حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی و رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در حاشیه جریان بازدید از مرکز کز رسانه و فضای مجازی حوزههای علمیه در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه گزارشی از کلان پروژههای پژوهشی و فعالیت های پژوهشگاه ارائه کرد که مشروح آن را در ادامه می خوانید:
معرفی کلی پژوهشگاه
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ۱۱ پژوهشکده دارد که ۹ پژوهشکده در قم فعال هستند، یکی در اصفهان و یکی هم در مشهد.
پژوهشگاه ۱۵ نوع خروجی دارد، از ۲۷ مجلّهای که داریم، هفت مجلّه غیرفارسی است و تنوّع موجود در مجلّههای غیرفارسی، تقریباً در قم بیسابقه میباشد. این پژوهشگاه همچنین ۳۷ گروه علمی فعّال دارد، حدود ۱۰۰ نفر هیئتعلمی و ۵۰ نفر پژوهشگر تماموقت غیر از هیئتعلمی در این پژوهشگاه فعالیت می کنند.
پروژههای منحصربهفرد پژوهشگاه
در واقع ژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بزرگترین پژوهشگاه علوم اسلامی کشور است و پروژههای منحصربهفردی دارد.
- دائرة المعارف قرآن
دائرة المعارف قرآن که حدود ۲۰ جلد آن تاکنون منتشر شده، پروژهای منحصربهفرد نهتنها برای ایران بلکه برای جهان اسلام است. این بزرگترین دائرة المعارف قرآن است که مسلمانها در حال تدوین و ارائه آن هستند.
- فرهنگنامهها و دانشنامههای تخصّصی
فرهنگ قرآن هم کار منحصربهفردی است که ۳۳ جلد آن منتشر شده، همچنین فرهنگنامهها و دانشنامههای تخصّصی قرآن در حدود ۱۶ رشتهٔ علوم انسانی و حوزههای موضوعی نیز دانشنامهٔ سبک زندگی براساس قرآن و اهلبیت(علیهمالسلام) از جملهٔ این پروژههاست.
- تدوین نقشهٔ علوم اسلامی برای ده رشته
در حوزهٔ «تزارروسنویسی» که اصطلاحاً میگوییم «اصطلاحنامههای علوم اسلامی» هم کارهای خوبی صورت گرفته است. البته واژهٔ «اصطلاحنامههای علوم اسلامی» مطلب را در زبان فارسی نمیرساند. خیلیها فکر میکنند کتاب لغت است، درحالیکه اصطلاحنامهها (ترجمهٔ تزارروس غربیهاست) نقشهٔ علوم است.
برای اوّلین بار، نقشهٔ علوم اسلامی تا الآن برای ۱۰ رشته تدوین شده که یکی از آنها هم رشتهٔ فقه است. در واقع کلّ فقه در حدود ۶۰ هزار اصطلاح ساماندهی شده است. اگر عالمی بهاندازهٔ تولید یک اصطلاح جدید هم این دانش را جلو ببرد، سامانه بهشکل هوشمند به شما میگوید. در فضای بینالمللی، پایگاه اطلاعات علوم اسلامی رتبههای زیادی آورده، ولی در ایران خیلی شناختهشده نیست.
حوزههای تخصّصی فعالیّت پژوهشگاه
- حوزهٔ مطالعات سیاسی اسلامی، تأسیس خود سیاست متعالیه با شاخههای مختلفش؛
- حوزهٔ دانش امدادگری فرهنگی در بحث علما که موردتأکید و استقبال مقام معظّم رهبری هم قرار گرفت؛
- مباحث اخلاق کاربردی؛
- مباحث فقه و مسائل مستحدثه؛
- پیشگامی پژوهشگاه در حوزهٔ حکمرانی اسلامی؛
- رتبهٔ اوّل پژوهشگاه در حوزهٔ کرسیهای تخصّصی نظریهپردازی و نوعآوری و نقد، همینطور کرسیهای ترویجی در کلّ کشور، اعمّ از دانشگاهها و پژوهشگاهها؛
- در حوزهٔ نشستها نیز الآن رادیوپژوهش ما چندهزار صوت دارد و در تلویزیون پژوهشگاه برنامههای زیادی بارگذاری شده است.
همهٔ اینها را میتوانید در سایت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ببینید و بررسی کنید. هرکدام از دوستان میتوانند از منظر تخصّص خودشان به سایت پژوهشگاه بنگرند و ببینند چه کارهایی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی انجام شده است.
اقدامهای پژوهشگاه در فضای مجازی
«پژوهان» برنامهای است که همهٔ آثار پژوهشگاه، بهجز آثار مَحرمانه، بهصورت تماممتن در آن عرضه شده. این برنامه به پنج زبان هم فعّال است و بهتازگی به زبان روسی هم در فضای روسیه فعّال شده.
