آخرین تلاش ها از سوی دولت و اهالی مجلس برای برآوردن یکی از مطالبات جدی مردم مناطق دوزبانه که اجرای این اصل را به منظور حفظ زبان و آشنایی با مشاهیر علمی و ادبی شان بسیار مهم می دانند، به طرحی با عنوان"تدریس ادبیات زبانهای محلی و قومی در مدارس کشور" برمی گردد که سال ۱۴۰۱ از سوی جمعی از نمایندگان مجلس ارائه شد اما با وجود تصویب کلیات آن در کمیسیون تخصصی آموزش و تحقیقات، در بررسی در صحن علنی با ۱۳۰ رای مخالف، ۱۰۴ رای موافق و ۵ رای ممتنع از مجموع ۲۴۶ نماینده حاضر در جلسه هشتم اسفند رد شده است.
البته پیش از این نیز ۴ طرح مشابه طی دو دهه اخیر به چنین سرنوشتی دچار شده بودند، با این وجود پرسش اساسی این است که چرا تلاش ها برای ایجاد سازوکاری قانونی برای پیاده کردن اصل پانزده قانون اساسی در مدارس کشور بی نتیجه می ماند؟
اصلاً موضع شورای عالی آموزش و پرورش به عنوان مغز متفکر نظام آموزش عمومی در حوزه سیاستگذاری، قانونگذاری و نظارت بر فرایندهای تعلیم و تربیت چیست؟ و مهمتر این که در چنین شرایطی وزارت آموزش و پرورش چگونه می خواهد اصل یاد شده را پیاده کند؟
۶۰ ساعت مجوز در طرح بوم
محمود امانی تهرانی، دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش در پاسخ به قدس می گوید: بدنه یا نگاه اصلی فصل پانزده قانون اساسی، صیانت از زبان و ادبیات فارسی بعنوان زبان و ادبیات رسمی کشور است و در کنار آن اجازه تدریس ادبیات زبان های محلی و قومی را در مدارس می دهد. بنابراین ما در شورا داریم به این موضوع می پردازیم که تدریس زبان های مورد نظر در مدارس در چه وضعیتی است؟ چه زمینه هایی برایش بکار گرفته شده است و برای بسط و توسعه این موضوع چه گام هایی میشود برداشت؟
وی در خصوص نظر شخصی اش به موضوع یاد شده هم می گوید: ما از پیش در این زمینه مقداری گشایش ایجاد کردیم. یعنی با اجرای طرح"بوم" یا برنامه ویژه مدرسه امکان برنامه ریزی درسی و اجرای محتوای مورد نیاز مدرسه از قبل به مدارس این اجازه داده شده است و آن ها الان مجازند در حد شصت ساعت آموزشی در هر سال تحصیلی که در مجموع از پایه اول تا پایه دوازدهم تحصیلی ۷۲۰ ساعت می شود به صلاحدید خود موضوعاتی را برای آموزش انتخاب کننند و برای موضوع مورد نظر محتوا تدارک ببینند و به تصویب شورای مدرسه برسانند و سرانجام اجرایش کنند.
وی طرح یاد شده را یک بستر کلی عنوان می کند و می گوید: یعنی آنچه که یک مدرسه را از مدرسه دیگر متمایز میکند؛ حالا ممکن است مدرسه ای مایل باشد تا تمام این۶۰ ساعت آموزشی در طول سال تحصیلی را به آموزش ادبیات محلی و قومی خود بپردازد. البته در اینجا باید تاکید شود که طبق واژگان اصل ۱۵ قانون اساسی بحث آموزش زبان قومی و محلی در مدارس مطرح نیست بلکه آموزش ادبیات قومی و محلی مطرح است .
امانی طهرانی، با اشاره به این که آموزش ادبیات زبان های محلی و قومی در مدارس بسیاری از نقاط کشور در حال انجام است، تصریح می کند: یعنی خیلی از مدارس مناطق دو زبانه با استفاده با بستری که از طریق اجرای طرح بوم یا برنامه ویژه مدرسه ایجاد شده است در حال تدریس ادبیات قومی و محلی خود هم هستند مثلا اگر همین الان وارد بسیاری از مدارس آذربایجان شرقی و یا مدارس خوانسار شویم براحتی به این موضوع می رسیم. این درحالیست که زبان خوانساری بشدت در معرض تهدید است و ممکن است با شدت آسیب ها در آینده کلا از بین برود.
قانون می خواهیم؟
دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش در پاسخ به ضرورت تصویب قانونی در زمینه نحوه اجرای آموزش ادبیات زبان های محلی و قومی در مدارس کشور با توجه به رد مکرر طرح های تهیه شده در این زمینه از سوی مجلس شورای اسلامی، می گوید: ما بیش از آنکه نیازمند تصویب قانونی در این زمینه باشیم، نیازمند تمهید روش های عملیاتی هستیم تا این موضوع محقق شود. در واقع الان نبود قانون یک مانع برای تدریس آموزش ادبیات زبان های محلی و قومی نیست تا بخواهیم با برداشتن آن کار را پیش ببریم؛ بلکه باید زمینه های اجرایی و بدنه آموزش آن را فراهم کنیم.
وی در واکنش به کسانی که ادعا می کنند؛ نظام آموزش و پرورش به دلیل کمبود بودجه و امکانات آموزشی بویژه معلم ظرفیت های لازم را برای آموزش ادبیات زبان های محلی و بومی در مدارس کشور ندارد، می گوید: امکان اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی و آموزش ادبیات زبان های قومی و محلی در شرایط فعلی هم وجود دارد. نظام آموزشی ما الان توان بسیار خوبی در تولید محتواهای آموزشی دارد. ما این موضوع را در ۴۰ سال اخیر در تولید کتاب ها و محتواهای آموزشی برای دانش آموزان اهل سنت و اقلیت های دینی به وضوح می بینیم. یعنی ظرفیت برای کار وجود دارد. ضمن این که در بسیاری از این موارد ممکن است نیاز به یک کتاب درسی رسمی نباشد.چون موضوع در این بخش کاملا اختیاری است نه اجباری. یعنی قرار نیست هیچ دانش آموزی مجبور به آموزش ادبیات زبان های قومی و محلی شود،بلکه طبق اصل قانون اساسی این اجازه باید برایش وجود داشته باشد .
چرا عده ای مخالفت می کنند؟
وی درباره ریشه های اصلی مقاومت نهادهای تصمیم گیر نسبت به تدریس ادبیات زبان های مادری در مدارس هم می گوید: در این ارتباط مقاومت ها از سوی سه دسته صورت می گیرد. یگ گروه احساس می کنند هر تلاشی برای تدریس ادبیات قومی و محلی ممکن است به تدریج به تضعیف زبان فارسی در کشور منجر شود. این در حالی است که زبان فارسی بعنوان زبان ملی ماست که باید به آن اهتمام بورزیم . ضمن این که پیشتر هم اشاره شد بدنه اصلیِ،اصل پانزده هم صیانت از زبان فارسی است. این اصل است و آن دوجمله دیگر فرع بر این اصل است .
به هرحال این نگرانی وجود دارد و الان هم در پاره ای از مناطق کشور،جریان آموزش به جای این که به زبان فارسی و رسمی انجام شود، معلمان و دانش آموزان به زبان محلی خود کار تدریس و تحصیل را انجام میدهند که این خلاف اصل پانزده و خلاف مقررات آموزشی کشور است. ضمن این که وقتی این اتفاق می افتد توانمندی های زبان فارسی این بچه ها تضعیف میشود و ممکن است حق آن ها در جاهای مختلف تضییع شود. یعنی این موضوع سبب میشود، دانش آموزانی که با این مدل آموزش بالا می آیند به تدریج در موقعیتهایی مانند امتحانات نهایی، کنکور و... عمق و سرعت عمل کافی را نداشته باشند و حقشان ضایع شود. بنابراین صیانت از زبان فارسی به عنوان زبان رسمی ما یک تکلیف ملی است.
وی در همین زمینه می افزاید: بخش دیگری از نگرانیها در این حوزه به رویکردهای افراطی بر می گردد. در واقع بعضی ها این دغدغه را دارند که تدریس ادبیات زبان های بومی و محلی ممکن است به رویکردهای افراطی مثل قوم گرایی، جدایی طلبی و امثالهم دامن بزند و موضوع تدریس ادبیات بومی و محلی را از بستر طبیعی خودش خارج کند و به جاهای دیگری پیوند بزند و این گونه به اصل کار و امنیت کشور صدمه وارد شود.
امانی طهرانی، بخش دیگری از مقاومت ها در خصوص تدریس ادبیات زبان های محلی را متوجه محدودیت زمان و امکانات آموزشی می داند و می گوید: در واقع بعضی ها معتقدند که امروزه مدارس برای آموزش امکانات و زمان محدودی برای آموزش دارند و در چنین شرایطی فقط می توانند به فصل مشترک آموزش یا همان برنامه درسی ملی بپردازند نه به برنامه هایی جانبی و یا خارج از بدنه اصلی آموزش .
چه باید کرد؟
وی در خاتمه بار دیگر به راهکار اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی اشاره می کند و می گوید: برای تدریس ادبیات زبان های مادری در مدارس باید بسترهای موجود خود را تقویت کنیم. یعنی ببینیم اگر میتوانیم بسترهای تازه ای را بر آن بیفزاییم به همین خاطر موضوع بحث نهاد شورای عالی آموزش و پرورش در این قضیه جست و جوی مسیرهایی است که میتواند اینکار را تسهیل کند.
نظر شما