در نهجالبلاغه، امیرمؤمنان(ع) درباره صدیقه طاهره(س) همانند سایر موضوعات مطالبی بیان کرده است. یکی از محوریترین سخنان مولا(ع) که درباره زهرای مرضیه(س) بیان شده، خطبه ۲۰۲ نهجالبلاغه است. این خطبه، درددلها و آه سوزان امیرمؤمنان(ع) در فراق حضرت زهرا(س) و در کنار قبر و هنگام دفن آن حضرت ایراد شده است. سید رضی در نقل خود میگوید امیرالمؤمنین(ع) این سخنان را در کنار قبر پیامبر اسلام(ص) و حضرت زهرا(س) بیان کرده است، خطاب به پیامبر اسلام(ص) در حالی که در فراق حضرت زهرا(س) و مصیبت شهادت او بود. این خطبه از حیث سند و مدرک معتبر است و علاوه بر نهجالبلاغه، در دیگر متون قدیمیتر نیز ذکر شده است. مرحوم کلینی در «کافی»، مرحوم شیخ مفید استاد سید رضی در «مجالس»، طبری در «دلائلالامامه»، شیخ طوسی در «امالی» و ابن جوزی در «تذکره الخواص» نقل کردهاند.
خطبهای که از فراق میگوید
در این خطبه، امام علی(ع) خطاب به پیامبر اسلام(ص)، از فراق حضرت زهرا(س) و مصیبتهای سنگینی که بر دوش او وارد آمده، سخن میگوید. امام علی(ع) در این لحظات حساس و با درد فراوان، پیامبر اسلام(ص) را مخاطب قرار میدهد، زیرا هیچکس بهتر از پیامبر(ص) برای شنیدن این درد و فریادها وجود نداشت. این مناجات، تنها میان حضرت علی(ع) و پیامبر(ص) است و میتوان آن را به نوعی گفتوگوی خصوصی و محرمانه تلقی کرد که از دل احساسات عمیق علی(ع) و عشق او به پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س) بیرون میآید. سید رضی(ره) نقل کرده است امام علی(ع) گویا کنار مرقد پیغمبر(ص) این سخن را نقل کرده و با او مناجات میکند. برخی به همین استدلال کرده و میگویند حضرت زهرا(س) کنار پیامبر(ص) دفن شده است.
در یک نگاه، محتوای سخنان مولا، درددل با محور بیان مصیبتهای حضرت زهرای مرضیه(س) است. خطبه ۲۰۲ نهجالبلاغه گواهی است بر رابطه عمیق و محکم میان علی(ع) و زهرا(س). این رابطه نه تنها براساس اصول ایمانی، بلکه بر پایه محبت و ارتباط عاطفی قوی میان این دو شخصیت بزرگ اسلام استوار بود. حضرت علی(ع) در این خطبه در اوج مصیبتدیدگی به پیامبر اسلام (ص) میگوید: «سلام بر تو ای پیامبر خدا، از جانب من و از جانب دخترت که به سرعت به جوار تو پیوست». امام علی(ع) میفرماید سلام از طرف من و از طرف دختر تو؛ این نشان از عاطفه عمیق حضرت زهرا(س) نسبت به پیامبر(ص) دارد که تمایل داشت خود را «بنت رسولالله» معرفی کند. در همین حال، حضرت علی(ع) با کلمات سوزناک خود به سرعت پیوستن حضرت زهرا(س) به پیامبر اسلام(ص) اشاره میکند. این جمله بیانگر حکایتی از آخرین گفتوگوهای پیامبر(ص) و حضرت فاطمه زهرا(س) است. عایشه گفته فاطمه(س) در بیماری آخر پیامبر(ص) بر او وارد شد؛ با پیامبر(ص) صحبت کرد، فاطمه(س) گریه کرد. دوباره صحبت کردند، فاطمه(س) لبخند زد و خندید. عایشه میگوید با خودم گفتم این چه حالتی است؟ رفتم و از او سؤال کردم که قضیه چه بود؟ فرمود: اگر بگویم، افشاکننده راز هستم. پس از رحلت پیامبر(ص) هم باز دوباره از حضرت(س) سؤال کردم. آن وقت دیگر مانع برطرف شده بود؛ فرمود: پیامبر(ص) خبر از رحلت خودش داد، این موجب گریه من شد. سپس اطلاع داد من نخستین فرد از خانواده او خواهم بود که به او ملحق خواهم شد، این خبر من را خوشحال کرد.
فراق حضرت زهرا(س) برای امیرمؤمنان(ع) بسیار سنگین بود. شاید یکی از سختترین داغها و مصیبتها برای ایشان، داغ فراق حضرت زهرا(س) است و به همین دلیل میفرماید: «یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ رَقَ عَنْهَا تَجَلُّدِی»؛ صبر من بهخاطر این مصیبت کم شد و مصیبت فراق او سنگینتر از هر چیزی است.