بخشی از اینها مثل گروههای علمی، طرحهای پژوهشی و قطبهای فکری در بالای صفحه وجود دارد و بعضی هم مانند ویکی علوم اسلامی، کتابخانهٔ پژوهشگاه، پرتال جامع علوم معارف قرآن، پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، پرتال نشریات، پژوهان و نشر دیجیتال در این قسمت است. نشر دیجیتال در همهٔ قالبها ارائه میشود؛ هم بهشکل ویندوزی ارائه میشود، هم اندروید و هم ios. در اینجا همهٔ آثار پژوهشگاه وجود دارد و بوستان کتاب و حدود صد ناشر دیگر هم از این پایگاه برای عرضهٔ آثار خودشان استفاده میکنند.
در بخش مجلّات هم همینطور است. اینجا کلّ سامانهٔ نشریات دفتر تبلیغات است و اگر در بخش مجلّات، گزینهٔ پرتال نشریات و بعد قسمت پژوهشگاه را بزنید، سامانهٔ نشریات پژوهشگاه خواهد آمد. این مجلّات به زبانهای فارسی، عربی و انگلیسی است. مجلّات غیرفارسیِ دفتر تبلیغات شامل ۵۴ مجلّه میشود و مجلّات غیرفارسیِ پژوهشگاه هم حدود ۲۷ ـ ۲۸ مجلّه است.
برخی از مجلّههای پژوهشگاه در فضای مجازی
- الحُوکَمَة فی القرآن و السنّة
این مجلّه، مجلّهای منحصربهفرد در جهان اسلام است. عربها به حکمرانی میگویند «الحُوکَمَة» و معنای فارسی مجلّه میشود «حکمرانی در قرآن و سنّت». مجوّز این مجلّه را از طریق وزارت علوم اقدام کردیم و گرفتیم.
- Journal of Islamic Political Studies
این مجلّه که به زبان انگلیسی است، در واقع مهمترین و تنها مجلّهٔ مرجعی است که اندیشهٔ سیاسی شیعه را در جهان به زبان انگلیسی ارائه میکند، بسیاری از نمایههای بینالمللی را هم اخذ کرده است و در پایگاه بینالمللی نمایه دارد.
- اصول فقه مقارَن
این مجلّه نیز با همکاری حوزههای علمیّهٔ جهان عرب، چه شیعه و چه سنّی منتشر میشود.
الآفاق( نشریه عربی خبرگزاری حوزه)
مجلّهٔ الآفاق از مجلّههای به زبان عربی است که میتوانند این پژوهشگاه را به اساتید عربزبان ما یا استادان حوزهٔ نجف و دیگر جاها معرّفی کنند و بگویند شما میتوانید تولیدات علمیتان را در این مجلّهها منتشر کنید. در واقع تریبونی شوند برای این گفتوگو و راهی باشند برای ارتباط با هم. اینها برای حوزه است و از ظرفیتش هم میبایست برای حوزه استفاده شود.
اقامهٔ دین، موضوع اصلی مرکز رسانه و فضای مجازی
نکتهٔ مهمی که بیان آن در اینجا ضرورت دارد، این است که در فضای کاری خودمان باید قدری سطح کارمان را بالاتر بیاوریم. این مسئله، هم باعث بیشترشدن توفیقات ما میشود و هم اثرگذاری ما را بیشتر میکند. بهنظرم در حوزه همچنان مرحلهٔ تبلیغ بر دیگر مراحل غلبه دارد، درحالیکه ما از مرحلهٔ تبیین و تبلیغ باید به مرحلهٔ سوم، یعنی مرحلهٔ اقامهٔ دین وارد شویم. این دستور خدای متعال است و در قرآن میفرماید:«شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّیٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَیٰ وَعِیسَیٰ أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ»(شوری: ۱۳). مخاطب این «أَقِیمُوا الدِّینَ» نیز به فرمودهٔ علّامه طباطبایی، فقط پیامبران اولوالعزم نیستند و شامل همهٔ مؤمنان هم میشود. پس اگر اقامهٔ دین باشد، موضوع کار ما از سطح حوزه و روحانیّت فراتر میرود.
موضوع مرکز رسانه و فضای مجازی فقط بحث سازمان روحانیّت، حوزههای علمیّه، مدارس علمیّه و... نیست، بلکه موضوع اقامهٔ دین است و سازمان روحانیّت هم از آن جهت مدّنظر است که به امر اقامهٔ دین کمک میکند. بنابراین هرکسی در هر کجای ایران، جهان که میخواهد قدمی در حوزهٔ اقامهٔ دین بردارد، خبر آن به ما مربوط میشود و هرجا در اقامهٔ دین کوتاهی میشود، به ما مربوط میشود. هرجا هم کسی پیشنهادی در اقامهٔ دین داشته باشد، به ما مربوط میشود.
