شب یلدا نماد قصهگویی برای ما ایرانیان است و قصهگویی در این شب از برنامههای سرگرمکننده و آموزندهای است که بسیاری از خانوادهها همچنان به آن پایبند هستند. قصهگویی با پیشینه ما ارتباط تنگاتنگی دارد، تاریخ شفاهی ایرانیان از قدیم تا زمان حال، سینه به سینه و نسل به نسل به ما رسیده است و قصهها روایتگر افسانهها و حکایتهای اسطورهای بودند.
جشن شب یلدا یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است که در طولانیترین شب سال برپا میشود.یلدا به معنای میلاد است و ایرانیها معتقد بودند آخرین روز پاییز، روز تولد خورشید است و بنا بر سنت نیاکانشان در این شب دور هم جمع میشدند و تا پایان تاریکی منتظر میماندند تا طلوع سرخ خورشید را با هم تماشا کنند. یکی از سرگرمیهای آموزنده برای وقتگذرانی در این شب علاوه بر خوردن میوه و تنقلات، حافظ خوانی و قصهسرایی بوده است.
مهتاب شهیدی از مربیان و قصهگویان باسابقه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که بیش از نیم قرن تجربه قصهگویی دارد درباره این سنت رو به فراموشی به خبرنگار ما میگوید: قصهگویی یکی از روشهای جذاب برای سرگرم کردن بچهها به ویژه در شب یلداست. شبی که همه اعضای خانواده دور هم جمع میشوند، تا صبح بیدار میمانند و بزرگترها برای بچهها قصه تعریف میکنند حتی پدربزرگها و مادربزرگها، قصههای سریالی و ادامهدار میگویند.
به گفته او، منشأ بسیاری از این قصهها از داستانهای قدیمی و حتی خاطرات است یا قصههایی تخیلی تعریف میکنند که نه تنها بچهها بلکه بزرگترها هم با اشتیاق به آن گوش میسپارند. البته قصهگویی در شب یلدا طولانیتر است، ضمن اینکه حافظ خوانی هم سنتی ستودنی در این شب است؛ بزرگترها فال حافظ میگیرند و سعی دارند از اشعار خوش حافظ بخوانند. بنابراین شب یلدا پیشینه طولانی در میان ایرانیان از گذشته تا امروز داشته و همچنان این سنت پا برجا مانده است.
لذت وصفناشدنی که جایگزین ندارد
در جهان امروز که شاهد گسترش رسانههای مجازی، شبکههای اجتماعی و بازیهای رایانهای هستیم آیا دایره طرفداران و شنوندگان قصهها کمتر شده است؟ شهیدی معتقد است هیچ کدام از ابزارهای جدید سرگرمی جای قصه گفتن و قصه شنیدن را نمیگیرد و وجود آنها موجب حذف اینها نمیشود. او میگوید: لذت شنیدن قصه از زبان کسانی که دوستشان داریم وصفناشدنی است و این لذت جایگزینی ندارد. مادرهای امروز هنوز هم برای بچههایشان قصه میگویند. شاید گاهی به دلیل مشغلههای کاری والدین، بچهها مجبور باشند قصههای اینترنتی را بشنوند اما قصههایی که والدینشان برای آنها تعریف میکنند ماندگارتر و لذتبخشتر از قصههای اینترنتی است.
این قصهگو توضیح میدهد: در قصهگویی چهره به چهره، احساسات بیواسطه منتقل میشود و مخاطب بیشتر لذت میبرد بنابراین نباید از آموزش قصهگویی برای معلمان، مادران، روحانیون و فعالان فرهنگی غافل ماند. بهتر است مادران برای قصهگویی آموزش ببینند تا قصههای جذابتری برای بچههایشان تعریف کنند. آموزش قصهگویی برای مادران سبب میشود لذت بچهها از قصه شنیدن بیشتر شود.
شهیدی توضیح میدهد: افراد در آموزشهای قصهگویی با فنون قصهگویی آشنا میشوند؛ اینکه چطور با انتقال احساسات، مخاطب را با فراز و فرودهای قصه همراه کنند. این سبب میشود تصویرسازی ذهنی و قدرت تخیل بچهها تقویت شود و نتایج قصه آثار تربیتی ماندگارتری داشته باشد.او با اشاره به اهمیت آموزش قصهگویی برای معلمان و اثراتی که این شیوه آموزشی دارد، خاطرنشان میکند: شیوه آموزشی به روش قصهگویی به ویژه برای معلمان ابتدایی و حتی دبیرستان میتواند در آموزش بچهها اثرگذار باشد. معلم اگر بتواند تدریس را با هنر قصهگویی تلفیق کند، کلاس درس برای دانشآموزان خوشایند و شنیدنی میشود بنابراین آموزش قصهگویی را نباید دستکم گرفت.
مادران به دنبال قصههای خوب
آیا قصهگویی در میان مادران امروزی رنگ باخته است؟ شهیدی با رد این فرضیه میگوید: من در یکی از کتابخانههای کانون مشغول به کار هستم و دغدغه مادران برای یافتن قصههای خوب و آموزنده را میبینم. مادرانی که لابهلای قفسههای کتابخانه دنبال قصههای خوب میگردند تا برای بچههایشان تعریف کنند.
او با تأکید بر اینکه دغدغه قصه گفتن در میان مادران وجود دارد اما بعضی از آنها بلد نیستند که چطور قصه بگویند، میافزاید: خاطرهگویی مادر از ماجراهای روزانهاش یک جور قصهگویی است. این خاطرهگویی، آموزش غیرمستقیم برای بچههاست چون باب گفتوگو در خانه باز شده و دایره واژگانی و اعتماد به نفس بچهها تقویت میشود.
به باور وی، شب یلدا بهانه خوبی است که خانوادهها دور هم جمع شوند، با هم صحبت کنند و خاطره بگویند تا مهارتهای قصهگویی آنها تقویت شود. او میگوید: من هنوز شب یلدا در جمع خانوادهام قصه میگویم و سعی میکنم قصههایی تعریف کنم که هم برای بچهها شنیدنی باشد و هم برای بزرگترها.
شهیدی تأکید میکند: قصهگو باید مخاطبانش را بشناسد، اینکه چه طیفی، چه جنسیتی و چه گروه سنی را تشکیل میدهند یا در چه زمان، مکان و به چه مناسبتی قرار است برایشان قصهای تعریف شود. این مهارت در شب یلدا میتواند مورد سنجش قرار بگیرد.
نشت اثرات تربیتی قصهها
معمولاً قصههایی که در شب یلدا برای بچهها تعریف میشود درباره زمستان، ننه سرما، بخشندگی آدم برفیها و قصههایی با حال و هوای شاهنامه و نقالی است. شهیدی یادآوری میکند: رسانههای جدید و شبکههای اجتماعی علاوه بر اینکه عاملی تهدیدکننده از اتلاف اوقات فراغت به شمار میرود اما فرصتهای خوبی نیز برای ترویج قصهگویی و اشتراک قصههای خوب و شنیدنی فراهم کرده است. او تأکید میکند: فناوریهای جدید و هوش مصنوعی میتواند به شناسایی قصههای خوب و قصهگویی کمک کرده و مردم بیشتری را به این عرصه علاقهمند کند. به گفته او، بازسازی و بازنویسی قصههای شفاهی به معنای تحریف آنها نیست بلکه قصههای قدیمی به زبان بچههای امروزی درآمده و برایشان قابل فهم و بهروزرسانی شده است.
این مربی کانون با اشاره به عمر ۲۶ساله جشنواره قصهگویی کانون پرورش فکری یادآور میشود: سال گذشته ۱۷ هزار قصه در این جشنواره ثبت شد در حالی که در سالهای نخست برگزاری، تعداد قصههای ثبت شده به تعداد انگشتان دست هم نمیرسید. این حجم از استقبال نشان از علاقهمندی مردم به قصهگویی دارد و هر چه این عرصه گستردهتر شود، قصههای بیشتری ثبت میشود.
به گفته او، قصهگویی یک روش تربیتی غیرمستقیم مؤثر است و توضیح میدهد: ما در خانه سالمندان هم قصه تعریف میکنیم یا در بخش کودکان سرطانی برای تسکین دردهایش قصه میگوییم ولی انتخاب قصه و شکل تعریف کردن آن بسیار مهم است؛ اینکه برای چه قشری و با چه هدفی قصه میگوییم. اگر مدیران فرهنگی و فعالان قصهگویی همت بیشتری کنند قصههای زیادی برای ثبت شدن و علاقهمندان زیادی برای یادگیری وجود دارند.
شهیدی در پایان با دعوت مردم به قصه گفتن و قصه شنیدن به ویژه در شب یلدا یادآور میشود: قصه شنیدن موجب بهبود تعاملات و ارتباطمان با اطرافیان میشود به ویژه اینکه اثرات تربیتی قصهگویی والدین برای بچهها بسیار مهم است حتی اگر خاطرات گذشته و احوالشان را به شکل قصه برای آنها تعریف کنند.
نظر شما