تحولات منطقه

در این چند دهه، فرهنگستان زبان و ادب فارسی هزاران نوواژه فارسی در برابر واژه‌ها و اصطلاحات غیرفارسی ساخته و به گنجینه زبان فارسی اضافه کرده؛اما گاهی به دلایلی همچون نو بودن واژه‌های پیشنهادی، عوام و خواص در مخالفت با این سیاست لطیفه‌هایی ساخته‌ اند.

گفت‌وگو با اسماعیل امینی، درباره واژه‌گزینی‌های فرهنگستان زبان و ادب فارسی/ زیروبمِ معادل‌سازیِ فرهنگستانی
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، در این چند دهه، فرهنگستان زبان و ادب فارسی هزاران نوواژه فارسی در برابر واژه‌ها و اصطلاحات غیرفارسی ساخته و به گنجینه زبان فارسی اضافه کرده است که منجر به غنا و توانمندسازی زبان عزیزمان شده‌ است؛ اما گاهی به دلایلی همچون نو بودن واژه‌های پیشنهادی و ناآشنایی کاربران فارسی‌زبان با برخی از آن نوواژه‌ها، عوام و گاه خواص، در مخالفت با این سیاست واژه‌گزینی فرهنگستان، لطیفه‌هایی ساخته‌اند.

به‌تازگی گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی معادل واژه «تیک(tick)» به معنای «تأیید مطلب» را «هفتک» انتخاب کرده است؛ درواقع شباهت ظاهری علامت «تیک» به «عدد هفت» در زبان فارسی، ملاک این معادل‌گزینی بوده است. از آنجا که واژه‌های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی معمولاً با برخوردی طنزآمیز، شوخی و تمسخرآمیز همراه می‌شوند «هفتک» هم مستثنا نبوده است. کما اینکه پیش از این به جای «ترند» واژه «گرایه» و به جای «پیکسل»، «تصدانه» و به جای «ایموجی»، «شکلک» معادل‌سازی شده‌ و برخی از این معادل‌سازی‌ها در میان مردم پذیرفته شده‌اند و برخی دیگر نه. گاهی نیز در مقابل این معادل‌سازی‌ها، طنزپردازان دست به کار شدند و واژگانی چون «کش‌لقمه» و «درازآویز زینتی» را به جای «پیتزا» و «کراوات» رواج دادند که عده‌ای به اشتباه، این واژه‌ها را منتسب به فرهنگستان دانستند. آنچه در این میان اهمیت دارد این است که با ورود امواج بزرگ و فراگیر فناوری‌های نوین، ادبیات آن هم ناخواسته وارد کشور می‌شود؛ پس در مواجهه با این ادبیات ناآشنا و وارداتی چه باید کرد؟
با دکتر اسماعیل امینی، شاعر و استاد زبان و ادبیات فارسی و نویسنده کتاب «به زبان فارسی» که روایت‌هایی از دلبستگی به فرهنگ، ادب و زبان فارسی است درباره معادل‌سازی‌های فرهنگستان و واکنش عمومی جامعه به این نوواژه‌ها گفت‌وگو کردیم که مشروح آن را می‌خوانید.

به‌تازگی فرهنگستان برای واژه «تیک» معادل «هفتک» را تصویب کرده که واکنش‌های متفاوت و گاه تمسخرآمیزی را در پی داشته است، دلیل واکنش‌های منفی به این معادل‌سازی‌ها را چه می‌دانید؟
حوزه زبان فارسی، حوزه‌ای است که غیرمتخصص‌ها فکر می‌کنند حق دارند درباره آن اظهارنظر تخصصی کنند؛ به همین دلیل وقتی متخصصان این عرصه، نوواژه‌ای را خلق می‌کنند، هر کسی با هر سطح دانشی از زبان فارسی، به‌ویژه چهره‌های مشهور مثل بازیگران و فوتبالیست‌ها دربرابر آن مسخره‌بازی درمی‌آورند، در حالی‌که زبان، عرصه‌ای تخصصی است. نه تنها فرهنگستان که نویسندگان، مترجمان و زبان‌شناسان برجسته حق دارند در این باره اظهارنظر تخصصی کنند نه چهره‌های مشهور.
اینکه معادل‌سازی‌های فرهنگستان مورد تمسخر قرار بگیرد و واکنش منفی به آن نشان دهند کار درستی نیست؛ اما از سوی دیگر اینکه فرهنگستان خودش را مجبور کرده برای هر واژه‌ای معادل‌سازی کند، کار خوبی نیست. به‌هرحال معادل‌سازی کار کسانی است که مواجهه تخصصی با زبان دارند؛ بسیاری از اصطلاحاتی که امروز به کار می‌بریم حاصل زحمت استادان زبان فارسی و مترجمان حرفه‌ای است. به گمانم اگر معادل‌سازی زبان فارسی، متولی رسمی نداشته باشد، واکنش‌های منفی کمتر می‌شود. از سوی دیگر، اعضای فرهنگستان با احکام حکومتی منصوب می‌شوند و فقط صلاحیت علمی آن‌ها ملاک نیست، در حالی‌که یک نویسنده یا مترجم با حکم منصوب نمی‌شود بلکه به‌خاطر صلاحیتش، شهرت پیدا می‌کند.