مراحل فعالیّت حوزه و روحانیّت
از این نظر میگوییم فعالیّتهای حوزه و روحانیّت در واقع سه فاز دارد:
- تبیین دین
تبیین دین، یعنی دین چه میگوید؟ در قرآن کریم هم بحث «لَتُبَیِّنُنَّهُ» را فراوان داریم. کار پیامبر این است که یک مرحله باید دین را به مردم بگوید.
ما باید اوّل خودمان بفهمیم دین چیست، نظامات دین در سطح فردی و خانوادگی چیست، همچنین خانوادهٔ تراز، نظام اقتصادی تراز، نظام سیاسی تراز، نظام بهداشت و سلامت تراز از نظر دین اسلام چیست. اینها، یعنی خانواده، حکومت، بهداشت و سلامت، تعلیموتربیت و اقتصاد، پنج نهاد اساسی هستند و بشر بدون این پنج نهاد، ولو چهار تا را داشته باشد و فقط یکی را نداشته باشد، از بین میرود؛ چون هرکدام یک کارویژه دارند که هیچ نهاد دیگری نمیتواند آن را انجام دهد. خانواده تکثیر نسل میکند و اگر نهاد خانواده نباشد، نسل بشر منقرض میشود، حکومت تأمین امنیّت میکند، اقتصاد تأمین معیشت میکند، تعلیموتربیت انتقال فرهنگ را به نسلهای جدید در دستور کار خود دارد و بهداشت هم که کارویژهاش تأمین سلامت و حفاظت از سلامت است.
ما اوّل میگوییم دین چه میگوید؟ به نظر من، کار رسانه در اینجا، شناسایی خلأها و بعد هم مطالبهگری است. الآن بحث من در حوزهٔ پژوهش است و سؤال من از دستگاههای پژوهشی حوزوی این است که شما در این زمینه چهکار کردید؟
اگر کاری کردهاند، اطلاعرسانی شود تا آن بخشهایی که مطالبهگری میکنند، بدانند در این قسمت چنین کاری شده است. این رویکرد نهادگرایانه هم که اخیراً پیدا کردید، البته نهادگرایانه به معنایی که الآن صحبت شد (چون معنای دیگری هم دارد)، هر پنج نهاد را در دستورکار خودتان قرار دهید. این پنج نهاد، هم در فقه ما و هم در قرآن کریم هم موردتوجّه بوده است.
متأسفانه بعضیها میگویند فقه امری فردی است، امّا من همیشه مخالفت کردهام. شما اگر به موضوعهای بحثی فقه نگاه کنید میبینید دربارهٔ نهاد خانواده بحث کرده است؛ هم درخصوص شیوه شکلگیریاش و هم شیوهٔ انحلالش و هم تقسیم کار داخل خانواده. در فقه از نهاد اقتصاد هم بحث کرده و اصلاً بخش عمدهای از فقه ما راجعبه اقتصاد است؛ مکاسب، بیع، صید، ذباحه، اطعمه، اشربه، وکالت و شرکت. از بهداشت و سلامت که از همان اوّل کتاب التارک شروع میشود. از حکومت در کتاب الجهاد، کتاب القضاء، کتاب الحدود و کتاب الدیات سخن گفته است. از تعلیم و تربیت و فرهنگ هم، از کتب ضالّهاش بگیر تا آنچه آموزشش واجب و آنچه آموزشش حرام است، در فقه ما به آن توجّه شده.
در قرآن نیز همینطور است و فقه هم اینها را از قرآن دارد. ضمن اینکه اینها از اوّل با بشر بوده و بدیهی است. پس کسی که بگوید آیا دین به حکومت هم توجّه دارد، معلوم است اصلاً با بدیهیات ارتباط ندارد، وگرنه موضوع خود دین هم از همان اوّل، طبق آیهٔ ۲۱۳ سورهٔ بقره، نظمبخشی به جامعه است: «کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ».لذا انبیا برای این آمدند که در اختلافات، براساس وحی بین مردم داوری و ایجاد نظم کنند. «وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ» (جمعه: ۲) برای اینکه «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید: ۲۵) مردم برپادارندهٔ قسط شوند. بنابراین اقامهٔ عدل، اقامهٔ قسط و اقامهٔ صلاة دارد، ولی اینها ذیل اقامهٔ دیگری به نام اقامهٔ دین قرار دارند.
- پاسخگویی راهبردی به سؤالات دینی
پس تبیین باید کنیم، یعنی از وضع مطلوب و آرمانی دین در بخشهای مختلف بگوییم و بعد تقاضاها را یک سطح بالاتر بیاوریم. حتّی در بخش پاسخ به شبهات، من این را به دوستانمان در خیلی از جاها مثل مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات دینی و خود دفتر تبلیغات هم گفتهام! به آنها گفتهام این سطح که بگوییم مردم اگر سؤالی دارند، از ما بپرسند، سطحی غیرراهبردی است. وقتی حکمرانیمان حکمرانی اسلامی است و حکومت ما حکومت اسلامی، سطح پاسخگویی راهبردی این است که شما بگویید: مجلس شورای اسلامی، اگر سؤالی داری و و نظر دین را در بحثی میخواهی، از من بپرس؛ وزارتخانهها، اگر در حوزهٔ دین سؤالی دارید، از ما بپرسید؛ وزیر بهداشت اگر سؤالی دربارهٔ بهداشت تراز دین داشت، بگوییم از ما بپرسد.
آیا الآن میتوانید چنین چیزی را بگویید؟ اصلاً به این سمت رفتهایم که در این سطح هم میخواهیم پاسخ دهیم یا هنوز وارد این سطح نشدهایم و به مجلس میگوییم خودت برو و دنبال کن، به وزارتخانهها میگوییم خودتان بروید و دنبال کنید یا اصلاً چنین گفتوگویی نمیکنیم!؟ بنابراین نمیتوانیم وارد سطح سوّم، یعنی اقامه شویم. من ابتدا باید نظریهٔ تراز دین در عرصهٔ این پنج نهاد را بگویم، بعد ببینم سیاست داخلی ما دینی است یا خیر؟ سیاست خارجی ما دینی است یا خیر؟ اگر اینگونه نیست، الان تذکّر دهم. در واقع امر به معروف و نهی از منکر راهبردی اینجا اتفاق میافتد. برای مثال وقتی افق حوزه یا رسانهٔ حوزهٔ ما میخواهد پادکست تولید کند، میگوید کسی را پیدا کنید که خانوادهٔ تراز دین را در بیست الی صد جلسه بگوید. مدلهای مختلفش را داشته باشیم و بگوییم خلاصهٔ این را در دو جلسه، نیمهتفصیلیاش را در ده جلسه داریم و مفصّلش را در صد جلسه. آنهم نه از یک استاد، بلکه دهبیست دراینباره سخن گفتهاند. ما متخصّص داریم و میتوانیم این بحث را عرضه کنیم.
- اقامهٔ دین
اگر بتوانیم سطح بحثمان را تعریف کنیم و بگوییم ما متولّی امر دین هستیم، چه امری؟ اقامهٔ دین. این بحث را میخواهیم دنبال کنیم و هیچکس هم در کشور این را دنبال نمیکند، حتّی میگویم هنوز در درکش مشکل داریم. بیشترین فراوانی کلمهٔ اقامه در فرمایشات حضرت امام و حضرت آقا وجود دارد که از مطالبهٔ اقامهٔ دین و اقامهٔ عدل سخن گفتهاند. ما باید دین را پیاده کنیم، ولی در سطح معرفتی هنوز پشتیبانی لازم را نمیکنیم، چون توجّه لازم را نداریم.
کار اصلی انبیا، حکومت و حلّ مشکل مردم
بعضیها شاید در این بخش باشند که آیا دین هم وارد سیاست میشود یا نمیشود؟ من میگویم انبیا کارشان را بعد از این شروع کردند. در حقیقت، نبی فرض گرفته که دین به حکومت کار دارد، بعد با ما صحبت میکند. قرآن فرض گرفته که نبی به مشکلات مردم کار دارد، بعد از این میگوید حضرت یوسف(ع) یک پیامبر است و پیامبریاش شده دغدغهٔ اوّلش، برجستهاش هم شده است حلّ مشکل اقتصادی مردم. اگر یوسف(ع) به بحث فراوانی نعمت و خشکسالی توجّه نمیکرد، کلّ جامعهٔ مصر و نواحی اطراف از بین میرفت. یوسف(ع) به مردم میگوید اینطوری خواهد شد، «اجْعَلْنِی عَلَیٰ خَزَائِنِ الْأَرْضِ» (یوسف: ۵۵) مسئولیّت امور کشاورزی را به من بسپارید، من میتوانم این کار را انجام دهم. پیغمبر است و دارد حلّ مشکل اقتصادی میکند.
حضرت موسی(ع) نیز حلّ مشکل سیاسی میکند و با طاغوت زمان برخورد دارد.
حضرت سلیمان(ع) هم توحید را در عرصهٔ بینالملل گسترش میدهد. حضرت سلیمان(ع) در تکنولوژی به حدّی رسیده بود که وقتی ملکهٔ سبأ میآید، در آیه هم میگوید (در گزارش هدهد آمده) او خودش همهچیز داشت و اصلاً مشکل مالی و اقتصادی و مادی ندارد، آنقدر از پیشرفت تکنولوژیکی حضرت سلیمان(ع) حیرت میکند که هنوز به میز مذاکره نرسیده، «وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»(نمل: ۴۴) اسلام میآورد.
حکمرانی کشور براساس حکمرانی قرآنی
حالا کسی میگوید حکومت اسلامی باید وارد تکنولوژی شود یا نشود؟ خواستهٔ حضرت سلیمان(ع) از خدا این است: خدایا! مُلکی به من بده که تا پایان تاریخ کسی چنین ملکی نداشته باشد. اینها جزء اولیّات حکمرانی قرآنی است دیگر! وقتی آقا میگوید حکمرانی ما باید قرآنبنیاد باشد، یعنی همین. شما نگاه کنید انبیای الهی نسبت به مشکلات و دغدغههای مردم چطوری بودند، الآن ما هم باید همین مدل باشیم؛ یعنی هر چقدر دینیتر، متدیّنتر و به سطح رهبری نزدیکتر، دغدغهٔ حل مشکلات مردم هم باید جدّیتر باشد. اگر انجام هم ندهد، خداوند سه تعبیر در قرآن دارد:
«وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ»(مائده: ۴۴)؛
«وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»(مائده: ۴۵)؛
«وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»(مائده: ۴۷).
وظیفهٔ مرکز رسانهٔ حوزه در عرصهٔ اقامهٔ دین
میخواهم بگویم مرکز رسانهٔ حوزه باید سطح فکر راهبردی را در مراکز حوزوی بالا ببرد و در عرصهٔ اقامهٔ دین تولّیگری کنیم.
- بررسی و ارزیابی اوضاع و احوال جامعه
من باید ببینم در خانه و محلّهٔ خودم، در بحث اقامهٔ دین چه کاری از من برمیآید؟ اوضاع و احوال را ارزیابی کنم و اگر مسئله و مشکلی دیدم، بی تفاوت نباشم، نه اینکه دعوا راه بیندازم. برای مثال از بعضی بزرگان در تاریخ آمده است: آن زمان که در کربلا بوده، آشغالش را در کربلا نمیریخته و به بیرون کربلا میبرده است. حتّی گاهی که میدیده شهر کربلا کثیف است، خودش آستینها را بالا میزده و تمیز میکرده! ما هم همین کار را کنیم و وقتی میبینیم مسجدی کثیف است، تمیز کنیم؛ مگر اشکالی دارد؟
- شناساندن خود بهعنوان مرکز علمی مرجع
این کار هم سطوحی دارد، یعنی وقتی میخواهیم اقامهٔ دین کنیم، مثلاً در حوزهٔ پژوهش، وقتی یک پژوهشگر، پژوهشگاه، پژوهشکده و مرکز علمی میتواند حلّ مسئله کند که مرجعیّت علمی پیدا کرده باشد. اگر دیگران ما را بهعنوان مرکز علمی به رسمیّت بشناسند، بعد برای حلّ مسئلهٔ خود به ما مراجعه میکنند و از ما کمک میخواهند. ما وقتی نزد یک پزشک میرویم که آن پزشک را قبول کرده باشیم. اگر ما یا شخص دیگری یک بیماری داشته باشیم و به ما بگویند فلانی پزشک خیلی عالیای است، ما هم چون دکتر آن مرجعیّت علمی را پیدا کرده و بیشتر مردم برای آن بیماری بهسراغ او میروند، نزد او میرویم.
- اولویّتبندی درست در انتقال اخبار
مراکز علمی هم اینطوری است، رسانه وقتی در این جهت یک مرکز پژوهشی را معرّفی میکند و افتخاراتش را میگوید، مثلاً یک مرکز پژوهشی که تولید نظریه میکند، این تولید نظریه را در یک کرسی تخصّصی ارائه میدهد و به تأیید هیئت داوران شورای عالی انقلاب فرهنگی هم میرسد، این باید برای مرجعیّت علمی در اولویّت قرار گیرد و ما باید این نکته را منتقل کنیم. در واقع وقتی دروازهبانی خبر میکنیم، پنج خبر آمده که یک خبر این است: «در این مرکز پژوهشی تولید نظریهای صورت گرفته»، چهار خبر دیگر هم مربوط به چهار نشست از کرسی ترویجی است، بیتردید اهمیّت آن کرسی تخصّصی از صد کرسی ترویجی بیشتر است. آنجا دهیازده استاد فقط مینشینند، چهار نفر نقد میکنند و چهار نفر هم داوری، یکی ناظر است و آن یکی دبیر. حداقل ده استاد نشستهاند که یک استاد نظرش را بگوید، دروازهبانی خبر این خیلی فرق میکند با آن یکی.
