اجلاس اکو

یک پژوهشگر دینی گفت: حضرت فاطمه(س) شخصیت برجسته‌ای در حوزه جهاد تبیین است که توانست حقایق زیادی را برای مردم آن زمان و همچنین نسل‌های آینده تبیین کند.

حجت‌الاسلام شریعتی‌تبار: حضرت فاطمه(س) دارای شخصیتی برجسته‌ در حوزه جهاد تبیین است

در تاریخ اسلام همیشه حقایقی روی داده و می‌دهد که تلاش زیادی از طرف دشمنان می‌شود تا آن حقایق کتمان گردد و یا توسط بازیگران سیاسی و دشمنان بر آن سرپوش گذاشته شود، یا طوری جلوه دهند که مردم نتوانند از آن دفاع کنند یا قدرت تشخیص نداشته باشند، اما تاریخ، بزرگترین قاضی و گویاترین زبان برای بیان حقایق است و جالب است که در بعضی از این موارد سال‌ها و قرن‌هاست برخی که هنوز ادعای پیروی از گروه گمراهان را دارند، درصدد توجیه و یا کتمان آن حقایق هستند، اما دیگر این ترفندها جایی ندارد، زیرا انسان‌های آزادی‌خواه همیشه سخن حق و کلام آزادی را گفته‌اند، گرچه در زمانی این فریادها کمرنگ شده اما هیچ‌گاه خاموش نگردیده است.

یکی از این حقایق تلخ که تاریخ با آن رقم خورده و پرتو آن تأثیر بسیاری بر سرنوشت اسلام و مسلمانان داشت، اختلاف بر سر جانشینی پیامبر(ص) بود در حالیکه حق علی(ع) و جانشینی ایشان پس از رسول خدا(ص) «أظهر من الشّمس» بوده که در این راه همسر فداکار مولای متقیان(ع)، فداکاری های بسیاری را دردفاع از حریم الهی و نبوت از خود نشان داد که شاید بتواند خلافت را به جایگاه اصلی خود بازگرداند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکرد و سرانجام در این راه جان خویش را فدا نمود.

در خصوص شخصیت سیاسی حضرت فاطمه(س) و دفاع ایشان از ولایت با حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی شریعتی‌تبار، پژوهشگر دینی، گفت‌وگویی انجام داده ایم که در ادامه می‌خوانید.

شخصیت سیاسی حضرت فاطمه(س) را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سیاست که به معنای پرداختن به امور مربوط به مدیریت و ساختار حکومتی جامعه است، یکی از ابعاد آموزه‌های اسلامی است و به تعبیر شهید سیدحسن مدرس(ره) سیاست اسلامی با بخش‌های مختلف دیگر اسلام از قبیل مسائل عبادی، اقتصادی و اجتماعی در هم‌تنیدگی خاصی دارد، یعنی دین مجموعه‌ای از معارف عقیدتی و دستورات اخلاقی، رفتاری و نظام سیاسی و حکومتی را تشکیل می‌دهد. یک شخصیت اسلامی دینی مانند حضرت فاطمه(س) و سایر معصومین(ع)، طبعا در کنار برنامه‌های عبادی و معنوی خود دارای شخصیتی سیاسی، یعنی کنشگر، فعال و تلاشگر در عرصه مسائل حکومتی نیز بوده‌اند.

بنابراین حضرت فاطمه(س) دارای شخصیت سیاسی نیز بود که نمود شخصیت سیاسی ایشان را به خصوص پس از وفات پیامبر اکرم(ص) می‌توان ملاحظه کرد که ایشان در مسئله ولایت و خلافت اسلامی، متوجه انحراف جامعه اسلامی از مسیر صحیح مدیریت شد و با همه وجود و ظرفیت علمی و شخصیتی خود به صحنه آمد و با تمام قامت در عرصه سیاست فعالیت کرد و برای اینکه جامعه اسلامی در مسیر خود قرار بگیرد، بسیار پرقدرت عمل کرد.

از قبیل فعالیت‌های ایشان می‌توان به سخنرانی بسیار جامع و حماسی معروف به «فدکیه» ایشان در مسجد پیامبر اکرم(ص) در مدینه، در اجتماع بزرگ مسلمانان اشاره کرد که در آن خطبه حجت را بر مردم آن زمان تمام و برای نسل‌های آینده نیز حقایقی را روشن کردند. وقتی انسان مطالب این خطبه را مطالعه می‌کند، کاملا متوجه می‌شود که این خطبه دارای تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی است که در آن ذکر شده است، جامعه اسلامی هم‌اکنون دارای انحراف شده است و باید در مسیر صحیح خود قرار بگیرد، در واقع روح و پیام اصلی این خطبه دفاع از امامت و خلافت اسلامی است و امامتی که مورد دفاع حضرت فاطمه(س) قرار گرفته، امامت سیاسی است، چراکه ایشان داشتن مدیر سیاسی را حق اصلی جامعه اسلامی می‌داند که این مدیریت، در وجود امام علی(ع) خلاصه می‌شود.

حضرت فاطمه(س) به طور کامل مدافع مقام ولایت و امامت حضرت علی(ع) بود و تا پای جان در این دفاع پیش رفت. همچنین گریه و شیون‌هایی که حضرت فاطمه(س) بعد از وفات پیامبر(ص) داشت، به غیر از جنبه عاطفی دارای جنبه سیاسی نیز بود و وصیتی که ایشان در خصوص مراسم تدفین خود کرد که باید شبانه انجام گیرد و مزار آن حضرت نیز مخفی باشد، از اقدامات سیاسی حضرت فاطمه(س) است که گلایه و ناراحتی خود را نسبت به کسانی که به لحاظ سیاسی جامعه را دچار مشکل ساختند، ابراز کند.  

«ولایت»، در تفکر اسلامی و قرآنی ما دارای چند جنبه است، یکی از آن جنبه‌ها مرجعیت علمی امام است به این معنا که پس از پیامبر(ص)، باید علوم و معارف دین را از امام دریافت کنیم و قرآن و امامت در کنار یکدیگر باید راه‌گشا در مسائل دینی، علمی و دیگر مسائل باشد. بعد دیگر، شخصیت اخلاقی و الگویی امام است که به لحاظ عرفانی و معنوی امام الگو و اسوه جامعه است.

حضرت فاطمه(س) شخصیت برجسته‌ای در حوزه جهاد تبیین است که توانست حقایق زیادی را برای مردم آن زمان و همچنین نسل‌های آینده تبیین کند و همچنین اقدامات برجسته‌ای از جمله دفاع زبانی و فیزیکی از امام علی(ع) در برابر دشمنان ایشان داشت.

جامعه آرمانی در کلام حضرت فاطمه(س) به چه صورت است؟

جامعه آرمانی در نگاه حضرت فاطمه(س) جامعه‌ای قرآنی و ولایی و دارای چند شاخصه است. یکی از شاخصه‌های جامعه آرمانی در نگاه ایشان جامعه توحیدی است، یعنی جامعه‌ای که بر محور توحید و بندگی خدا زندگی خود را سامان می‌دهد و این توحید ناب در سخن و عمل حضرت فاطمه(س) کاملا تجلی دارد. ایشان در این خصوص می‌فرماید: «هر جامعه‌ای که عبادت خالصانه خود را به پیشگاه خداوند تقدیم کند، خداوند نیز بهترین مصلحت را برای آن جامعه مقرر می‌کند.»

شاخصه دیگر جامعه آرمانی در نگاه حضرت فاطمه(س) ولایت‌مداری است، یعنی جامعه‌ای که ولایت طاغوت را قبول ندارد و از خط ولایت منحرف نمی‌پذیرد، که این شاخصه نیز کاملا در فرمایش‌ها، سیاست‌ها و راهبردهای حضرت تجلی دارد. سومین شاخصه جامعه آرمانی در نگاه ایشان جامعه‌ای است که افراد آن نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت کنند و بی‌تفاوت نباشند و این این احساس مسئولیت می‌تواند به صورت فرهنگی، معنوی، اقتصادی و... باشد. این شاخصه را نیز در حضرت فاطمه(س) می‌توان به خوبی مشاهده کرد که ایشان در سه شب متوالی موجودی سفره افطار خود و خانواده را به نیازمندان می‌دهد و همچنین در راز و نیازهای خود همیشه اول برای دیگران دعا می‌کرد.

شاخصه دیگر جامعه‌ آرمانی که حضرت فاطمه(س) بسیار بر آن تاکید داشت، کانون خانواده است که خانواده باید بر محوریت مادر پیش رود و ایشان نیز به عنوان همسر و مادر نقش کلیدی و محوری خود را در شکل‌گیری اهل بیت بسیار پررنگ ایفا کردند.

عصمت حضرت فاطمه(س) از دیدگاه آیات و روایات چگونه است؟

حضرت فاطمه(س) از دیدگاه آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر(ص) از مقام عصمت برخوردار است و آیات بسیار زیادی موجود است که از شأن حضرت فاطمه(س) سخن می‌گوید که از جمله این آیات، آیه «تطهیر» در سوره «احزاب» است مکه خداوند می‌فرماید: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا؛ خدا فقط می‌خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.» این آیه با بیان روشن دلالت بر معصومیت اهل بیت دارد و از هرگونه گناه و آلودگی به دور هستند. لذا از دیدگاه مسلمانان جهان نیز حضرت فاطمه(س) از مصادیق کامل اهل بیت است. پیامبر(ص) نیز در حدیث مشهور خود فرموده‌ است: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی ‏فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی؛ فاطمه پاره تن من است و هرکس او را بیازارد گویی مرا آزرده است.» و همچنین در حدیث دیگر خود خطاب به حضرت می‌فرمایند: «إنّ اللّه یَغضَبُ لِغَضَبِکِ، ویَرضی لِرِضاک؛ خداوند با خشم تو به خشم می‌آید و با خشنودی تو خشنود می‌شود.» این آیه به طور صریح بر این موضوع اشاره دارد که خشم و رضای خداوند وابسته به خشم و رضای حضرت فاطمه(س) است.

همه ما مسلمانان وظیفه داریم که به خوبی حضرت فاطمه(س) را بشناسیم و سپس با دلایل قرآنی آن‌ها را به نسل‌های بعدی خود منتقل کنیم، تا شناخت جامعه را نسبت به وجود مبارک حضرت فاطمه(س) تقویت کنیم و ایشان را الگوی جامعه اسلامی قرار دهیم.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.