آیا ضعف از واژه‌های معادل‌سازی شده است یا واکنش جامعه به هر معادل‌سازی فرهنگستان، سلبی است؟
موضوع درباره معادل‌سازی بهتر و بدتر نیست، در جلسات واژه گزینی، پیشنهادهای مختلفی وجود دارد که بهترین آن انتخاب می‌شود، ولی فرهنگستان به شکلی که امروز وجود دارد محل اشکال است. فرهنگستان باید مجمعی علمی باشد ولی الان یک اداره دولتی است، با اینکه افراد دانشمند و برجسته‌ای در فرهنگستان حضور دارند ولی چون سازوکار آن با انتصاب است، ناخواسته واکنش منفی ایجاد می‌کند.

علت اینکه برخی از واژه‌های معادل‌سازی شده در میان مردم رایج می‌شود و برخی دیگر نه، چیست و چرا برخی از واژه‌هایی که به مسخره ساخته شده‌اند به فرهنگستان منتسب می‌شوند؟
برخی واژه‌ها مثل «کش‌لقمه» به جای «پیتزا» یا «درازآویز زینتی» به جای «کراوات» کار فرهنگستان نیست بلکه کار طنزپردازهاست. بسیاری از واژه‌ها را عوام ساخته‌اند و به فرهنگستان ارتباطی ندارد. متأسفانه عده‌ای اهل تحقیق نیستند و سراغ صحت‌یابی این معادل‌سازی‌ها نمی‌روند. گاهی برخی از چهره‌های مشهور هم با دادن اطلاعات غلط، به شایعات دامن می‌زنند، ضمن اینکه این چهره‌های مشهور، هرآنچه مربوط به مجامع رسمی می‌شود را مسخره می‌کنند که کار خوبی نیست. به‌نظرم این معادل‌سازی‌ها باید در معرض ارزیابی علمی قرار گیرد تا در معرض غوغای عوام؛ چون کار عوام، این نیست.

به نظر شما معادل‌سازی واژه‌ای که سال‌ها قدمت استفاده دارد و به نوعی مصطلح شده، چه تبعاتی در جامعه دارد؟
همان‌طور که گفتم اینکه فرهنگستان خودش را ملزم می‌داند برای هر واژه‌ای معادل‌سازی کند درست نیست. فرهنگستان کارهای زیادی را در حوزه شناخت زبان، لهجه‌ها، گویش‌ها و کارهای بنیادی دارد. کاش معادل‌سازی را رها کند و اجازه بدهد این معادل‌سازی به صورت طبیعی انجام شود. کما اینکه اصناف، واژه‌های مورد نیاز خودشان را ساختند، مثل آچارشلاقی یا پیچ‌گوشتی، در حالی‌که پیچ‌گوشتی هیچ منطق زبانی ندارد ولی کاربردی است. اگر فرهنگستان از معادل‌سازی دست بردارد و به کار خودش متمرکز شود بهتر است.
البته تأکید می‌کنم که غوغای عوام و هیاهوی چهره‌های مشهور درباره زبان، خیلی قابل اتکا نیست. برخی رسانه‌ها و حتی صداوسیما، این معادل‌سازی‌ها را اسباب‌بازی و موجب جلب توجه قرار داده‌اند که این هم کار پسندیده‌ای نیست؛ چرا باید زبان خودمان را مسخره کنیم؟ معادل‌سازی واژه‌های وارداتی در دیگر زبان‌های دنیا هم رایج است و هیچ اشکالی ندارد.