همایشی برای اولین بار با موضوع جدیدی قرار است برگزار شود، مثلاً ما چندسال است الهیّات حکمرانی را در دستور کار قرار دادهایم و در حال مقدمهچینی برای برگزاری همایشش هستیم و هنوز هم پوستری منتشر نکردهایم، این خیلی فرق میکند وقتی کار شود تا موضوعی که مدام انجام میشود و قبلاً هم انجام شده است و به فرض انجامشدن هم، مشکلی در حوزهٔ اقامهٔ دین از ما حل نمیکند؛ اما حکمرانی مسئلهٔ اوّل ماست و اینکه نظریهٔ حکمرانی اسلامی ما چیست.
در مجلّات نیز همینطور است؛ پنج مجلّه بهلحاظ موضوع و ساختار مثل هم هستند و یک مجلّه هم برای اوّلین بار در حوزه منتشر میشود، این بهلحاظ دروازهبانی آن خبر است، بعد باید دید به کدام بخش مربوط میشود. آیا به ساحت اقامهٔ دین مربوط میشود یا به ساحت تبلیغ دین یا ساحت تبیین؟
تفاوت تبلیغ و تبیین
ما در تبلیغ هوای مخاطب را خیلی داریم و برای مخاطب نوجوان، جوان، دانشجو، استاد یک مطلب را متناسب با او و فهم او میگوییم، در روایت هم داریم: «اِنّا مَعاشِرَ الأنْبیاءِ اُمِرْنا اَنْ نُـکَلِّمَ النّاسَ عَلی قَدْرِ عُقولِهِمْ» (الکافی: ۱/۲۳)؛ امّا در تبیین کاری به مخاطب نداریم و تمام دغدغهمان این است که دین چه میگوید؟ ممکن است کسی بگوید چقدر نظر شما سنگین است، حال آنکه این برای شما ننوشته و فقط برای این نوشته که نظر دین را بگوید.
سطوح اقامهٔ دین
آنجا که اقامه میکند، چه؟ آنجا مخاطب راهبردی دارد. سطوح اقامه الآن اینجا پیش میآید.
- سیاستگذاری کلان در سطح رهبری و ابلاغ آن
برای اقامه، ما یک بار سیاستگذاری کلان و در سطح رهبری میخواهیم، یک بار هم بعد از سیاستگذاری است. تاکنون حضرت آقا ۵۶ بستهٔ سیاستی ابلاغ کرده اند، مثلاً یکی همین سیاستهای خانواده است که باید ببینیم تنظیمگری لازم برای اجرای این سیاستها شده است یا خیر!
- تنظیمگری سیاستها
تنظیمگری را چه کسی انجام میدهد؟ مجلس شورای اسلامی.
- تسهیلگری
وقتی در مجلس قانونی تصویب میشود، آیا دولت آییننامهها و مقرّرات لازم برای اجرای این سیاست را انجام داد یا خیر؟ شما میگویید اقامهٔ دین آنگونه که رهبری میگوید. بعد از آن وارد تسهیلگری میشویم. آیا بعد از اینکه این قانون آمد، الآن تسهیل شد؟ مثلاً یکی از مواد آن قانون ابلاغی حضرت آقا در بحث خانواده، تسهیل در امر ازدواج بود. حالا تسهیل شد؟ تسهیلگری یعنی چه؟ تسهیل یعنی توانمندسازی از یک سو، رفع موانع از سوی دیگر.
ضرورت وجود تراز اسلامی در هنر
در پاسخ به این سوال که رسالت و کار رسانه در حوزه چیست؟ با ید گفت؛ دادن بازخورد مناسب در بحث اجرا، بحث نظارت، نحوهٔ اجرا و بررسی اشکالات آن در مقام اجراست.
بحث هنر و آن پادکستها، فیلمها و انیمیشنها اینجا خودش را نشان میدهد. برای مثال در بحث حجاب یا خانواده، این را از اوّل باید به بچه میگفتیم. متأسفانه الآن میفهمیم چه اتفاقی افتاده است! این بچهها از همان کوچکی اینقدر انیمیشنهای نامناسب دیدهاند، دخترهای کوچکی که حداقل یکبار کلمه دوستپسر را شنیده اند و یا سربرهنهاند و هر چیز دیگری که بد میدانیم، در آنها بوده است. چه کسی اینها را پخش کرده است؟ خودمان پخش کردهایم، کسی از جای دیگری نیامده بود.
آیا این هنر تراز اسلامی داشت؟ وقتی تراز اسلامی نداشته، خروجی آن نیز چیزی نخواهد شد که ما میخواهیم. در واقع ما برای این نه تبیین کرده بودیم، نه تبلیغ و نه اقامه، در هر سه سطح بحث خانواده را رها کرده بودیم و هنوز هم رهاست، هنوز هم حاضر نیست کوتاه بیاید و شما را هم آنجا بگذارند، وقتی نزدیک میشوی، فقط ایراد میگیری. ما اگر میگوییم دین، باید از «الف» تا «ی» را بگوییم.
تلاش برای آرمان تجلّی دین در مقیاس جهانی
شما در این مسیر در حرکت هستید، ولی ما باید کمی تلاشمان را بیشتر کنیم؛ میگویند همیشه آن آرمانتان باید جایی باشد که دستتان به آن نرسد و مدام برایش تلاش کنید؛ مثلاً آقایان در الآفاق میگویند حال که آقا میگوید اقامهٔ دین، پس من به مصر هم کار دارم، به عربستان هم کار دارم، به تونس و زیتونهایش هم کار دارم، به پاکستان هم کار دارم. همین پاکستان عالَمی است برای خودش و چقدر همهٔ آنها به ایرانیها علاقه دارند، نه فقط شیعیانشان، بلکه اهلسنّتشان هم اینگونهاند. شما از ایران با همین عبا و قبا بروید، اینقدر اظهار محبّت میکنند، بعد هم میگویند چرا ایران ما را تحویل نمیگیرد و نه دانشگاههای ایران و نه وزارت علوم ایران با ما رابطهٔ علمی ندارند!؟ اصلاً همهاش اروپا!
این نگاه وقتی باشد، دیگر افق دید ما آن آیهٔ جهانیشدن دین میشود: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَیٰ وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ» (توبه: ۳۳) یعنی آن آرمان تجلّی دین در مقیاس جهانی است، حالا جای ما کجاست؟ حداقل فاصلهمان را میدانیم! فاصلهٔ مراکز پژوهشی ما با تولیداتی که الآن در قم داریم، با این نگاه جهانی چقدر است؟ یکی از علّتهایی که سمت مجلّات غیرفارسی رفتیم، برای این هیئتهایی بود که از کشورهای دیگر میآمدند و به ما میگفتند همهٔ اینها فارسی است، به چه درد ما میخورد! بخشی از این آثار در لبنان یا عراق به عربی منتشر شد. آنها راست میگفتند! ما اینجا برای خودمان مینویسیم و چاپ میکنیم، دیدیم مجلّه مَحمل خوبی است. حالا شما این کتاب را نوشتید، خلاصهاش کنید تا بهصورت مقاله در یک مجلّهٔ انگلیسی یا عربی چاپ شود. اصل ایده در اینجا بماند، مقاله هم برود و مورداستقبال واقع شود.
مطالبهگری رسانهٔ حوزه از مراکز پژوهشی حوزوی
رسانهٔ حوزه میتواند اینها را از مراکز پژوهشی حوزوی مطالبه کند. وقتی سؤالی بفرستید، ما به فکر فرومیرویم و بعد میگوییم راست میگوید، جواب این سؤال چیست؟ شما در حوزهٔ اقامهٔ دین چهکار کردید؟ آیا الگوهای اقامه را پیشنهاد کردید؟ چون فقط نظریه کافی نیست! شما مستحضرید که فتوا تا بخواهد تبدیل به قانون شود، کلّی اتّفاق باید بیفتد.
مواجهه با دو دسته مشکل در اقامهٔ دین
مسئلهای که در اقامه کمتر به آن پرداختهایم و تقریباً مغفول مانده، این است که ما در اقامه با دو دسته مشکل مواجهه هستیم:
- یک دسته، مشکلات ساده است که یک شخص یا نهاد یا مجموعه بهتنهایی میتواند حل کند. اینها خیلی گیر ندارد و اگر آن شخص یا نهاد ارادهاش باشد، به تنهایی میتواند حل کند.
- یک دسته مشکلات، مشکلات پیچیده و بغرنج است که اگر بخواهد حل شود، باید چندین دستگاه و نهاد و مجموعه کنار هم قرار گیرند با هم همافزا شوند، تقسیم مأموریت کنند تا آن انجام مشکل حل شود. چند وزارتخانه از دولت باید بیایند، بخشهای مختلف حوزهٔ علمیّه باید بیایند، نهادهای مدنی باید بیایند، بازار و تشکّلها باید بیایند تا مشکل رفع شود. همین مسئلهٔ حجاب الآن چرا شکست خورد؟ چون آن دستگاههای متولّی گفتند نیروی انتظامی برود، بقیه پس چه میشوند؟ دولت حاضر نبود حتّی از مالیات چادر مشکی دستبردارد و گفتند نمیشود مالیات چادر را صفر کرد. دیگر در یکی از دولتها خیلی تخفیف دادند، گفتند واردکنندگان چادر مشکی سیچهل درصد باید مالیات دهند.
