اینها بخشی از تصاویر به جا مانده از مدارس چند دهه گذشته ماست که البته قدری با تصویر روتوش خورده مدارس امروز تفاوت دارد.
با اینحال در نقد گذشته و آنچه گفته شد باید جانب انصاف را نیز رعایت کرد؛ بهویژه آنکه نمیتوان چشم خود را بر زیبایی مدارسی همچون دارالفنون تهران، فخریه سبزوار، خان شیراز، غیاثیه خرگرد، چهارباغ اصفهان، سپهسالار تهران، طالبیه تبریز و مدرسه آقا بزرگ کاشان بست و از آنها نگفت؛ مدارسی با حیاطهایی سرسبز، حمام، ایوانهایی در اطراف، محل دنجی برای استراحت و مطالعه و... .
به هر حال اگر از معماری این مدارس که از آنها به عنوان مدرسه مطلوب در کشور ما یاد میشود، بگذریم واقعیت آن است در چند دهه گذشته معماری مدارس، تبدیل به الگوها و قالبهای کلیشهای یکسان شده است؛ ساختمانهای مکعبمستطیل آجری، راهروهای کشیده و یکنواخت، کلاسهای راستگوشه با پنجرههای حفاظدار و ارتفاع بلند، حیاط آسفالتی که در یک گوشه آن سرویسهای بهداشتی جای داشته و شاید هنوز هم دارد.
پراکاش نیر و رندال فیلدینگ در کتاب خود با عنوان «زبان طراحی مدارس» که ثمانه ایروانی آن را به فارسی ترجمه کرده، به الگوهای طراحی مدارس اشاره میکنند که باید امروزه در معماری مدارس مورد توجه قرار گیرند؛ الگوهایی مانند اجتماع کوچک یادگیری، ورودی دعوتکننده، کارگاههای مهارتهای زندگی، شفافیت و فناوری، فضاهای سبز داخلی و خارجی، مبلمان راحتی، انعطافپذیری، فضاهای دنج، استفاده از انرژی خورشیدی، تهویه و نور طبیعی.
علاوه بر این، برخی از کارشناسان به مؤلفههای دیگری برای طراحی مدارس آینده اشاره میکنند. برای مثال آنها معتقدند طراحی بنای مدرسه باید بهگونهای باشد که خود به بچهها آموزش دهد. استفاده از پنلهای خورشیدی برای گرم کردن آبی که بچهها استفاده میکنند یا جمع کردن آب باران و استفاده از آن برای آبیاری گیاهان توسط بچهها، به آنها یاد میدهد به طبیعت احترام بگذارند.
یا اینکه بچهها نیز مانند دیگران به اوقاتی برای خلوتکردن نیاز دارند، بنابراین ایجاد فضاهایی مانند گوشههای دنج و خلوت میتواند به این موضوع کمک کند.
مدرسه باید فضاهایی برای مهارتهای زندگی داشته باشد. وجود باغچههای کوچک در کنار کلاسها یا آشپزخانههای کوچک در کلاسها میتواند مهارتهای زندگی را به بچهها بیاموزد. ایجاد کارگاههای تغییر نقش که در آنجا پسرها آشپزی میکنند و دخترها به کارهای فنی مشغول هستند، به آنها یاد میدهد در اجتماع و در زندگی مشترک آینده به درک متقابل بیشتری برسند.
مهرالله رخشانیمهر، رئیس پیشین سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور نیز در اسفند ۱۳۹۹ در افتتاحیه نهمین دوره همایش معماری ایرانی - مدرسه ایرانی به برخی از ویژگیها و بایدهای مدرسه مناسب و ایدهآل اشاره کرده بود.
برای مثال راهروهای مدارس در معماری مناسب از نظر او نباید صرفاً شریانهای ارتباطی باشند، بلکه باید فرصت و بهانهای برای رخ دادن رخدادهای اجتماعی در آنها فراهم کند. رخشانی مهر استفاده کارآمد و بهینه از انرژی و مواد مصرفی، نورپردازی مناسب، عایقهای صوتی و حرارتی و کیفیت هوای مناسب را در ایجاد یک محیط مطلوب یادگیری مؤثر میداند.