نعمت و یاوری بزرگ برای امیرالمؤمنین(ع)
وقتی زهرای مرضیه(س) خواست به حضرت علی(ع) وصیت کند، از صبح شروع کرد، در صورتی که شهادت حضرت(س) غروب است، اما رفتار آمادهسازی علی(ع) را از صبح آغاز کرد. حضرت علی(ع) را نزد خود فراخواند و به ایشان فرمود: «ابکنی یا اباالحسن»؛ علی جان، گریه کن. حضرت علی(ع) نیز گریه کرد و در این حال، حضرت(س) اشکهای ایشان را پاک کرد و به چهرهاش مالید و فرمود: «از پدرم پیامبر(ص) شنیدم که اشک مظلوم شفابخش هر دردی است. اگر کسی اشک مظلوم را به بدن خود بمالد، این اشک سپر بلای آتش جهنم میشود». حضرت زهرا(س) در لحظات آخر زندگیاش به حضرت علی(ع) وصیت کرد: «یا علی! تو از دیگران برای غسل و کفن من مقدم هستی. مرا غسل بده، شبانه مرا دفن کن، شبانه بر بدنم نماز بگزار و شبانه مرا به خاک بسپار تا کارم مخفیانه انجام شود».
زهرای مرضیه(س) برای تابآوری این مصیبت و مسئولیت سنگین وصیت حضرت زهرا(س)، حضرت علی(ع) را به مسجد فرستاد. داغ زهرای مرضیه(س) برای حضرت علی(ع) بسیار سنگین است. حضرت(ع) در ادامه این خطبه خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: «شکیبایی من اندک است و طاقت و توانم از دست رفته ولی مرا که اندوه عظیم فراق تو را دیدهام و رنج مصیبت تو را چشیدهام، جای شکیبایی است». من به داغ شما تأسی کرده و آرام میگیرم. حضرت علی(ع) ادامه میدهد: «فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودَةِ قَبْرِکَ وَ فَاضَتْ بَیْنَ نَحْرِی وَ صَدْرِی نَفْسُکَ، فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون»؛ من تو را به دست خود در قبر خواباندم و هنگامی که سر بر سینه من داشتی، جان به جان آفرین تسلیم کردی، انا لله و انا الیه راجعون و ادامه میدهد: «فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِینَة»؛ آن ودیعت بازگردانده شد و آن امانت به صاحبش رسید که اشاره به سخن خداوند و پیامبر اسلام (ص) مبنی بر امانت بودن حضرت زهرا(س) نزد همسرش دارد. حضرت زهرا(س) در بیان امیرمؤمنان(ع) نعمت و یاور بزرگی بود.
محبتی که الگو است
امیرمؤمنان(ع) در حالی که در کنار مرقد پیامبر اسلام(ص) ایستاده، از وضعیت خود و دشواریهایی که در فراق زهرا(س) تحمل میکند، میگوید: «و اندوه من پایان ندارد و شبهایم بیخوابی است». در واقع، امام علی(ع) با این سخنان، عمق غم و دلتنگی خود را از فقدان حضرت زهرا(س) بیان میکند و این نشاندهنده وابستگی عاطفی و معنوی شدیدی است که میان این دو وجود داشت. در ادامه، حضرت علی(ع) عرض کرد: «بهزودی دخترت تو را خبر دهد که چگونه امتت گرد آمدند و بر او ستم کردند. همه سرگذشت را از او بپرس و خبر حال ما از او بخواه. اینها در زمانی بود که از مرگ تو دیری نگذشته بود و تو از یادها نرفته بودی».
امید داریم گفتوگوهای عاشقانه، درددلها و سخنان سوزان و پر از احساساتی که امیرمؤمنان علی(ع) در کنار مرقد پیامبر(ص) بیان میفرمود، در جامعه ما بیشتر و بیشتر شود. این گفتوگوها نه تنها نشانهای از عمق رابطه عاطفی و معنوی حضرت علی(ع) با پیامبر اکرم(ص) و حضرت زهرا(س) است، بلکه میتواند الگویی برای ما باشد تا در روابط خود با یکدیگر، بهویژه در زندگی مشترک، محبت و عشق را تقویت کنیم. این رابطه عاطفی میتواند به عنوان سقفی محکم بر سر زندگیها قرار گیرد و از فروپاشیها و طلاقها جلوگیری کند. بنابراین باید از این ارتباط عمیق و معنوی درس بگیریم و آن را در زندگی روزمرهمان به کار ببندیم تا در هر شرایطی، محبت و وفاداری، پایهگذار روابطمان باشد.
نظر شما