اگر شما اینها را فقط روی کاغذ تصویب کنید که فلان دستگاه این کار را انجام دهد، فلان دستگاه هم این کار را انجام دهد و...، این کار انجام نمیشود! مثل این است که خدایناکرده دشمن حمله کرده باشد، بعد به نیروهای مسلّح بگوییم هرکدام بروید و جلویش را بگیرید. اینجا به یک قرارگاه نیاز دارد که وظایف هریک را مشخّص کند، بعد مرتب از آنها گزارش بخواهد، دوباره تصمیمگیری شود و دوباره ابلاغ کند، او هم موظّف به اجرا باشد. اگر اجرا نکرد، با آن برخورد کند.
نیاز به حکمرانی قرارگاهی برای اقامهٔ دین
ما در اقامهٔ دین به حکمرانی قرارگاهی نیاز داریم و اگر فقط در تریبون نمازجمعه گفته شود، انجام نمیشود و برای اجرا حکمرانی قرارگاهی میخواهد. در فقه هم از قدیم بوده و الآن هم هست، وقتی میخواستند چیزی اجرا شود، نمیگفتند فتواست، میگفتند حکم حکومتی است. آنهایی که اهل دقّت هستند، فرمایش میرزای شیرازی را «حکم تحریم تنباکو» میگویند؛ یعنی او بهعنوان ولیّ حکمی صادر میکرد که انجامش بر همه واجب بود، لذا آن خانمی هم که در دربار بود، دیگر برای ناصرالدینشاه قلیان نیاورد. به او گفتند چرا قلیان نیاوردی، گفت: قلیانها را شکستهایم و دیگر قلیانی نیست! گفتند چرا شکستید، گفت: آقا گفته قلیان حرام است. این حکمرانی میشود.
در بحث حکمرانی، فقه ما اتّفاقاً خیلی قوی است! در فقه آقا حکم جهاد میدهد، این یعنی چه؟ یعنی همهٔ آنهایی که میتوانند بیایند، باید صف شوند. در آیهٔ چهارم از سورهٔ صف میگوید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ» باید منظّم هم باشند و تعریف کار و تعریف مأموریت شده باشد، نه اینکه هرکس هر کاری دلش میخواهد بکند. از این جهت، شما در بحث اقامهٔ دین در کشور و خارج از کشور، باید قرارگاههای جدیدی با این رویکرد ایجاد شود.
این هم کار پژوهشی، مطالعه و الگو میخواهد یا مثل همین حوزهٔ تبیین دین، یک کار قرارگاهی میخواهد. ما اینهمه پژوهشگاه و پژوهشکده و مراکز داریم، اگر اینها قرارگاه داشته باشند، چه میشود! ما سالانه چقدر تولید محتوا میکنیم، ولی الآن همافزا نمیشود. من حتّی زمانی گفتم برای تبلیغ در ماه رمضان، فقط دوازدههزار مبلّغ دفتر تبلیغات اعزام میکند. برای یک سخنرانی خوب شاخص بدهیم و بگوییم هرکس فکر میکند سخنرانیهایش خوب است و این شاخصها را دارد، سخنرانیهایش را با همین گوشیاش ضبط کند و برای ما بفرستد. به بهترینها هم جایزه دهیم و از آنها تقدیر کنیم. از این دوازدههزار سخنرانی، هزار تا صوت خوب درمیآید. ما خیلی از جاها تولید داریم، امّا آن قرارگاه و فرهنگ کار قرارگاهی و همافزایی را نداریم.
حقیقت معنایی تفکّر حکمرانی
این همان تفکّر حکمرانی میشود. حکمرانی یعنی جمعشدن و همافزایی افراد، نهادها و سازمانها (دولتی و غیردولتی، خصوصی و حوزوی) برای حلّ یک مشکل پیچیده با تقسیم کار. این کار را باید جایی انجام دهد و پیشگام شود که قدرتش را دارد. ما در رسانه میتوانیم فرهنگ این همافزایی را بسازیم و بگوییم اگر با مسئلهٔ پیچیده مثل یک مسئلهٔ ساده برخورد کنیم، حل نمیشود! خیلی روشن است و از نظر علمی هم امری واضح. شما یک مسئلهٔ پیچیده دارید و میخواهید یک نهاد یا یک شخص آن را حل کند، امّا نمیتواند. طبق سورهٔ نور، این امر جامع است و وقتی شما در محضر پیغمبر(ص) هستید، بدون اجازهٔ حضرت حق ندارید صحنه را ترک کنید تا آن امر جامع حلّ و فصل شود و به نتیجه برسد.
گزارش: اکبر پوستچیان
نظر شما