اقتصاد ما با تورمهای بالای ۳۰ درصد به یک اقتصاد تورم محور تبدیل شده است. امواج های تورمی در کشور سرمایه افراد را با خود به این بازار و آن بازار می برد. این موج تورمی که ماهیت پرنوسان و غیرقابل پیشبینی دارد، یک به یک بازارها را پشت سر گذاشته و آنها را فتح و سپس به بازار بعدی سرازیر می شود. اگر مردم در چنین اقتصادی استراتژی درستی برای همراهی با تورم نداشته باشند، سبد دارایی هایشان کوچکتر و بیارزشتر و قدرت خریدشان نیز روز به روز کمتر میشود. مردم برای جانماندن از تورم باید مشارکت فعال و نظارت دائم بر فعالیت بازارها داشته و سبد سرمایه گذاری خویش را طوری بچینند که بتواند یک گام جلوتر از رشد تورم حرکت کنند، سبدی که از موج یا افزایش قیمتی که در این بازارها ایجاد می شود منفعت ببرد.
این موج های تورمی که به سرعت بین بازارهای مالی جا به جا می شود، همزمان به تمامی بازارها هجوم نمی برد بلکه آنها را یک به یک پشت سر می گذارد. دلیل این مساله را باید در نقدینگی دانست که در اقتصاد ما در جریان است. در اقتصاد ایران یک حجم مشخص پول موجود است که هر از گاهی این مقدار معین و مشخص وارد یک بازار می شود، تورم ناشی از این مساله باعث می شود این بازار رشد بالایی را تجربه کند، رشدی که حتی از مرزهای تورم عمومی نیز بالاتر است و سبب می شود بالاترین بازده کوتاهمدت را برای سرمایه گذاران داشته باشد.
سرمایه گذاران این وجوه که در جستجوی بالاترین نرخ بهره یا بازده کوتاهمدت هستند، با وقف به این مساله سرمایههای خود را به سرعت میان بازارها یا آیتمهای سرمایهگذاری مختلف جابهجا می کنند. بدین شکل که در بازه زمانی که پول به سمت بازار مثل طلا، سکه، ارز، ملک و خودرو و ... سرازیر می شود، نقدینگی خود را وارد این بازارها کرده و از آن سود می برند و سپس با لشگرکشی نقدینگی به سمت بازار بعدی، سرمایه خویش را از آن خارج و به دارایی دیگری تبدیل می کنند تا بتوانند از سرمایه گذاری در بازار از بعد منتفع شوند و این مساله دومینوار تکرار می شود.
این پروسه تورمی در بعضی از بازارها با فاصله خیلی کم با بازار بعدی اتفاق می افتد ولی بعضی از بخشهای اقتصاد نیز هستند که با تاخیر و فاصله زمانی بیشتری این موج را میگیرند. این چرخه ها نیز معمولا دو تا شش سال طول می کشد.
نکته مهمی که باید توجه داشته باشیم این است که این سیکل معمولا از دلار شروع می شود و به دنبال ان بازار طلا موثر متاثر می شود. سپس بازار بورس و مسکن تحت تاثیر قرار می گیرند و در نهایت، وارد دوره رکود اقتصادی و اوراق خزانه می شویم که سطح سرمایهگذاری در کشور کاهش پیدا میکند و سود سپرده میتواند نسبت به سرمایه گذاری در بازار جذابتر باشد. با گذار از این مرحله سیکل بعدی شروع می شود.
اینجاست که باید به مردم توجه داد که تقسیم سبد سرمایه گذاری و حضور همزمان درتمام بازارها کارساز نیست، بلکه باید بدانند در زمان مناسب سرمایه خود را وارد کدام بازار کنند. در حال حاضر و درماه های پیش رو بازار طلا جذابترین، سفتترین و امنترین بازار برای سرمایه گذاری کوتاهمدت و بلند مدت است. شاید بشود گفت چیدن یک سبد طلایی در این روزها می تواند بهترین سودها را نصیب مردم بکند.
در پایان باید گفت این گردوش دومینووار پول در اقتصاد ایران که میتواند افزایش نقدینگی، فرصتهای سرمایهگذاری و جریان سرمایه را فراهم کند، در عین حال هم میتواند به بیثباتی اقتصادی، نوسانات نرخ ارز و اختلالات بازار مالی نیز کمک کند. درک ماهیت تأثیرات بالقوه این پروسه، برای سیاستگذاران، تنظیم کنندهها و سرمایهگذاران بسیار مهم است.
نظر شما