طاهره نصر، دانشیار و پژوهشگر شهرسازی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی شیراز پس از یک تحقیق در این خصوص بیان میکند: میان مطلوبیت ویژگیهای معماری مدارس و اضطراب اجتماعی دانشآموزان، رابطه معکوس برقرار است و هرچه میزان توجه به مؤلفه عملکردی معماری مدارس بیشتر باشد، اضطراب اجتماعی نوجوانان کمتر خواهد شد.
یک روانشناس و روان درمانگر هم محیط یادگیری و فناوری را به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام آموزش و پرورش میداند و در این باره به ما میگوید: برنامه درسی دانشبنیان یک سرش در سنت و تمدن و سر دیگر آن در آینده است. از این رو باید الگوهای نوآورانه داشته باشیم و جریان بلوغ فناوری در آموزش و پرورش را بشناسیم.
مراد روشنبین میافزاید: جانمایی یک طرح در مدرسه باید زیبایی و هارمونی داشته باشد و بررسی شود آیا این طرح و فضا از جنبه تربیتی برای دانشآموز خوشایند است یا نه و اینکه این طرح چه تأثیری در رسیدن به سطوح بالای یادگیری دارد.
ساختمانها، نقشها، سر در مدارس و حتی نوشته هر مدرسه و محیط تحصیلی باید متناسب با رشته و اهداف تحصیلی و در ابتدا گویای فرهنگ و تمدن کشور و سپس اهداف مدرسه و رشتههای تحصیلی باشد.
بر این اساس بسیاری از مدارس کشور به دلایل گوناگون، دارای این ویژگیها یا حداقل بخشی از آن نیستند که توصیه میشود حتی بهتدریج در بازسازی و نوسازیها موضوع معماری و تأثیر آن بر یادگیری دانشآموزان مدنظر قرار گیرد.
تا امروز چه کردهایم؟
مهرالله رخشانیمهر، رئیس پیشین سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور در گفتوگو با ما ضمن نگاهی خوشبینانه به تغییر در معماری مدارس میگوید: از سالها پیش تاکنون شاهد تغییر سبک معماری در مدارس بودهایم. برای مثال از زمان شروع مدرسهسازی بهتدریج شکل مدارس مکعبی به مدارس دایرهشکل تغییر یافته تا ابعاد، منظر و معماری مناسبتری داشته باشد.
بنابراین تغییر در سبک و الگوی معماری مدارس در نگاه طراحان و معماران متناسب با نیازهای امروز دانشآموزان رخ داده است.
برای مثال چندین سال است در سراسر کشور همایش «معماری ایرانی- مدرسه ایرانی» با همکاری سازمان نوسازی و دانشگاهها برگزار میشود و هماکنون نیز برای چندمین دوره، این همایش در حال برگزاری است که خود گویای اهمیت معماری مدارس است.
این عضو هیئت علمی گروه عمران دانشگاه الزهرا(س) در پاسخ به اینکه چند درصد مدارس از استانداردهای معماری برخوردارند، اظهار میکند: هر مدرسهای براساس استانداردهای روز خودش ساخته شده و در حال حاضر استانداردهای معماری مدارس تغییر کرده است، چراکه امروز ما سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و زیرنظام فضا، تجهیزات و فناوری را در حوزه مدرسهسازی داریم که پیش از این نداشتهایم.
بنابراین نمیتوانیم به لحاظ رعایت استانداردهای معماری، سالهای پیش را با زمان حال مقایسه کنیم؛ اما حتماً مدرسهای که امروز ساخته میشود براساس استانداردهای امروز ماست.
مدارسی که در دهه۸۰ ساخته شدهاند استانداردهای معماری دهه ۸۰ و مدارس ساخته شده در دهه ۹۰ نیز استانداردهای معماری همان دهه را دارا هستند و آن مدارسی هم که در دهه ۱۴۰۰ ساخته میشوند قطعاً استانداردهای روز خودشان را دارند.
البته ساخت مدرسه، بنا به موقعیت قرارگیری، جغرافیا و اقلیم منطقه نیز شرایطی متفاوت دارد. به عبارتی ممکن است ساخت مدرسه سهکلاسه در یک روستا خیلی نتواند تحت تأثیر نظر معمار قرار گیرد اما همواره تأکید بر این است از مصالح مرسوم همان منطقه استفاده شود.
رخشانی مهر با آوردن مثالی ادامه میدهد: در سیستان و بلوچستان مدرسههای کپری وجود دارد. ما معتقدیم نباید شرایط اقلیمی را در ساخت مدرسه تغییر داد، بنابراین پیشنهاد میکنیم به جای «کپرزدایی» طرح «نوکپر» اجرا شود، چراکه یک کپر هم گرما را در زمستان و هم سرما را در تابستان تأمین میکند و الگوی مناسب معماری در مناطق گرمسیر است.
همچنین در مناطق سنگی که مصالح مرسوم منطقه، سنگ است باید مدرسه را از ترکیب سنگ ساخت و البته آن را مقاومسازی کرد، چراکه سنگ به تنهایی و بدون شناژ مناسب، مقاوم نیست.
این عضو هیئت علمی گروه عمران دانشگاه الزهرا(س) اضافه میکند: بهتازگی طرحی به نام «مدیریت سبز در مدارس» درباره استانداردهای مدیریت فضای آموزشی نوشتهایم که بخشی از آن به موضوع نور، منظر، جانمایی مدارس برای بهرهگیری بیشتر از نور طبیعی، مدیریت و مسائل انرژی میپردازد.
وی به آینده مدارس در موضوع مدرسهسازی و پیشرو بودن به لحاظ معماری خوشبین است و میگوید: البته هنوز هم به ناچار ممکن است مدرسهای با استانداردهای گذشته طراحی و ساخته شود تا در سریعترین زمان ممکن به بهرهبرداری برسد اما الگوی معماری که در ذهن مهندسان معمار نوسازی مدارس وجود داشته در حال تغییر است و به سوی الگوی مطلوب دانشآموز، معلم و والدین پیش میرود.
آیا میتوان مدارس موجود را بهینهسازی کرد؟
رخشانی مهر در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان مدارس موجود را بهینهسازی کرد میگوید: مسئله بهینهسازی با موضوع معماری تفاوت دارد. بهینهسازی مدارس با هدف تغییر سبک معماری، منطقی به نظر نمیرسد، چون برای معماری باید دیوار و پنجره را جابهجا کرد. اما باید در ساخت فضاهای آموزشی جدید به سوی معماری مناسب برویم و به موضوع مقاومسازی مدارس قدیمی اهمیت دهیم، چراکه باید طول عمر بنا را بیشتر کنیم تا دوره بیشتری از بنا استفاده شود و از نظر اقتصادی مقرون بهصرفه باشد.
هرچند بهتر است پس از تخریب برخی از قسمتهای مدرسه برای مقاومسازی، در صورت امکان، الگوی معماری را نیز تغییر داده و الگوی جدید را متناسب با شرایط روز ایجاد کنیم و در غیر این صورت ترجیح بر مقاومسازی مدارس است.
معجزه کلاسهای یک قطار فرسوده
با تمام آنچه تاکنون درخصوص تأثیر معماری مدارس بر خلاقیت، یادگیری و نشاط دانشآموزان گفته شد، اما باز هم نباید از نقش و تأثیر مدیریت خلاق در بهینهسازی فضای موجود و ایجاد نشاط و شوق یادگیری در همین فضای محدود غفلت کرد.
تتسوکو کورویاناگی، شخصیت تلویزیونی ژاپنی در کتاب «توتوچان؛ دختری آنسوی پنجره» از دختر بچهای روایت میکند که از محیط کلیشهای یک مدرسه اخراج میشود و در نهایت در مدرسهای که اصلاً مدرسه نیست و درواقع کلاسهای آن، واگنهای یک قطار فرسوده بوده است، تبدیل به یکی از موفقترین زنان ژاپن میشود.
کورویاناگی جایی در این اثر مینویسد: «همه دانشآموزان مدرسه که مثل ماهی ساردین داخل واگن چپیده بودند، آنچه را در کتابها نوشته شده بود، با ولع میخواندند. آفتاب صبحگاهی از ورای پنجرهها به درون میتابید و چشماندازی پدید میآورد که سبب شادمانی قلبی مدیر مدرسه میشد. همه دانشآموزان آن روز را در کتابخانه گذراندند».
نظر شما