آخرین بخش نوزدهمین نشست تخصصی استادان، قاریان و حافظان ممتاز قرآن کریم جمعه نهم آذرماه، با عنوان «مفهومشناسی غنا در فقه اسلامی و بررسی آن در تلاوت» با حضور حجتالاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفیمقدم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، محمدحسین سعیدیان، قاری بینالمللی و حمید ایماندار، قاری، مدرس و حافظ قرآن از استان فارس برگزار شد.
یوسفیمقدم با اشاره به اینکه اعجاز موسیقایی طبیعی قرآن در کنار موسیقایی هنری که قاری به آن میافزاید، نقش بیشتری در جذب و انتقال معنی ایفا میکند، تصریح کرد: در مورد قرائت قرآن و غنا، دو دیدگاه وجود دارد که در کتاب «فقه قرائت» این مطالب را جمعآوری کردم. یک دیگاه، قرائت غنایی را تحریم کرده و جایز نمیداند، دیدگاه دیگر جایز دانسته، اما بین غنای حرام و قرائت با صوت حسن تفکیک قائل میشود. تعریف غنایی در فقه آن است که طربآور و مطرب باشد و این طرب سبب بیعقلی شود و رفتاری مانند انسان مسکر از او سر بزند و معتقدم این دو دیدگاه قابل جمع است.
وی افزود: در مسئله تغنی به قرآن بسیاری از فقها گفتند حرمت ندارد. در تغنی به قرآن باید الحان به گونهای باشد که با قدسیت قرآن تعرض پیدا نکند و به تجوید اخلال وارد نشود. مرحوم محقق سبزواری و فیض کاشانی تغنی به قرآن با اجتناب از مواردی که جدا از مجالس لهو باشد، میپذیرند. غنا خوانندگی و آوازهایی است که با دستگاههای موسیقی همراه میشود. این غنا دو گونه است یا مضلّ یا غیر مضلّ است. اگر لهو مضل عن سبیلالله باشد، حرام است و اگر مضل نباشد، حلال است.
این محقق و پژوهشگر تصریح کرد: تغنی مضل چیست؟ گاهی از اوقات قاری ممکن است همه همتش بر این باشد تا صوت خودش را با مقامات موسیقی همراه کند، فارغ از آنچه بخواهد موضوعیت هدایت قرآن را مورد توجه قرار دهد و درواقع به غلط خود را با دستگاه موسیقی هماهنگ میکند. اگر صرفاً نظمآور باشد و تلاوت او دارای الحان و انغام باشد و مضل نباشد، انسان نمیتواند حکم به حرمت اینگونه قرائتها داشته باشد.
وی اظهار کرد: قرائت نباید با حرمت قرآن در تعارض باشد. قاری باید موانع درونی را از خود دور کند و جز با رعایت موازین شرعی در قرائت، برای قاری چیزی حاصل نمیشود. همت قاری باید بر این باشد بتواند بر مخاطبش تأثیر بگذارد، البته بعد از اینکه خودش تاثیر پذیرفته باشد.
وی با اشاره به سخن رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با جامعه قرآنی که مثالی از یک تلاوت مصری زدند که از استماع آن اعراض کردند، گفت: اینکه ایشان از قرائتی اعراض کردند، نشان از این است که آن قرائت را مصداق «عن اللغو معرضون» تشخیص دادند. اگر انسان مرتکب حرام در قرائت قرآن شود، عقوبتش چند برابر گناهان دیگر است. قرائت انحرافی شامل غنایی مضل حتی در دعا و نهجالبلاغه هم حرام است و گاه موجب کفر میشود. قاری باید در قرائت، انتقال معنا به مخاطب را اصل بداند.
محمدحسین سعیدیان گفت: توأمان آداب ظاهری و آداب باطنی تلاوت قرآن را باید توجه داشت. تلاوت مخصوص کتب آسمانی است. باید از قرائت عبور کرد ما هنوز از این قشر و پوسته قرائت به سمت تلاوت خارج نشدهایم و این در سلوک عملی ما مشخص است و در خدمت الفاظ قرآن هستیم. قرآن برای دستگیری ما آمده است نه برای آواز. قرآن حبلالمتینی است که وقتی خداوند آن را نازل کرد، همواره در خدمت خود قرآن است و کسی که لیاقت دارد نیز خداوند این خدمتگزاری را به او میدهد تا همواره ارتقا یابد.
وی افزود: روایات معتبر شیوه تلاوت درست را به ما آموخته است. اهل فسق و کبائر هم قرآن میخوانند و ما باید نسبت به این هوشیار و بصیر باشیم. ما باید احکام ضوابط و قوانینی را نسبت به تلاوت قرآن توجه کنیم و یک حداقل و حداکثری در این زمینه داریم. حداقل قرائت قوانینی فصیح، صحیح وهنرمندانه است. تعبیر «فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ» اما مرحله بالاتر آن «یتلونه حق تلاوته» است، تلاوتی که انسان را به سمت بالا عروج دهد و آن مسیر حق تلاوت است.
سعیدیان اظهار کرد: در بیانات رهبر معظم انقلاب تاکید شده است که قرآن برای عمق یافتن است، اینکه مثل یک شناگری در اعماق قرآن نفوذ کند، «إِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِیقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِیقٌ». در بخش رعایت احکام، احکام تجوید و فصاحت، نکاتی که به تاکید امیرالمومنین و توصیه اهل نظر و اهل فن به ما نقشه راه دادند، خصوصا در بحث «اقراء» شفاف و روشن شد که چه نکات ظریفی در چارچوب فصاحت مشخص است که ما ازش غفلت داشتیم.
وی تصریح کرد: برخی قرآن را بدون رعایت حدود حروف و جایگاه قرآن مد نظر قرار نمیدهند، برخی تلاوت را به خطا به جیغ و نوحهخوانی تنزل دادند. اهل سنت و علمای این فن هم تذکر دادند که ناگزیریم در چارچوب تلاوت داشته باشیم. کششهای بیش از حد که در تلاوت قاریان مصری به وضوح دیده میشود و قاریان ایرانی از این روشهای مردود تبعیت میکنند و نقصان در ادا و کششها دارند و حتی مراتب تفخیم و غلغله هم حد و اندازه دارد.
ایماندار گفت: امکان وقوع غنای محرم به دلیل وجود اسلوب تلاوت در میان قاریان مصری نسبت به دیگر آواهای مذهبی دیگر تقلیل مییابد. اگر آسیبی از ناحیه غنای محرم میبینیم، بیشتر مواجه در نواهای آئینی و مذهبی است تا تلاوت قرآن و در تلاوت مقداری از این جهت مصون هستیم.
وی افزود: در میان فقهای متقدم مثل صاحب جواهر آنچه غنای محرم بوده صوت مطرب بوده است و صوت مطرب میتواند به خفت، سبکی و خلسه که بر قاری و مستمع حاصل میشود تلقی شود. ذهن به برخی تلاوتها که با کف زدن مستمع همراه است، میرود. درواقع معیار و ملاک ما فرمایش رهبر معظم انقلاب است. رهبر انقلاب دو قسمت را اضلال عملی میدانند، صوت محرک و شهوانی و صوت مرقص که عادتا در تلاوت نیست، مگر اینکه این تلاوت را از زنان بشنویم یا در برخی تلاوتها بتوانم صوت مرقص را پیدا کرد.
قاری تلهی به قرآن را که محرمی و مضموم است در نغمهپردازی وارد کند و نغمهپردازی افراطی را ایجاد کند و مخل آداب تلاوت است، میتواند مصداق غنای محرم باشد و اضلال اعتقادی که رهبر انقلاب گفتند، یعنی اینکه همت قاری صرفاً برای پیاده کردن الحان باشد. برخی از قاریان یا بخشی از تلاوتهای گروهی از قاریان میتوند مصداق تلهی باشد و ذهنیت قاری در بلندمدت بر این باشد که به جای تغنی که دارای محدودیت است بدون آداب تلهی به قرآن پیاده کند.
نظر شما