تحولات منطقه

نشست علمی تبیین فقه و فلسفه مقاومت با حضور اساتید و پژوهشگر فقه سیاست و رسانه حوزه برگزار شد.

آنچه در نشست تبیین علمی فقه و فلسفه مقاومت گذشت / غزه بر اساس منطق امام حسین (ع) می جنگد
زمان مطالعه: ۱۵ دقیقه

نشست علمی تبیین فقه و فلسفه مقاومت با حضور حجت الاسلام والمسلمین سجاد ایزدهی عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و حجت الاسلام والمسلمین ملک زاده عضو هیأت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به همت خبرگزاری خبرگزاری حوزه برگزار شد.

مشروح مباحث مطروحه کارشناسان این نشست را در ادامه بخوانید:

حجت الاسلام والمسلمین ایزدهی:

مقاومت مبتنی بر این منطق است که در این زمینه باید در حوزه دروس رایج پژوهشی و علمی ناظر به مسائل روز جامعه پاسخگویی داشته باشیم.

سهمی از حوزه و آموزش و پژوهش باید ناظر به مسائل مستحدثه باشد و دانشمندان حوزه فقه و اخلاق و کلام باید مسائل روز را بررسی کنند.

مواجهه عمیق جامعه و علم با مفهوم مقاومت

جامعه امروز از جهاتی با مقوله مقاومت مواجه است. آنچه در ۴۰ سال پس از انقلاب یا سه دهه قبل از انقلاب ناظر به انقلاب. همین مساله باعث شد که مساله شناسی و معظلی که با مقاومت می خواهیم آن را حل کنیم چیست و چه الگویی در این حوزه داریم.

فرایند شناخت و روش حل و پاسخ به مساله در هر حوزه ای وجود دارد و اولا باید مساله جامعه خودرا بشناسیم و به آن جواب بدهیم. امروزه و بیش از چهل سال با هجمه ای بی نظیری از جانب نظم سلطه مواجه هستیم تا علم انقلاب اسلامی را پایین بکشد.

در دعوای دو بلوک که حاصل نظم مادی گرایی بود انقلابی شکل گرفت که با این دو بلوک تفاوت ماهیتی داشت. پس از آن تمام قدرت های جهان به پاخواستند تا این منطق بزرگ که جنبه الگودهی داشت را برچینند. جنگ و تحریم و فشارهای گسترده بین المللی و در نهایت مواجه بسیار جدی در عرصه های مختلف از جمله نظامی و فرهنگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و ایجاد فضای گسترده فرهنگی علیه ما برای آن بود که این علم پایین بیاید.

دشمنان انقلاب اسلامی از اسلام داعشی استفاده کردند تا این گزینه اصیل با نسخه بدیل گم شود. انقلاب اسلامی در مقابل این فشار و تهاجم همه جانبه چه باید می کرد؟ گزینه مواجهه با نظم سلطه و نظمی که در مقابل او بر خواسته است چگونه باید باشد؟

آنچه در نشست تبیین علمی فقه و فلسفه مقاومت گذشت / غزه بر اساس منطق امام حسین (ع) می جنگد

مقاومت به معنی تاب آوری است

مقاومت به معنی تاب آوری است. یعنی اگر یک دشمن یا غیری که به دنبال مقابله با ما است از یک هژمون و سلطه ای برخوردار است که نمی توانیم آن را از بین ببریم و حتی در یک موقعیت هم وزنی نیز با وی قرار نداریم باید تاب آوری داشته باشیم.

حوزه سیاست و فرهنگ و رسانه و سکوهای رسانه ای و ساختارهای بزرگ اقتصادی و سیاسی امروز جهان از آن غرب است و مادر مقابله با این هژمون رایج که به دنبال مضمحل کردن رقیب تا بن دندان مسلح است باید تاب آوری داشته باشیم.

