انجمن نویسندگان کودک و نوجوان اخیراً در نامهای خطاب به مسعود پزشکیان، رئیس جمهور، از دغدغههاهی خود برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفته است. این نامه که دغدغهها در حوزههای مختلف کانون را شامل میشود، به طرح جدید درباره کانون نیز اشاره میکند: این طرح نسنجیده، با نادیده انگاشتن ماهیت کانون پرورش فکری که فعالیتهای آن بر پایۀ حضور داوطلبانه، در اوقات فراغت و مبتنی بر علاقۀ مخاطبان نهاده شده، عملاً حاصلی جز مضمحل کردن کانون در ساختار پرمشکل آموزش و پرورش نخواهد داشت.
در همین راستا، مسعود پزشکیان، رئیس جمهور، در پاسخ به نامه انجمن، به وزیر آموزش و پرورش دستور داد: پیشنهادها و نگرانیهای اظهار شده را بررسی و در مورد اینکه چگونه میشود نگرانی عزیزان را رفع کرد، اعلام نظر کنیدتا همکاری لازم به عمل آید.
نگرانیها درباره شرایط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان محدود به نامه انجمن و موارد مطرح شده نیست. بیش از یک دهه است که کانون پرورش فکری کودکان به عنوان یکی از دغدغههای اصلی فعالان حوزه کودک و نوجوان مطرح میشود. برخی از فعالان حوزه کودک بر این باورند نهادی که با هدف اجرای عدالت فرهنگی و اثرگذاری بر نسل جدید راهاندازی شده، با وجود توفیقاتی که در ادوار مختلف داشته است، امروزه اثرگذاری خود را چندان که باید حفظ نکرده و در سراشیبی قرار گرفته است.
طرح تقویت نظام آموزش و پرورش از سوی جمعی از نمایندگان مطرح شده و در حال بررسی است، بر نگرانیهای فعالان حوزه کودک افزوده است. در این طرح قید شده است که تمامی امور مالی، پشتیبانی و بودجه آموزش و پرورش به معاونت اقتصادی منتقل میشود و معاونت فعلی پشتیبانی و توسعه منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش به معاونت توسعه منابع انسانی تغییر مییابد. نمایندگانی که پیشنهاددهنده طرح تقویت آموزش و پرورش هستند گمان دارند با ادغام واحدهای استانی وزارت آموزش و پرورش (اداره کل آموزش و پرورش هر استان، اداره کل نوسازی، تجهیز و توسعه مدارس استان و اداره کل کانون پرورش فکری) مشکلات ساختاری موجود آموزش و پرورش حل خواهد شد.
مطرح شدن این طرح برای اهالی فرهنگ و ادب کودک و نوجوان و کسانی که دل در گروِ کانون دارند، یادآور طرح ادغام کتابخانههای کانون با نهاد کتابخانههای عمومی است که حدوداً سه سال پیش مطرح و با واکنش جمع زیادی از فعالان حوزه کودک و نوجوان همراه شد. به زعم این فعالان، طرح فعلی نیز استقلال کانون را زیر سؤال میبرد و به حذف تدریجی این نهاد فرهنگی ریشهدار منجر خواهد شد.
مینا حدادیان، نویسنده، در گفتوگو با خبرنگار تسنیم، طرح جدید را ادامه تصمیمات اشتباه در قبال کانون میداند که در دهههای پیشین رخ داده است. او در اینباره بیشتر توضیح داد و گفت: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان نهادی که به صورت گسترده عهدهدار آموزش غیررسمی است، نمیتواند و نمیتوانسته در آموزش و پرورش ادغام شود. در اواسط دهه 60، بعد از مدتی که کانون زیر نظر نخست وزیری و پس از مدتی جزو زیر مجموعه ارشاد بود، تصمیم گرفته میشود که کانون به دلیل داشتن مخاطب مشترک با آموزش و پرورش، زیر نظر این وزارتخانه تعریف شد.
این نویسنده ادامه داد: در همان دوره مدیران وقت به شدت با این طرح مخالفت میکنند، اما کار انجام شد. اگر قرار باشد که هر نهادی که برای کودکان و نوجوانان برنامه دارد و محصولی تولید میکند، در آموزش و پرورش ادغام شود، پس باید تمام کسانی که برای بچهها فیلم میسازند، تمام کسانی که برای کودکان اسباببازی میسازد یا هر نهاد دیگری که برای کودکان و نوجوانان کار میکنند در آموزش و پرورش ادغام شوند؛ چون مخاطبشان یکی است! این اشتباهترین تصمیم برای کانون بوده است.
به گفته حدادیان؛ در آن زمان کانون به دلیل حضور مدیرانی مانند علیرضا زرین و محسن چینیفروشان توانست استقلال خود را تا حدودی حفظ کند.
او با یادآوری طرح ادغام کتابخانههای کانون با نهاد کتابخانههای عمومی کشور که سه سال پیش مطرح و با واکنش گسترده اهالی فرهنگ مواجه شد، این طرح را «ناکارآمد» توصیف و اضافه کرد: طرح جدید که در ذیل «طرح تقویت آموزش و پرورش» مطرح است نیز استقلال کانون را از آن خواهد گرفت و تضعیف خواهد شد.
کانون برای نسلهای مختلف ایران یادآور خاطرات شیرین است؛ به طوری که میتوان آن را خانه همه بچههای ایران توصیف کرد. هرچند به باور برخی از فعالان فرهنگی، کانون از دوران طلایی خود فاصله گرفته، اما همچنان جزو گستردهترین مراکز فرهنگی ویژه بچههاست که توانسته بخش قابل توجهی از جامعه کودکان و نوجوانان را پوشش دهد. حدادیان با توجه به این ظرفیت کانون، معتقد است ضرر دیگر تصویب این طرح، از بین رفتن عدالت فرهنگی و آموزشی است: کانون نهاد ریشهدار ملی است و جدا کردن مدیرکلهای کانون در شهرستانها از کانون سبب میشود عدالت آموزشی که کانون به دنبال آن بوده است، از بین رود. ایده اولیه کانون این بوده است که با ارائه امکانات فرهنگی رایگان، فاصله طبقات بالا و پایین را کم کند و مرکز نیز موظف بوده است که این امکانات را فراهم کند. به نظر میرسد با این طرح، این دست از ایدهها از بین خواهد رفت.
این فعال حوزه کودک و نوجوان با تأکید بر اینکه الآن نیز استقلال کانون در خطر است، یادآور شد: گاه برخی از مدیران در کانون حضور دارند که از طرف مراکزی معرفی شدهاند و با کار در فضای کودک و ادبیات کودک آشنایی چندانی ندارند و سیستم کانون را نمیشناسند. حضور این مدیران و تصمیمات آنها که عمدتاً بر اجرای برنامههای مناسبتمحور تأکید دارند، ممکن است آسیبهایی را برای کانون و مخاطبانش داشته باشد.
به گفته او؛ کانون نهاد واسطهای است بین کودکان و نوجوانان با جامعه و میتواند تا حدی شکاف نسلی را ترمیم دهد. آموزش و پرورش خود مشکلات متعددی دارد؛ از ترک تحصیل بچهها گرفته تا مشکلات معلمان و ... . به نظر میرسد اولویت این وزارتخانه باید حل این دست از مسائل باشد، نه قربانی کردن یک نهاد پویا مانند کانون برای حل معضلات و مسائل خود. تمام ساختمانها و بناهایی که کانون داشته در ایجاد نظم محلی تأثیرگذار بودهاند. دوستانی که طرح ادغام کانون را مطرح میکنند، نیمنگاهی اقتصادی به کانون و ظرفیتهای سختافزاری آن مانند ساختمانها و بناهای آن دارند.
او با وجود همه انتقادات به کانون، آن را برای بچههای امروز کارآمد میداند: کانون در سال 57، 250 مرکز داشته است، این تعداد در دوران پس از پیروزی انقلاب افزایش یافت و 800 مرکز ثابت از جمله کتابخانه به آن اضافه شد. از سوی دیگر، مرکز آفرینشهای ادبی، کتابخانه پستی و ... از دیگر بخشهایی است که در بیش از چهار دهه گذشته به کانون اضافه شده است. همه کسانی که منصفانه درباره کانون حرف میزنند، میگویند که کانون پیش از انقلاب سینما نداشته و بر تولید کتاب خوب تکیه داشته است. سینمای درخشان بعد از انقلاب از آنِ کانون است. در دورهای که سینمای ایران در رکود بوده است، کانون توانسته با تولیدات خوب نظر جهان را به خود جلب کند. الآن هم میتواند درخشان باشد.
حدادیان آسیب دیگری که در طرح جدید کانون را تهدید میکند، در گرفتار شدن این مرکز فرهنگی در مشکلات لاینحل مانند شرایط فعلی آموزش و پرورش دانست. او با توجه به این موارد، ضمن تأکید بر اینکه کانون را میتوان در زیر مجموعه ریاست جمهور تعریف و با هیأت امنا مدیریت کرد، گفت: همه کسانی که به فکر بچهها و آینده آنها هستند و برایشان این حوزه حائز اهمیت است، باید تلاش کنند که کانون مستقل شود.
در طرح «تقویت آموزش و پرورش» با وجود آنکه چابکسازی آموزش و پرورش و تقویت آن مد نظر است، اما نیمنگاهی به حل معضلات اقتصادی این وزارتخانه نیز در مطرح شدن این طرح وجود داشته است. اما اینکه آیا میتوان این نگاه را به مرکزی فرهنگی مانند کانون نیز تعمیم داد یا خیر و آیا این طرح گرههای کانون و خانواده آن را حل میکند یا آن را پیچیدهتر خواهد کرد، خود جای بحث دارد.
نظر شما