وقف و موقوفات، ازآنجهت که حاکی از وجود مردم خیر و دینباور است، همچون آینهای ایمان قلبی آنان را مینمایاند؛ اما ازآنجهت که چگونه مصرف میشود و با آن چگونه رفتار میکنند، آینهوار تقوای مصرفکنندگان را هم به نمایش میگذارد.
تعداد آثار داستانی فارسی که با موضوع وقف نوشته شده باشند، پرشمار نیست، اما یکی از جدیدترین این آثار، رمان «عمارت پیر» است.
کتاب «عمارت پیر» به قلم حسین زند، نویسنده و محقق، به گویش مردم خراسان به نگارش درآمده و نشان میدهد ماجرای این کتاب در همان مناطق رخداده تا خواننده بامطالعه آن، درک بهتری از ماجرا داشته باشد.
این کتاب فراتر از یک رمان با توصیفات دقیق و جزئی و تصویرگریهای بینظیر لذتی مانند تماشای یک فیلم برای خوانندهاش، ایجاد میکند.
«عمارت پیر» داستانی با رویکرد ادبیات اقلیمی و دارای رگههای دینی و حماسی است که رگههای حماسی در تنه ماجرا قویتر میشود و نگاه دینی ماجرا، در پایان بیشتر به چشم میخورد.
نویسنده تلاش کرده از زبان رایج ادبی خراسان جنوبی استفاده کندو طبیعی است که برای دستیابی به چنین زبانی تلاش و مطالعه زیادی لازم است.
کسی که بخواهد چنین اثری خلق کند، نمیتواند از آثار محمود دولتآبادی بینیاز باشد. نویسنده همچنین زبان روایت را به زبان دیالوگ نزدیک میکند و این یک انتخاب سخت است و توانایی نویسنده را نشان میدهد.
ایده نگارش اثری درباره وقف
حسین زند، در مورد ایده نگارش این داستان گفت: من کارمند شهرداری هستم و در بین پروندهها به موردی برخوردم که عمل به وقف صورت نگرفته بود؛ فرزندان یک خانواده، وصیتنامه پدر را مخفی کرده و قصد داشتند این ملک وقفی را تصاحب کند.
این پرونده، ایده نگارش اثری در باب وقف را در ذهنم پرورش داد و داستانی با این موضوع، در خطه خراسان نوشتم.
وی با اشاره به اینکه «عمارت پیر» اولین تجربه من در نگارش اثر در قالب رمان است، افزود: پیشازاین، آثار منتشر شده من در قالب داستان کوتاه بود.
در نویسندگی به آثار محمود دولتآبادی علاقه دارم و این اثر نیز سعی کردم با پرداختن به نقشههای کوتاه، ذهن مخاطب را، پیگیر ماجراها در داستان کنم.
زند افزود: نوشتن این اثر حدود ۸ ماه طول کشید و سال گذشته در ۱۶۰ صفحه و قطع رقعی، توسط انتشارات بهنشر منتشر شد، در بازه زمانی یک ساله از انتشار کتاب، تاکنون بازخوردهای مثبتی از علاقهمندان و مخاطبان کتابخوان گرفتم؛ البته انتقاداتی نیز وجود داشت که سعی میکنم در نگارش اثر بعدی، آن ها را رعایت کنم.
تقابل نیروی خیر و شر در داستان
زند با بیان اینکه کتاب «عمارت پیر» دومین اثر من، بعد از مجموعه داستان «آقاجان درخت» درباره وقف است، اظهار کرد: این رمان، نیروی خیر و شر را در قالب کالبد انسانها به رشته تحریر درآورده که بعد از آرامش و یکنواختی همیشگی، روستایشان درگیر مسائل و اتفاقات غریبی میشود و باعث میشود دوراهی همیشگی خوب و بد را در مقابل خود ببینند و انتخاب کنند که یا ساکت بمانند و عافیتطلب باشند یا برخیزند و حقی را مورد حمایت خود قرار بدهند که استیفایش، امکان خطرات جانفرسایی برایشان دارد.
او ادامه داد: در این رمان، روستایی وقف حرم حضرت رضا(ع) شده که واقف اصلیاش مغلوب نیروی وسوسه شده است و درنهایت، به سرانجام رساندن این خیر ماندگار را به جوان پاک و بیپناهی میسپارد که خود درگیر مسائل و مصائب بسیاری است.
او امید دارد این جوان خوشطینت به پشتوانه ایمانی که بهوسیله رشد در دامان زنی پاکسیرت کسب کرده، بتواند در برابر مشکلات و درگیریهایی که گاه به قیمت جانش بزرگ و خطرساز است، ایستادگی کند.
برشی از کتاب
نباید جلوی رویت بگویم، اما زبان به تمجید هم نچرخانم بیانصافی کردهام، لیاقت تو خیلی بیشتر از پادویی و فعلگی است، وقتش رسیده تکانی به خودت بدهی و خودت را بالا بکشی! غلام پُک حریصانهای به سیگارش زد: «آن وقت چطور میتوانم خودم را بالا بکشم؟»
اربابزاده نگاهی به طناب دوردستش انداخت و جواب داد: «خیلی ساده است، تو زحمت میکشی و دستم را باز میکنی، من از باب قدردانی آن قدر اسکناس به پایت میریزم که ندانی چطور خرجشان کنی و بتوانی تا آخر عمر برای خودت، عشق و صفا کنی!»
نظر شما