در این جنگ ابتدا باید تلاش کنیم که باقی بمانیم و قدرت خود را بیافزاییم. در اینجا باید از نقطه ضعف به نقطه تعادل برسیم. اینکه مقام معظم رهبری از اقتصاد مقاومتی سخن به میان می آوردند به این معنی است که اقتصاد مادر مقابل فشارهای بیرونی تاب آوری داشته باشد و اگر قرار باشد که اگر محصولی تحریم شد باید بتوانیم آن را تامین کنیم. به همین جهت مسأله تولید و خودکفایی جایگاه خود را پیدا می کند. در این حوزه نیز باید در عرصه فرهنگ نیز تاب آوری داشته باشیم، زیرا امروز سکوهای رسانه ای با طرف غربی است.

در سال ۱۴۰۱ تمام دنیا در فضای مجازی به شکلی نشان می دادند که کشور ما از دست رفته است. همین چند روز پیش پیش از سیطره نظامی سربازان سوری از طریق همین القائات تفنگ های خود را به زمین گذاشتند. امروزه تاب آوری در فضای مجازی بسیارمهم و تعیین کننده است.

در اینجا با مجموعه ای در منطقه مواجه هستیم به نام «منطقه مقاومت» مواجه هستیم که وجه جامع آنها برچیدن ساختار نظم نظام سلطه در منطقه است. این جبهه نمی خواهد اجازه دهد منطقه به دست کسی اداره شود که از ۷هزار کیلومتر آن سوتر می آید.

امروزه در منطقه ما آمریکا است که اراده می کند که یک نظام سلطنتی عربی حضور داشته باشد یا خیر. آمریکا به شکلی بازیگران منطقه را مدیریت می کند که الگوی اصیل انقلاب اسلامی از بین برود.

منطق مقاومت

منطق و منطقه مقاومت در مقابل این نظم سلطه صفارایی کرده است که آگاهی و معنویت و هویت و... را به ارمغان بیاورد. امروزه مسأله مقاومت کاملا ساری و جاری است. اینکه با این مسأله موجود چگونه مواجهه کنیم یک مسأله مهم است. در اینجا اگر بگوییم که باید سازش کنیم و سلطه را بپذیریم اساسا خود را از بین برده ایم و اگر مساله مذاکره هم به میان بیاید باید با شرایطی باشد که در راستای مقاومت باشد، زیرا مقاومت ابزار مقاومت است.

در موقع مذاکره نباید بگوییم که ما مشکل خزانه خالی داریم و مشکل آب داریم قطعا نمی توانیم مذاکره خوبی هم داشته باشیم.

مقاومت امری کاملا فطری است ولی باید در ابتدا مسأله شناسی و سپس موضوع شناسی و مساله شناسی و حل مساله را در دستور کار خود قرار دهیم.

تبیین علمی مقاومت

ارائه مدلی از مقاومت در انقلاب اسلامی از مهمترین بروزات مساله مقاومت و انقلاب است. ادبیات فقهی ما عمدتا در فرض جهاد شکل گرفته است ولی وقتی در فقه صحبت از جهاد می شود، مساله بیشتر حول جهاد ابتدایی است.

ادبیات فقهی روایات ما ناظر به زمانی است که ما توان مغلوب کردن دشمن مان را داریم، ولی از زمانی که استعمار پای به شرق نهاد و بر بسیاری از کشورهای اسلامی استیلا یافت با مفهومی از جهاد مواجه شدیم که بیشتر در موضع ضعف قرار داشتیم. کشورهای استعمار گر با قدرت تکنولوژی بر کشورهای شرق استیلا یافتند.

مساله این است زمانی که ما در موضع ضعف قرار داشته باشیم چگونه می توانیم در مقابل این قدرت مستکبر مقابله کنیم. امام راحل بیشتر با ادبیات فقر و غنا و به دوگانه قرآنی استضعاف و استکبار اشاره می کنند.

اینکه در ادبیات فقهی مان منطق مقاومت در مقابل دشمن از خاستگاه عدم توان مقابله را استخراج کنیم یک مساله کاملا مهم است. فراتر آنکه این مساله، مساله بسیاری از کشورهای جهان سوم است که چگونه می توانیم با این قدرت ها مواجه شویم.

مثلا کشور هند یا آفریقای جنوبی و یا کشورهایی که مستعمره های کشورهای اروپایی بودند با منطق مقاومت بر این کشورهای استعمارگر بیروز شدند.

مساله این است که همه جوامع ضرورت مقاومت را حس می کنند و تنها ممکن است در اشکال مقاومت باهم متفاوت باشند.

در نظم مارکسیستی مشاهده می کنیم که این افراد در مقابل نظم سرمایه داری قیام کردند. طبقه کارگر به معنی افرادی است که در مقابل سرمایه داران به استضعاف کشیده شدند. از قضا در اوایل انقلاب یا کمی پیش از انقلاب ایده مقابله با نظم سلطه گر بسیار رونق داشت و گروه های چپ که بعدها به منافقین معروف شدند انسان های مسلمانی هم بودند که ایده های مبارزه جویانه را به شدت دنبال می کردند. برخی از این افراد به این باور رسیدند که فقه ما و دین ما منطق مقاومت ندارد و بیان می کردند که دین فقط به دنبال نماز و روزه است، لذا از اصل منطق دست کشیدند و مارکسیست شدند و بنیادهای منطق مارکسیسم را به دلیل اینکه این مکتب، منطق مبارزه دارد پذیرفتند. حتی این منطق مبارزه در مقاومت فلسطینی و عربی و برخی کشورهای پیرامون فلسطین شکل گرفت. یعنی گفتمان کارگری به بهانه مبارزه با استکبار علیه اسراییل همراه شدند. در برخی اوقات نیز منطق ناسیونالیسم عربی نیز با این جریان همراه شد. این گروه ها با هم همراه شدند ولی در واقع موفقیتی نداشتند. هر انسان و هر حیوانی در مقابل چالش بقا دست به مقاومت می زند، زیرا سلطه گران به هیچ حد یقی حساسیت ندارد.

آنچه در نشست تبیین علمی فقه و فلسفه مقاومت گذشت / غزه بر اساس منطق امام حسین (ع) می جنگد

منطق مقاومت امام خمینی(ره)

امام راحل از خاستگاه فقه، گونه مطلوبی از مقاومت ارائه کردند که این گونه در ابتدا یک نظریه است و دوم مبتنی بر مبانی دینی خودمان است و سوم اینکه تاثیرگذار و موفق است.

منطق مقاومت امام راحل دارای دو عرصه است. نخست، زمانی که می خواستند انقلاب کنند با دو رویکرد مواجه است. ایشان سالها پیش از انقلاب بیان می کنند نیروهای من هنوز بر در گهواره ها هستند. امام راحل مبارزه علیه نظم استبدادی داخل کشور را بر اساس مدلی ارائه کردند که این مدل در جهان بدیلی ندارد.

حضرت امام در مبارزه علیه شاه عملا منطق آگاه سازی مردم است. یعنی وقتی مردم بدانند که کرامت آنها از بین رفته است علیه این نظم خیزش می کنند.

نکته دیگر آنکه این منطق، منطق استقلال و کرامت و ارزش ها است. حتی امام راحل به شاه هم فرمودند که دلیل این اعتراضات ما آن است که نمی خواهیم شاه این کشور ذلیل باشد و زیر یوغ آمریکا باشد. منطق امام فراگیر بود و بر آن بودند که منطق استبدادی را باید از ببن ببریم.

امام راحل بیان می کردند که در این منطق یا پیروز می شویم یا شهید می شود. پس این منطق ضعف و شکست را با خود ندارد.

منطق امام راحل هیچ وقت دچار انفعال نمی شود

منطق امام راحل منطق معنویت گرا است که هیچ وقت دچار انفعال نمی شود. منطق پیشینی این منطق بر اساس حضور و قدرت مردم و قدرت معنویت است. این قدرت فراتر از قدرت سلاح است.

مدل امام راحل در مواجهه با نظم استبداد، فطرت گرایی و اقناع عمومی و انسان محوری است. یعنی انسانیت انسان مبتنی بر خدا باید حفظ شود و همه باید در این میان به صحنه بیایند. همه مردم باید به خیابان بیایند. روز ۲۱بهمن صحبت از حکومت نظامی شدید شد که امام راحل فرمودند که همه مردم به خیابان بیایند.

مدل انقلاب اسلامی مدل شرقی و غربی و چگوارا و کاسترو و مارکیست نبود. بلکه یک مدل مبتنی بر فطرت و معنویت و مردم است . اگر قرار بود که این منطق حفظ شود همه کشورهای تحت استضعاف این مدل را دنبال می کردند. امام راحل در ادامه بیان کردند که در نظم بین الملل هم باید همین حالت را حفظ کنیم. یعنی همان الگوی مبارزه با استبداد می توان در آوردگاه مبارزه با نظم سلطه جهانی پیروز شد.

غزه بر اساس منطق امام حسین (ع) می جنگد

غزه بر اساس منطق انقلاب اسلامی که همان منطق امام حسین است می جنگد و امروز این مدل توانسته است اسرائیل را از پای در بیاورد. با اینکه اسرائیلی ها خسته شده اند، آنها هر روز جوانه می زنند.

آنچه در نشست تبیین علمی فقه و فلسفه مقاومت گذشت / غزه بر اساس منطق امام حسین (ع) می جنگد

چیستی منطق مقاومت

زمانی است با دشمنی مواجه هستیم که به ما حمله می کند و با آن مواجه می شویم. ولی بسیاری از اوقات سلطه، خود را نشان نمی دهد تا با مقاومت روبرو شود. مقاومت در مقابله سبیل و سلطه و استکبار قراردارد. گاهی با تکنولوژی و سبک زندگی و رسانه غرب مواجه می شویم ولی نکته مهم این است که تمام این امور بر اساس منطقه علوم انسانی غربی است.

وقتی منطق علوم انسانی غربی به علوم سیاسی و روانشناسی و... غربی مبدل می شود نمی توانیم دیگر ابزاری برای مبارزه داشته باشیم. اگر استعمار فرانسه در آفریقا حضور یافت و بعد از این کشورها رفت ولی با فرهنگ و زبان و سبک زندگی فرانسوی در آن سرزمین ها استیلا یافت.

وقتی علوم غربی را مطالعه می کنیم با این فرض درس می خواهیم که خدایی وجود ندارد و اصل بر سرمایه و ماده و لذت و آسایش است. در عرصه علم سیاست اصل بر فقدان خدا است. علوم انسانی موجود که امروزه به گفتمان جهانی مبدل شده است و نهادهای رایج غربی در ذیل اندیشکده ها و سلطه بانک جهانی و... تنها زمانی به شما مشروعیت می دهند که با آنها و نظام فکری آنها همراه شوید.

غرب به گونه ای سلطه خود را فراگیر می کند که حتی گروه و کشوری که تحت ظلم قرار می گیرد اصلا نمی داند که دچار سلطه شده است. باید نوع مواجهه مقاومت به تناسب با آن سلطه را بازتعریف کنیم. اگر فناوری مناسب با جنگ افزارهای جنگی را نداشته باشیم نمی توانیم پیروز شویم.

منطق انقلاب اسلامی، منطقه باور و شجاعت است ولی در ابتدا باید در حوزه علوم انسانی و فناوری های مطابق به این علوم و سپس زیست مطابق با این منطق را ایجاد کند.

نظم منطبق بر ارزش ها و حاکمیت معنویت و شناخت و انسانیت اگر در معرض آگاهی کشورهای دیگر قرار بگیرد قطعا از آن الگو تبعیت می کنند. مگر ما به کشورهای کوچک آفریقایی فشاور آوردیم که بیگانگان را از کشور خود بیرون کنند؟ قطعا خیر. این فعالیت ها اثرات نفوذ روح انقلاب اسلامی و منطق مقاومت است.