عنصر زمان چقدر در رواج نوواژه‌ها مهم است، زیرا ما در برابر هجمه و سیل لغات وارداتی به دلیل ورود فناوری‌های جدید هستیم؟
به‌نظرم ما مورد هجمه لغات وارداتی نیستیم، بلکه این طبیعت داد و ستد زبان است. هر زبانی که بتواند چیزهایی بیافریند، لغاتش هم رایج می‌شود. زبان همراه با محصول صادراتی به دیگر کشورها می‌رود و طبیعی است. اینکه ما برای لغات وارداتی هم معادل‌سازی می‌کنیم اشکالی ندارد، ولی امروز به جایی رسیدیم که مجریان تلویزیون به جای واژه «زمان» و «وقت» که معادل‌های فارسی دارد از واژه «تایم» استفاده می‌کنند و پشت سر هم تکرار می‌کنند که تایممان کم است! یا به جای «میان‌برنامه» از واژه «آیتم» استفاده می‌کنند. گویی این ذهنیت در آن‌ها وجود دارد که اگر لغات لاتین به کار ببرند باسوادتر هستند. حتی برخی مجریان برای تمایز و باسوادنمایی، از ترکیب‌های غیرمصطلح استفاده می‌کنند؛ مثلاً چه دلیلی دارد که به جای «شبتان بخیر» می‌گویند «شبتان قشنگ!» یا به‌جای «خداحافظ» می‌گویند «مراقب خودتان باشید» در حالی‌که عموم مردم در مراوداتشان می‌گویند «خداحافظ» یا به جای «سلام» می‌گویند «درود»! درحالی‌که مردم در روزمره از سلام استفاده می‌کنند. به نظر می‌رسد رسانه‌ها برای دیده شدن، این کارها را می‌کنند و فرهنگ در اولویت‌های بعدی‌شان قرار گرفته است، در حالی‌که از رسانه فراگیری همچون تلویزیون انتظار می‌رود پاکیزگی در زبان داشته باشد.

فکر می‌کنید واژه‌های معادل‌سازی شده فرهنگستان در جامعه رایج شود؟
بسیاری از معادل‌سازی‌های فرهنگستان، ابتدا با تمسخر مواجه شد و بعد رواج پیدا کرد. زمانی‌که واژه «دانشگاه» را به جای «یونیورسیته» ساخته بودند استادان ادبیات هم مسخره می‌کردند که مگر یونیورسیته چه اشکالی دارد؟ ولی الان یک نفر هم به دانشگاه نمی‌گوید یونیورسیته! این معادل‌سازی را فرهنگستان انجام داده است. زمانی‌که واژه «دروازه‌بان» را معادل «گلر» ساختند من نوجوان بودم و می‌گفتیم چه کسی به‌جای «گلر» از واژه چهارهجایی «دروازه‌بان» استفاده می‌کند؟! ممکن است برخی واژه‌های معادل‌سازی شده رواج پیدا کند و برخی هم رایج نشود ولی نفس این کار که دوستداران زبان و صاحبنظران این عرصه، معادل‌سازی و لغت‌سازی می‌کنند کار خوبی است، کما اینکه اصناف هم به‌خاطر نیازشان چنین کاری را کرده‌اند. حتی مردم هم معادل‌سازی‌هایی داشته‌اند و اسامی میوه‌های وارداتی را براساس شکل ظاهری یا مزه‌شان، معادل‌سازی کرده‌اند؛ در واقع مردم لغت ساخته‌اند و جا هم افتاده است. من گمان می‌کنم اگر فرهنگستان، نهادی دانشگاهی باشد و مناصب آن با احکام انتصابی تقسیم نشود، اقداماتش این‌قدر واکنش منفی ایجاد نمی‌کند ولی چون به جای جایگاه علمی و دانشگاهی، شکل اداری پیدا کرده، واکنش مردم چنین است. مثلاً شاعری را به دلیل اینکه کتاب‌هایش پرفروش بوده عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی کرده‌اند، در حالی‌که دانش تخصصی زبان فارسی را ندارد. واکنش‌های منفی حاصل این رفتارهاست که نسبت به خروجی و عملکرد چنین مجموعه‌ای بدبین می‌شوند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha