کوهستانهای زاگرس یکی از باارزشترین مناطق ایران است که به دلیل موقعیت ویژه جغرافیایی، زمینشناسی-اقلیم، خاک، پوشش گیاهی و حیات وحش جانوری دارای ارزشهای بینظیر تنوع زیستی همچون حضور بیش از ۲هزار و ۴۱۱ گونه گیاهی و جانوری است.
ذخیره آبهای زیرزمینی
معاون آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست به قدس میگوید: جنگلهای زاگرس حفاظت شده بوده و نوع درختان این جنگلها با نوع درختان جنگلهای شمال متفاوت است، چون درختان جنگلهای زاگرس نقش مؤثری در ذخیره آبهای زیرزمینی دارند، با این حال به دلیل ضعف مدیریت دستگاههای متولی در حفاظت از این جنگلها، شاهد کِشتِ زیراُشکوب (زراعت محصولات کشاورزی زیر درختان جنگلی) در این جنگلها هستیم که این چالش، پایداری این جنگلهای ارزشمند را به خطر انداخته و تهدیدی بالقوه برای تنوع زیستی در این منطقه است.
هادی کیادلیری ادامه میدهد: تنها مسئله جنگلهای زاگرس مسئله بلوطستانها یا قاچاق چوب نیست بلکه مسئله فراتر از این مسائل و در واقع زوال خود اکوسیستم است که درصد قابل توجهی از جنگل را به خود اختصاص میدهد. برخی از کارشناسان بیشتر بلوط را پررنگ میکنند در حالی که همه گونهها و کل اکوسیستم زاگرس در حال زوال است و فروپاشی در کمین اکوسیستم زاگرس نشسته که عوامل بیشمار پیچیدهای هم در این فروپاشی تأثیرگذار است یعنی عواملی که نمیتوان مؤخر یا مقدم بودن آنها را به راحتی مشخص کرد. با این حال این به معنای بیتوجهی به مشکلات زاگرس نیست و باید برای رفع این مشکلات راهبردهای بلندمدت و کوتاهمدت داشته باشیم.
زراعت در جنگل، آفت جدید زاگرس
دکتر کیادلیری میافزاید: کاشت جو، گندم و دیگر اقلام کشاورزی زیر درختان جنگلهای زاگرس رو به افزایش است و کاشت زیراشکوب (زراعت زیر درختان جنگل) تهدیدی جدی برای جنگلهای زاگرس محسوب میشود زیرا در کشاورزی بسیاری از جانوران بیمهره و گیاهان به عنوان آفت و علف هرز شناخته شده و برای افزایش محصول حذف میشوند در حالی که وجود همان موجودات زنده برای پایداری اکوسیستم جنگل ضروری است.
رئیس انجمن جنگلبانی ایران با تأکید بر اینکه شخم زدن زمین، استفاده از کود و سم و تردد ماشینآلات کشاورزی بر اکوسیستم این جنگلها تأثیرگذار است، میگوید: این اقدامها موجب از بین رفتن پوشش گیاهی، فرسایش خاک و استفاده از منابع آب شده و از طرفی احتمال وقوع حوادثی مانند آتشسوزی جنگل را نیز افزایش داده است.
به گفته کیادلیری افزون بر تغییر کاربری، تغییر اقلیم، خشکسالی و پدیده گردوغبار نیز از دیگر تهدیدهای جنگلهای زاگرس است که این آسیبها بر ضرورت حفاظت جدیتر از جنگلهای زاگرس میافزاید.
حفاظت رها شده
معاون آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست ادامه میدهد: بلوط به لحاظ اکولوژیکی جزو گونههایی است که هر چند سال یک بار بذر تولید میکند بنابراین حتی اگر شرایط نامناسب اکولوژیکی حاکم بر این جنگلها را در نظر نگیریم، از نظر فیزیولوژیکی و ژنتیک زادآوری این گونه آسیبپذیر است.
کیادلیری ریشه قاچاق چوب را در وضعیت اقتصادی جنگلنشینان میبیند و اضافه میکند: تا زمانی که برای جنگلنشینان شغل ایجاد نشود و درآمدی نداشته باشند تا معیشت آنها تأمین شود این تخلف همچنان ادامه دارد.
رئیس انجمن جنگلبانی ایران در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه جنگلهای زاگرس، محافظت شده است چگونه معیشت جنگلنشینان وابسته به این جنگلهاست، آیا این دو مسئله با هم در تعارض نیست، میگوید: جنگلهای زاگرس حفاظتی هستند اما این حفاظت رها شده است. حفاظت یک سری اصولی دارد اما به نظر میرسد سالهاست حفاظت از این جنگل، طبق قانون جنگل انجام میشود در غیر این صورت نباید در جنگلی حفاظت شده چهار برابر ظرفیت، دام وجود داشته باشد.
پیشگیری از آسیبهای بالقوه
کیادلیری میافزاید: حفاظت به معنای پیشگیری از آسیبهای بالقوه است در حالی که اکنون همه آسیبها در این جنگل بالفعل شده، در واقع حفاظت معنای خود را ازدست داده و به لحاظ علمی نمیتوانیم بپذیریم جنگلهای زاگرس حفاظت شده است. البته سالها پیش به جنگلهایی که برداشت چوب انجام نمیشد میگفتند جنگل حفاظت شده است. با این حال با وجود آنکه اکنون تعریف علمی حفاظت شده تغییر کرده است حتی بر اساس تعریف قبلی هم نمیتوان جنگلهای زاگرس را جزو جنگلهای حفاظت شده تلقی کرد زیرا حفاظت از جنگلها نیازمند اقدامهایی نظیر کنترل، پایش و نظارت است که ما نداریم.
معیشت گره خورده به جنگل
وی احیای جنگلهای زاگرس را نیازمند یک سری راهبردهای بلندمدت و کوتاهمدت میداند و میگوید: معیشت برخی از جنگلنشینان (کشاورزانی که زیر درختان جنگل کشت میکنند) وابسته به جنگل است که باید در قالب برنامه بلندمدت این وابستگی را رفع کرد؛ چراکه نمیتوان یکشبه مردم را از جنگل بیرون کرد. ضمن آنکه درصد خیلی زیادی از جنگلنشینان دامداری دارند که چرای دامها به جنگل آسیب میزند اما نمیتوان یک روزه از ورود دامها به داخل جنگل پیشگیری کرد؛ چرا که بازتاب اجتماعی گستردهای به همراه دارد، این مسائل نیازمند برنامهریزی است و میتوان برای کشاورزان و دامداران فرصتی چند ماهه تعیین کرد تا در دوره زمانی مشخص از کشت زراعت و ورود دامها به برخی از مناطق جنگل خودداری کرد.
کیادلیری با اشاره به اینکه در یکی دو دهه اخیر ترکیب درختان زاگرس به هم ریخته و تنوع زیستی از بین رفته است، ادامه میدهد: این مسئله را نیز باید در بازه زمانی طولانیتری حل کرد در خصوص یک سری آفتها و بیماریها با راهبردهای کوتاهمدت میتوانیم اقداماتی انجام دهیم و از تخریبها پیشگیری کنیم اما به طور کلی ضرورت دارد با برنامهریزی دقیق، اراده جدی، اعتبارات خوب، همکاری کارشناسان دلسوز و جذب نیروی انسانی آموزشدیده این مهم را مدیریت کرد.
جنگلهای بلوط، زینت زاگرس
رئیس انجمن جنگلبانی کشور در پاسخ به این پرسش که نظرتان درباره ایجاد کارخانه فراوری بلوط چیست و تأثیر این قبیل فعالیتهای اقتصادی را بر جنگلهای زاگرس چگونه ارزیابی میکنید، میگوید: ساخت کارخانه فراوری بذر و محصولات بلوط در دل جنگلهای زاگرس نتیجهای جز نابودی هر چه بیشتر این سرمایه ارزشمند طبیعی ندارد؛ چراکه ساخت این کارخانه توجیه علمی ندارد و نمیتواند به معنای توسعه پایدار باشد.
این استاد دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران ادامه میدهد: جنگلهای بلوط زینت زاگرس است و بیگمان با نابودی بلوطستانها، مرگ زاگرس هم رقم خواهد خورد و بیش از آنکه به فکر سرمایه و ثروتسازی از این گنجینه ارزشمند باشیم باید در اندیشه نگاهبانی و صیانت از این سرمایه ملی باشیم و فراموش نکنیم درختان بلوط سرمایهای ملی و ارزشمندترین ثروت جنگلهای زاگرس هستند.
بلوطستان بیمار است
کیادلیری میافزاید: در حال حاضر بیش از ۵ میلیون هکتار از جنگلهای زاگرس بلوطستان بوده که حدود ۲ میلیون هکتار آن بیمار است زیرا توسعە شهرها و روستاها، جادهسازی و توسعە صنایع، چرای دام، سدسازیهای بیرویه، توسعە نامتوازن کشاورزی، آتشسوزی، خشکسالی و بیماری به تخریب جنگلهای زاگرس دامن زده و همە این عوامل جنگلهای زاگرس را روز به روز تنکتر کرده است.
به گفته وی توسعه منابع طبیعی به معنای توسعه اقتصادی و اجتماعی است و پروژههای اشتغالزایی بدون داشتن پیوست فرهنگی یعنی بدون در نظر گرفتن منابع طبیعی در نهایت شکست میخورد.
در حال حاضر حضور گسترده دام، خشکسالی، تغییرات اقلیمی، بهرهبرداریهای بیرویه و پروژههای عمرانی، این جنگلها را در چنان شرایطی قرار داده که دیگر توان فشار دیگری نظیر ساخت کارخانهای که مواد اولیهاش میوه این درختان آسیبپذیر باشد را ندارد.
ممنوعیت برداشت بلوط
معاون آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست با تأکید بر اینکه با ساخت چنین کارخانهای از هماکنون باید برای درختان بلوط مراسم عزا برپا کرد، اضافه میکند: خطرات خشکسالی و بروز بیماریها همواره جنگلهای بلوط را تهدید میکند و برداشت بلوط از این جنگلها ممنوع است و نباید اجازه داد دخالتهای انسانی به ویژه در حوزه زاگرس مرکزی بیش از این به این چالش دامن بزند.
به گفته کیادلیری نگاه ما به جنگلهای زاگرس نباید مصرفی باشد یعنی ما باید از خدمات اکوسیستم استفاده کنیم و باید ارزشگذاری روی خدمات طبیعی اکوسیستم اتفاق بیفتد و برآورد این ارزشها را در محاسبات مالی بیاوریم.
رئیس انجمن جنگلبانی کشور میافزاید: تأمین ۴۰ درصد منابع آب شیرین کشور از جمله خدمات منابع طبیعی زاگرس است که در صورت تخریب جنگلهای زاگرس این منبع ارزشمند عظیم را از دست خواهیم داد.
کیادلیری با اشاره به یکی دیگر از خدمات منابع طبیعی زاگرس ادامه میدهد: گیاهان دارویی، پیشگیری از گردوغبار و تعدیل هوا نیز از دیگر خدمات ارزشمند منابع طبیعی زاگرس است که درختان بلوط نقش مؤثری دارد و هر گونه آسیب به این درختان یا برداشت از آنها میلیاردها میلیارد دلار برای کشور هزینه به همراه دارد.
بالاترین فرسایش خاک
وی با تأکید بر اینکه ما نباید از اصل منابع طبیعی استفاده کنیم بلکه باید از خدمات منابع طبیعی استفاده کنیم، میگوید: کشورهای جهان سوم از اصل منابع طبیعی استفاده میکنند در حالی که استفاده از این منابع هزینههای جبرانناپذیری ایجاد میکند. به عنوان نمونه در حالی که ما بالاترین رقم فرسایش خاک (بین ۱۶ تا ۲۵ هکتار) در جنگلهای زاگرس را داریم که میلیاردها میلیارد دلار هزینه ایجاد کرده است مطالعات نشان میدهد اگر بخواهیم حاصلخیزی این خاکها برگردانیم باید ۵۰ درصد درآمد نفت را به این مهم اختصاص دهیم در حالی که اگر مانند کشورهای توسعهیافته از اصل منابع طبیعی استفاده نمیکردیم پیشگیری از فرسایش خاک به طور طبیعی در جنگل اتفاق میافتاد.
نفسی که بریده میشود
در سالهای اخیر از ۱۲ میلیون هکتار جنگل در زاگرس، ۵میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار آن باقی مانده، این در حالی است که این جنگلها تأمینکننده بیش از ۴۰ درصد آب ایران بودهاند.
با از بین رفتن جنگلهای زاگرس باید نگران باشیم در استانهای مرکزی مانند یزد، اصفهان و خوزستان جنگ آب راه بیفتد و ریزگردها زندگی مردم را مختل کنند یا زنجان درگیر کمآبی باشد در حالی که هر هکتار جنگل میتواند حدود ۶۰۰ تن در جذب ریزگردها مؤثر عمل کند و سالانه میلیونها مترمکعب در عرصههای جنگلی اکسیژن تولید میشود که با تخریب این جنگلها، زیستگاه ما از این موارد محروم میشود و در نتیجه زنجیره غذایی گونههای جانوری و گیاهی از بین میرود.
در جنگلهای زاگرس انواع پستانداران، پرندگان، دوزیستان، خزندگان، انواع حشرات و خاکزیانی مانند کرم، نماتد، باکتری و قارچ وجود دارند که با تخریب عرصههای جنگلی به باغ، زمین کشاورزی یا کارخانهها این همه حیات جنگلی نابود میشود و دود آن به چشم خودمان خواهد رفت!
نظر شما