ملتی که خفیف و خار شد دیگر تاب آوری ندارد

اگر کشوری مثل مالی می گوید که سرمایه و طلای من نباید به فرانسه برود قطعا از یک گفتمان بهره برده است. ظلم ناپذیری یک منطق بر اساس فطرت است. وقتی گمشده اصلی کشورها از ماده به خدا رسید دیگر هیچ پستی و خفتی این جامعه را فرانخواهد گرفت. ملتی که خفیف و خار شد دیگر تاب آوری ندارد. کسانی که قصد شکست دادن حضرت موسی داشتند وقتی با منطق حضرت موسی مواجه شدند از جان خود گذشتند و با حضرت موسی همراه می شود.

آنچه ما باید انجام دهیم، فراتر از تقویت نظامی است که باید تلاش کند که نیروهای جهادگر در دنیا را با گفتمان اسلام اصیل آشنا کنیم. امام راحل روی مردم تاکید کردند و به بسیج مبدل شد و از معنویت سخن گفتند و مفهوم شهادت شکل گرفت. وقتی این جریان حرکت کند به قله می رسیم و وقتی به قله برسیم هیچ سلاحی بر ما کارگر نخواهد بود.

قدرت غرب با علوم انسانی و امت سازی از بین می رود

وقتی در حوزه علوم انسانی توانستیم مدل و الگوی خود را داشته باشیم می توانیم در جهان تأثیرگذار باشیم. باید به سمتی برویم که ابزار سلطه از بین برود. باید صورت مساله را پاک کنیم. قدرت غرب با علوم انسانی و امت سازی و ... از بین می رود. با از بین رفتن نظام سلطه همه مردم به فطرت خود باز می گردد.

آنچه در نشست تبیین علمی فقه و فلسفه مقاومت گذشت / غزه بر اساس منطق امام حسین (ع) می جنگد

حجت الاسلام والمسلمین ملک زاده:

بحث مقاومت که دارای مفاهیم و کاربردهای متعددی است در کتب لغت بحث مفهوم مقاومت با استقامت و دفاع و جنگیدن و صبر و تحمل و ثبات و تاب آوری و مداومت و پایداری و.. هم معنی است ولی معنی اصلی همان ایستادگی و پایداری و تاب آوری است دارای اشتراک معنایی است.

در اصطلاح قرآنی مقاومت به معنی پایداری در دین بیان شده است. مقاومت شاید

بر خلاف جهاد لفظی مقدس نیست بلکه مقاومت اسلامی که بیان می کنیم به یک امر مقدس معنی می شود.

در اصطلاح فقه سیاسی مقاومت را به معنی ایستادگی در مقابل سلطه مستکبرین معنی می کنیم و مقاومت را اعم از دفاع که در ادبیات رایج فقهی که ناظر به دفاع تهاجم است بگیریم. همچنین مقاومت را می توانیم اعم از جهاد بگیریم زیرا جهاد یک امر مقدس است. پس آنچه از مقاومت مد نظر داریم یک امر اسلامی و دینی و مقدس است. یعنی جهاد ذیل مقاومت است.

منطق و فلسفه مقاومت

در فلسفه مقاومت از دو نوع مساله فلسفی و عقلی سخن به میان می آوریم. نخست به اثبات مقاومت از رویکرددرون دینی و دومین مساله اثبات مقاومت با رویکرد درون دینی است.

نکته اولی که در باب عقل برون دینی می توان عرض کرد، سازگاری فطرت سلیم با مساله مقاومت است. ایستادگی در برابر ظلم ریشه در فطرت و طبیعت انسان دارد.

یک انسان سالم که دارای فطرت و تینت سالم است قطعا تحت ظلم سر خم نمی کند. این ظلم در همه عرصه ها صادق است. گاهی اوقات تهاجم، تهاجم فرهنگی است و وقتی که انسان حس می کند که فرهنگ و هویت او در خطر است مقاومت می کند.

نابودی زیرساخت های نظامی در سوریه که قطعا تازه اول کار جانیان و کسانی است که تا چند روز پیش سخن از تفاهم و آشتی و تعامل با سوریه حرف می زدند یکی از نشانه های کنار گذاشتن گزینه مقاومت است.

