تحولات منطقه

سیستان در گذشته‌های دور ذخیره‌گاه غله امپراتوری هخامنشیان محسوب و از مردمان این منطقه نیز به عنوان حافظان غله یاد می‌شد اما متأسفانه شرایط حال حاضر به گونه‌ای است که انبار غله ایران خالی و حافظان آن برای تهیه یک قرص باید ساعت‌ها در صف بایستند!

زمان مطالعه: ۵ دقیقه
یکی از معضلات این استان که به دلیل شرایط مرزی از سالیان دور توسط عده‌ای سودجو، بر گُرده مردمان صبور و زحمتکش آن سنگینی می‌کند، قاچاق است؛ قاچاق پارچه، سوخت، چای، البسه دست دوم، آرد، کپسول گاز و حتی قاچاق انسان که اخیراً «قاچاق نان» را هم باید به این فهرست اضافه کرد!
فقر حاکم بر افغانستان و کمبود امکانات رفاهی و مواد غذایی موجب شده بسیاری از کالاهای ایرانی در استان مرزی سیستان و بلوچستان برای کشور همسایه جذاب باشد، از این رو بسیاری از اقلام غذایی و همچنین سوخت به صورت قاچاق از سیستان به آن سوی مرز قاچاق می‌شود.
متأسفانه برخی از نانوایی‌ها ترجیح می‌دهند به جای اینکه نان را به قیمت هزار و ۵۰۰ تومان به دست شهروندان برسانند با دریافت ۵۰۰ تومان سود بیشتر تنورشان را برای قاچاقچیان روشن کنند تا نانی هم به همسایه قرض داده باشند.

حاشیه سود قاچاق نان
در حال حاضر قیمت دولتی هر قرص نان هزار تا ۲هزار تومان است در حالی که قیمت همین قرص نان در آن سوی مرز و در کشور افغانستان به حدود ۴ تا ۵ هزار تومان می‌رسد و همین شکاف قیمتی موجب شده برخی افراد از تجارت نان غافل و به قاچاقچی نان تبدیل شوند.
بنا بر اظهارات بسیاری از مردم در شهرهای مرزی از جمله زهک و نیمروز در حال حاضر بسیاری از نانوایی‌ها به بهانه اتمام سهمیه آرد ساعت ۱۷ تا ۱۸ دست از کار می‌کشند و شهروندان را دست خالی به خانه می‌فرستند در حالی که تا پیش از تبدیل نان به کالای قاچاق اغلب نانوایی‌ها تا ساعت ۲۲ شب نیاز مردم را تأمین می‌کردند و نیاز چندانی برای صف کشیدن نبود.
کمبود نان در انبار غله ایران/تنور «قاچاق نان» در سیستان و بلوچستان گرم شد

در سیستان و بلوچستان راه‌های بسیاری برای خروج کالاهای قاچاق وجود دارد و دولت به جای اینکه توان خود را برای کنترل راه‌های قاچاق مصروف کند با کاهش سهمیه آرد نانوایی‌ها و همچنین کاستن از سهمیه گاز مایع راه مقابله را پیش گرفته که متأسفانه دودش به چشم قاچاقچی نمی‌رود بلکه به چشم مردمی می‌رود که با هر رنج و سختی‌ که شده در منطقه تاب آورده‌اند!

نان به نرخ روز
حکایت نان به نرخ روز خوردن حکایت این روزهای برخی از نانوایان است که چون به قول سعدی از محنت دیگران بی‌غم هستند به هر کاری دست می‌زنند تا از آجر کردن قوت مردم برای خود لقمه نانی تهیه کنند.
در این راستا گفته می‌شود برخی از نانواها برای آنکه مردم نان را نخرند و بتوانند با هزار تومان قیمت بالاتر به مشتری‌های خاص خود بفروشند، نان را می‌سوزانند تا سهم دامدارانی شوند که نان را گران‌تر از آن‌ها می‌خرند.
دامدار هم چاره‌ای ندارد، سبوس و نهاده‌های دامی بسیار گران شده و او هم به جز دام کاری ندارد به خاطر همین برای اینکه دامش را سیر کند، مجبور است نان را با این شگرد، گران‌تر بخرد.
بسیاری از شهروندان مدعی هستند عملاً برخی از نانوایی‌ها نان را برای دامداران طبخ می‌کنند.
برخی از نانواها برای آنکه مردم نان را نخرند و بتوانند با هزار تومان قیمت بالاتر به مشتری‌های خاص خود بفروشند، نان را می‌سوزانند تا سهم دامدارانی شوند که نان را گران‌تر از آن‌ها می‌خرند
شلوغی صف و کمبود نان موجب شده بسیاری از شهروندان عطای نان دولتی را به لقایش ببخشند و به خرید نان آزاد روی بیاورند یعنی به جای خرید یک قرص نان به قیمت ۲هزار تومان یک نان سنتی را به بهای ۲۵ هزار تومان خریداری کنند، اما مگر چند نفر قادر به خرید نان ۲۵ هزار تومانی هستند؟

صف دامداران برای نان
متأسفانه منطقه سیستان بیش از دو دهه است که با قحطی و خشکسالی روبه‌رو شده و از آنجا که اغلب اراضی کشاورزی در زیر طوفان‌های شن مدفون مانده بنابراین علوفه‌ای برای سیر کردن دام‌های روستاییان پیدا نمی‌شود.
از آنجا که قیمت سبوس نیز بسیار گران شده است لذا خرید نان برای روستاییان صرفه اقتصادی بیشتری دارد از این رو تعداد زیادی از دامداران محلی برای سیر کردن شکم دام‌هایشان چاره‌ای جز خرید نان دولتی ندارند.
از طرفی سیاست‌گذاری دولتمردان مبنی بر اینکه به هر شهروند با هر کارت ملی فقط ۱۰ قرص نان فروخته شود با نیاز روستاییانی که باید شکم زن و بچه خود و دام‌هایشان را با نان خالی سیر کنند چندان همخوانی ندارد بر همین اساس مجبورند تمامی اعضای خانواده را از روستا به شهر آورده و در صف نانوایی به خط کنند تا نان بیشتری جمع کنند و این موضوع یکی از دلایل اصلی دامن زدن به صف‌های نان در شهرهای سیستان است که هر شهروندی را از گرفتن نان پشیمان می‌کند. همه عوامل یاد شده جدا از اتباع مجاز و غیرمجازی است که برای تهیه نان باید به صف شهروندان سیستانی اضافه کنیم!

دولت چشمش را بسته است
کمبود نان، صف‌های طویل و کیفیت پایین نانوایی‌ها اگر برای شهروندان نانی نداشته اما برای افرادی که نان سنتی پخت می‌کنند هم آب داشته هم نان!
این موضوع موجب شده شهروندان مستأصل از ایستادن در صف‌های شلوغ برای تأمین نان به دستفروشان خیابانی رضایت داده و نه تنها چشمشان را به روی بهداشت ببندند بلکه از گرانی دستفروشان و آزادپزها نیز چشم‌پوشی کنند.
کمبود نان در انبار غله ایران/تنور «قاچاق نان» در سیستان و بلوچستان گرم شد

اگر چه خرید چند قرص نان برای مردم از نانوایی‌های دولتی کابوس و عزا محسوب می‌شود اما برای این تولیدکنندگان قاچاقی عروسی است.
نانوایی‌هایی که بدون رعایت هیچ گونه بهداشتی و فقط با استفاده از یک تنور گازی در میانه اتاقی کاهگلی و بدون نیاز به کارت بهداشت و مجوز مشغول پخت نان هستند ظاهراً اقبال بیشتری برای پول درآوردن دارند و دولت هم فقط با این نگاه که اشتغال ایجاد شود چشمش را حتی به روی قیمت‌ها بسته و ظاهراً مخالفت چندانی با این شیوه تولید ندارد.

دود قاچاق در چشم مردم سیستان
یکی از مشکلاتی که در حال حاضر مردم سیستان با آن دست به گریبان هستند این است که دولت تنها به جلوگیری از قاچاق آرد فکر می‌کند و کمتر این پرسش پاسخ داده می‌شود که مردم روستایی چه باید بخورند و چگونه باید شکم خود را سیر کنند؟
متأسفانه از زمانی که برای جلوگیری از قاچاق آرد، سهمیه آرد نانوایی‌های روستایی کاهش یافت تبعات این تصمیم‌گیری نادرست تا میانه شهرهای سیستان کشیده شد و در صف نانوایی‌های شهری کاملاً مشهود است.
‌در واقع برای اینکه آرد قاچاق نشود، سهمیه نانوایی‌های روستا را کاهش دادند و از آنجایی که بسیاری از روستاها نانوایی ندارند لذا مقرر شد روستاییان به ازای هر نفر ۱۰ کیلو آرد در ماه دریافت کنند و سهمیه ‌آرد می‌گیرند و خودشان نان می‌پزند که این میزان ‌کفاف زندگی آن‌ها را نمی‌دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha