید خوب دیدن و شنیدن، شک کردن، متفاوت نگاه کردن و… را یاد بگیریم و این مفاهیم را در داستان‌نویسی به کار ببریم تا داستانی که می‌نویسیم خواننده را جذب کند.
وی با تاکید بر متفاوت نگاه کردن و اهمیت آن در نویسندگی گفت: متفاوت نگاه کردن با تمرین زیاد و توجه به جزییات و کَند و کاو در مسائل به دست می‌آید و همین متفاوت نگاه کردن است که داستان‌های متفاوتی را از دیگران خلق می‌کند؛ البته تجربیاتی که هر انسانی در زندگی کسب می‌کند در نگرش و تفاوت نگاه  او به موضوعات مختلف در داستان نویسی تاثیر گذار است.

اهمیت مخاطب شناسی 
احمدزاده خطاب به نویسندگان نوقلم حاضر در نشست  ادامه داد: شرط اصلی در نگارش داستان، مخاطب شناسی است. وقتی موضوعی را در داستان به‌کار می‌برید اول باید مخاطبِ آن موضوع را بشناسید و از کدهای با معنای درست و قابل فهم آن مخاطب، استفاده کنید.
 هم چنین باید نسبت به موضوعی که داستان می‌نویسد شناخت کامل داشته باشید.
نویسنده کتاب «شطرنج با ماشین قیامت» در خصوص دیگر موضوع مهم در داستان عنوان کرد: به قول استاد مطهری هیچ ضد ارزش و بدی در دنیا وجود ندارد و مفاهیم اخلاقی به صورت نسبی است.
 هر ارزشی وقتی در جای خودش به کار نرود تبدیل به ضد ارزش می‌شود. وقتی می‌خواهیم از یک ارزش در داستان استفاده کنیم باید حکیمانه از آن بهره ببریم که معنای ارزش و ضد ارزش جابه‌جا نشود و داستان را دارای بار معنایی والایی بکند.
 وی ادامه داد: کتاب «شطرنج با ماشین قیامت» طی ۱۵ روز نوشته شد و در نگارش این اثر سعی کردم با توجه به تجربیاتی که طی سال‌ها حضور در جبهه جنگ به دست آوردم به سوالات هستی شناسانه‌ای که در ذهنم بود پاسخ دهم.
وی افزود: این کتاب یک اثر فلسفی اجتماعی، درباره‌ سه روز از زندگی یک بسیجی هفده ساله، در شهری است که توسط عراقی ها محاصره شده است.  
این اثر به زبان‌های  عربی، انگلیسی و فرانسه ترجمه شده و در دانشگاه آمریکا از منظر شیوه داستان نویسی تدریس می‌شود.