امروزه قدرت های سلطه گر برای تغییر سبک دینی و زیست دینی از فضای مجازی و رسانه استفاده می کنند، به همین دلیل ما نیز باید در این عرصه فعال تر باشیم.

یکی از مهمترین مباحث، تلاش بر اساس منطق نظام سرمایه داری است. عقل محاسبه گر نظام سرمایه داری بر اساس ایده های بتنهام و... بیان می کنند که انسان محاسبه می کند که کدام راه به نفع و کدام راه به ضرر ختم می شود. اگر همین سود و زیان را بخواهیم محاسبه کنیم به این نتیجه می رسیم که به تعبیر مقام معظم رهبری درست است که مقاومت هزینه دارد ولی هزینه سازش بسیار بیشتر است.

اگر همین مساله را که بعضا جوانان ما تصور می کنند با القائات رسانه های غربی با ترک مقاومت به بهشت موعود می رسند به خوبی تبیین کنیم قطعا دشمن را ناکام گذاشته ایم.

امروزه وضعیت کشورهای عربی را مشاهده می کنیم که به آمریکا پایگاه داده اند و نفت را ارزان و رایگان در اختیار آمریکا قرار می دهند و در نهایت رئیس جمهور آمریکا به صراحت آنها را گاو شیرده خطاب کرد.

در دوران شاه نیز چنین بود و شاهد بودیم که در دوره پهلوی سازش کردیم و پایگاه در اختیار آمریکا قرار دادیم ولی وضعیت مطلوبی از نظر اقتصادی نیز نداشتیم.

آنچه در نشست تبیین علمی فقه و فلسفه مقاومت گذشت / غزه بر اساس منطق امام حسین (ع) می جنگد

مقاومت و فرهنگ قرآنی

قرآن کریم بیان می کند که تصور نکنید که اگر شما مقاومت را ترک کردید دشمن دست از سر شما بر می دارد. یعنی آنها تا جایی به شما فشار می آورند که تسلیم محض آنها شویم.

بحث محال عقلی بودن تسلیم اسلام در برابر کفار را نیز باید به دقت بررسی کرد. امام راحل مهمترین شاهد و دلیل ولایت فقیه را مساله عقل درون دینی می دانند. یعنی تصور عاقلانه ولایت فقیه منجر به تصدیق خواهد شد.

بر اساس شواهد متعدد و آیه نفی سبیل یک انسان عاقل هیچ گاه سلطه کفار بر مسلمانان را تحمل نمیکند. یعنی انسان مسلمان نمی توانند دربرابر سلطه کفار سازش داشته باشد. سازش در شرایطی مثل ایران یک نوع تغییر تاکتیک است نه سازش و ترس. حفظ مصالح اسلامی باعث می شود که نرمشی داشته باشیم تا مصالح عالیه را ببینیم.

بسیاری از مردم تصور می کنند که مقاومت یک مبحث خشک غیر قابل تغییر است. مقاومت اسلامی تغییر تاکتیک را نیز کاملا روا می دارد. گاهی اوقات حتی مجبور به تقیه می شویم.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دو بعد سیاسی و نظامی پیشرفت های عظیمی داشتیم. بخصوص در حوزه نظامی به حدی رسیدیم که امروز کسی جرات حمله به ایران را ندارد. ولی به لحاظ اقتصادی و فرهنگی هنوز جای کار داریم که باید در این زمینه نیز قوی تر عمل کنیم.

با اقتصاد لیبرال نمی توانیم در مقابل لیبرالیسم بایستیم. امروز اقتصاد ما وابسته به ارز نظام سرمایه داری است. فرهنگ ما بسیار تحت نفوذ است. امروزه رسانه ما تحت نفوذ است. یک روز پس از اینکه وزیر خارجه رژیم صیهونیستی ترور شهید هنیه را به وسیله واتساپ می پذیرد شاهد رفع فیلتر واتساپ هستیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha