تحولات منطقه

۱۸ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۰
کد خبر: ۱۰۵۴۴۳۲

کجای جهان؛ کجای زمان؟

مجتبی خاتونی، روزنامه‌نگار

در حالی که شتاب تحولات منطقه‌ای و جهانی، بزرگ‌ترین بنگاه‌های خبری و غول‌های رسانه‌ای را گیج و سرگردان کرده؛ این پرسش مهم که اساساً «ما» کجای این مناسبات ایستاده‌ایم و اصولاً «چرا» ایستاده‌ایم؟

زمان مطالعه: ۲ دقیقه


بیش از پیش ذهن «انسان ایرانی» را به خود مشغول می‌کند.ذهن انسان ایرانی نشأت گرفته از روند تکامل طبیعی خود بر بستر تجارب تاریخی و جغرافیایی، فارغ از تمامی تأثیرات برساختی که رسانه دشمنان و رقیبان از «توران» تا «ناتو» و از «آکروپلیس» تا «کاخ سفید» برای او داشته‌اند، همچنان در جست‌وجوی نقش و جایگاه خود در این تاریخ پرآوازه و این جغرافیای پرآشوب است.انسان ایرانی آن گاه که در بسترهای تمدن‌ساز بشری، از «فلات ایران» تا «میان رودان»، از «آمودریا» تا «قفقاز»، از «شبه جزیره عرب» تا «شبه قاره هند» به کنکاش پیرامون چیستی‌ها و چرایی‌ها، در جست‌وجوی دانش حتی در «ثریا» و در نهایت پی‌ریزی نظمی توحیدی و عادلانه در جهان پیرامون خود بود، همواره با هجوم خصمانه نیروهای شرور و اهریمنی، از «چنگیز مغول» تا «صدام بعثی»، از «اسکندر مقدونی» تا «چرچیل انگلیسی» و از «روسیه تزاری» تا «ایالات متحده آمریکایی» روبه‌رو بوده و در نتیجه این عوامل و البته با مساعدت ضعف‌های داخلی تا حد زیادی از این مهم بازماند.
جبران این بازماندگی، شتاب‌دهنده‌ای لازم داشت. شتاب‌دهنده‌ای با نیرویی بزرگ همچون «انقلاب اسلامی» به رهبری «امام خمینی(ره)». انقلاب اسلامی به انسان ایرانی یادآوری کرد نقش او چیزی فراتر از سربازهای بَزَک شده در جشن‌های موهوم ۲هزار و ۵۰۰ ساله یا خلبان نیابتی آمریکا برای بمباران مردم «ویتنام» است؛ انقلاب اسلامی به یاد این جغرافیای منحصر به فرد آورد که چیزی فراتر از یک پیرامون شاید در حال توسعه و تأمین‌کننده سوخت ماشین صنعتی غرب است؛ انقلاب اسلامی به نمودار رو به زوال تاریخ ایران، صعود را خاطرنشان کرد و از همین نقطه بود که شعله دشمنی شدت گرفت؛ تطمیع، تهدید، تحریم، تهاجم، تهدید، تحریم، تهدید، تحریم، تهدید و تهدید و تهدید... .
امروز، انسان ایرانی حتی آنکه نه انقلاب را درک کرده و نه جنگ را؛ حتی آنکه نسبت وثیقی هم با ایدئولوژی حاکم ندارد؛ حتی آن نوجوان هیجان‌زده در آشوب‌های چند سال پیش؛ حتی آن کارگر ناراضی از دستمزد جامانده از تورم؛ حاضر نیست دوباره به تجربه خفت‌بار جمعی یک ملت؛ به ایران اشغال شده از شمال و جنوب، به «شوهر دادن» جزایر «مروارید» و «مرجان»، به بخشیدن «آرارات» و «دشت ناامید»، به «ورود ایرانی و سگ ممنوع!» برگردد.امروز، انسان ایرانی تورم افسارگسیخته را نه با اعداد مرکز ملی آمار یا بانک مرکزی، که با ارقام مرقوم در پیامک‌های برداشت از حساب بانکی حس می‌کند؛ جبران کسری بودجه ۱۴۰۳ با گران‌سازی دلار را با سفره آب رفته خود اندازه می‌گیرد؛ سنگینی گروکشی‌های سیاسی و فشارهای مستمر برای عقب‌نشینی و تسلیم را روی شانه‌های خود احساس می‌کند اما گویا این قاعده اینجا نیز صادق است که «الاِنسانُ حریصٌ علی ما مُنِع!». ما از گذر از این «پیچ تاریخی» منع شده‌ایم! اروپا «سنگ» می‌اندازد؛ آن همسایه شمال غربی و «مستأجر فلات آناتولی» به زعم خود چوب لای چرخ می‌گذارد و آمریکا هم قلاده «سگِ‌ هار صهیونی» را شُل گرفته و تهدید می‌کند و ما به گذشتن از این پیچ حریص‌تر می‌شویم! به راستی چه چیزی در پس این گردنه سخت پنهان است که همه را بسیج کرده‌اند که نشود؟ شاید نشود!اما نه این بار! کتاب تاریخ مملو از قصه‌های تکراری با نام‌های متفاوت است اما در نهایت این جغرافیاست که به تاریخ، دیکته سیاست می‌کند و این انسان است که جغرافیا را عینیت بخشیده... انسان ایرانی که جغرافیای آرمانی خود را در آینه انقلاب جست‌وجو کرده و در بزنگاه تاریخ و در قلب جهان، با جمهوری اسلامی ایران به یگانگی رسیده است.

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha