تحولات منطقه

ساخت دنباله برای آثار پربیننده، اتفاق معمولی در فیلم‌ها و سریال‌ها محسوب می‌شود که دامنه آن به آثار نمایشی تولید شده در کشورمان نیز رسیده است.

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، درست برخلاف سال‌های گذشته که به ندرت به آثاری از این دست برمی‌خوردیم، این روزها شاهد تولیدات دنباله‌دار در مدیوم‌های مختلف هستیم.
در این بین سریال‌های ساخته شده در پلتفرم‌های نمایش خانگی، گاه بیشتر زیرساخت‌های لازم برای دنباله‌سازی را دارند که «زخم‌کاری» ساخته محمدحسین مهدویان، یکی از آنهاست.  سری اول این سریال براساس کتاب «بیست زخم کاری» نوشته دکتر محمود حسینی‌زاد ساخته شد که مورد استقبال مردم قرار گرفت و زمینه  برای ساخت سری‌های بعدی آن فراهم شد اما اقبال مخاطبان از آن در فصل های بعدی همچون فصل اول نبود. 

ادبیات که همواره منبع تغذیه فوق العاده‌ای برای هنرهای نمایشی بوده، نقش کلیدی در شکل‌گیری سری نخست «زخم کاری» داشته و در مورد این سریال نیز، خود کتاب اشاره شده هم با نگاهی به نمایشنامه مکبث اثر درخشان ویلیام شکسپیر  نوشته شده است. در ادامه فصل‌های بعدی نیز با تکیه بر همان اسکلت و با نگاهی به نمایشنامه‌های هملت و ریچارد سوم شکل گرفته و شخصیت‌ها از اصلی تا مکمل نقش مهمی در موفقیت آن داشته‌اند. حال پس از سه سری به نمایش درآمده «زخم‌کاری» و با یک فاصله زمانی کوتاه، سری چهارم آن با پسوند مجازات از فیلیمو منتشر شده است.

قصه این فصل از جایی شروع می‌شود که سری سوم به پایان رسیده و مالک پس از یک تسویه حساب بزرگ با پانی و همسر سابق خود سمیرا، حال به دنبال آرامش در زندگی تازه‌اش با سیما می‌گردد. آرامشی که می‌توان آن را سکوت قبل از طوفان تعبیر کرده و منتظر طغیان آن در قسمت‌های پیش رو ماند.

همچنین نویسندگان فیلمنامه فصل چهارم به سیاق سری‌های قبل سراغ یکی دیگر از نمایشنامه‌های شکسپیر رفته و این بار نگاهی به اتللو دارند. تراژدی تکان‌دهنده و هولناکی که به لحاظ تماتیک شباهت‌های زیادی به سایر نمایشنامه‌های شکسپیر دارد.

خیانت و حسد تم‌های اصلی تراژدی اتللو به حساب می‌آیند که قطعا در بافت فیلمنامه «زخم‌کاری 4» نیز به کار گرفته شده و از آن به عنوان عامل پیش‌برنده داستان سود جسته می‌شود. حضور مالک در رأس و سمیرا و سیما و پانی در اضلاع دیگر، مربعی را در بستر درام شکل داده‌اند که هر کدام قصه را به گونه‌ای پیش می‌برند. شخصیت‌هایی با پس‌زمینه مشخص برای تماشاگر و هدف‌هایی که برای رسیدن به آن به آب و آتش می‌زنند. با این تفاوت نسبت به سری قبل که این بار خود مالک داخل سیبل قرار گرفته و دو زن که هر یک زخمی از او برداشته‌اند به دنبال تلافی هستند و تنها سیما است که ظاهراً در جبهه مالک قرار گرفته است. 

مهدویان در همین قسمت نخست خط و ربط‌ها را به خوبی به تصویر کشیده و شخصیت‌های یاد شده را  مقابل هم قرار می‌دهد. در عین حال خرده داستان‌هایی هم خلق می‌کند که مهمترین آن حضور پدر سیما است که تماشاگر او را مرده پنداشته اما بعد متوجه می‌شود که زنده بوده و در یک آسایشگاه روانی بستری است. 

از سوی دیگر در فلاش بک ابتدایی این قسمت، سری هم به گذشته زده شده و در آن تصویری از سیمای بیست ساله را در خانه مالک و سمیرا می‌بینیم که به تحقیر اساسی او از طرف سمیرا ختم می‌شود. حلقه وصل آنها نیز جوانی به نام نیما است که زمانی سیما را دوست داشته و پس از ازدواج او با شفاعت از زندگی‌اش خارج شده است.

 در این فصل سمیرا از نیما به عنوان اهرم قدرت بهره گرفته و می خواهد با استفاده از او،  تهدیدی را علیه زندگی مشترک مالک و سیما به وجود بیاورد. همچنین با ورود پانی به ایران و پیشنهاد وسوسه‌کننده سمیرا، نقطه عطف پایانی قسمت اول  شکل می‌گیرد.

«زخم کاری؛ مجازات» به لحاظ فنی، تفاوت چشمگیری با سه سری قبل نداشته و با همان شیوه کارگردانی مهدویان پیش می رود. در بین بازیگران اصلی نیز حضور جواد عزتی و رعنا آزادی‌ور در نقش‌های مالک و سمیرا نقطه قوت سریال به حساب می‌آیند که الباقی بازیگران در کنار آنها قرار می‌گیرند. به ویژه مالک که با همه وجوه خاکستری‌اش همچنان محبوبیت‌اش را در بین تماشاگران کار حفظ کرده و بازی او، نقشی کلیدی در جذب مخاطب دارد.

هنوز برای قضاوت درباره فصل چهارم «زخم کاری» زود است و باید دید که مهدویان در  این فصل چه برگ برنده ای را برای جلب رضایت مخاطبان رو می کند. 

نویسنده: محمد جلیلوند، منتقد سینما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.