حذف صفر و باز تعریف پول به معنای تغییر ارزش اسمی اسکناسها و سکهها است. تورم باعث کاهش ارزش پول و افزایش تعداد صفرهای مورد نیاز برای معاملات میشود. در این شرایط، سیاستگذاران ممکن است با حذف صفرها، واحد پول جدیدی را جایگزین واحد قبلی کنند.
تا امروز نزدیک به ۲۰ کشور حداقل یک بار اقدام به حذف صفر از پول ملی خود کرده و در ۱۰ کشور دیگر نیز، این اتفاق دو بار رخ داده است. در برخی از کشورها نیز این راهکار بیش از دو بار مورد استفاده قرار گرفته است. کشورهایی مانند ترکیه، زیمبابوه، آرژانتین، غنا و ونزوئلا تجربه حذف صفر از پول ملی خود را داشتهاند. در برخی موارد، این اقدام با موفقیت همراه بوده و به بهبود شرایط اقتصادی کمک کرده است. اما در برخی دیگر، به دلیل عدم اتخاذ سیاستهای مکمل، نتایج مطلوبی حاصل نشده است.
موافقان و مخالقان این طرح چه می گویند؟
موافقان اجرای طرح حذف صفر از پول ملی معتقدند به علت تورمهای بالایی که در گذشته رخ داده، بالا بودن تعداد صفرهای پول ملی به دلایل روانی تورم انتظاری بالایی را در اذهان عمومی ایجاد میکند. همچنین، اقتصاد ایران نسبت به اقتصاد کشورهای پیشرفته دارای سرانه اسکناس در گردش بالاتری است و حذف صفر از پول ملی باعث میشود اسکناسهای خرد وزنی در معاملات نداشته باشند. پس در هزینه انتشار اسکناسهای خرد صرفهجویی میشود. به همین واسطه، ریسکهای ناشی از انتقال حجم بالایی اسکناس نیز کاهش مییابد.
از سوی دیگر، حذف صفرها به سادهسازی ارقام پولی منجر شده و نگهداری حسابها و انجام محاسبات مالی را آسانتر میکند. این تغییر باعث کاهش خطاهای احتمالی در ثبت حسابها شده و همچنین زیرساختهای مورد نیاز مانند دستگاههای خودپرداز و پولشمار را بهینهتر میسازد. از طرفی، مبادلات داخلی و خارجی نیز تسهیل میشوند؛ چراکه افزایش ارزش اسمی پول، مقایسه با ارزهای بینالمللی را آسانتر کرده و کارآمدی معاملات تجاری را افزایش میدهد.
یکی از نگرانیها درباره تاثیر این سیاست بر تورم است، اما از آنجا که حذف صفرها تغییری در ارزش واقعی کالاها و خدمات ایجاد نمیکند، تاثیری بر شاخص تورم ندارد. در واقع، این اقدام با کاهش توهم پولی میتواند به کنترل انتظارات تورمی کمک کند. علاوه بر این، اجرای این سیاست هزینه عملیاتی چندانی ندارد و به جایگزینی اسکناسهای قدیمی با اسکناسهای جدید محدود میشود.
در نهایت، حذف صفر از پول ملی میتواند به تقویت ارزش اسمی پول در برابر ارزهای خارجی و بهبود اعتماد عمومی به اقتصاد کشور کمک کند. این اقدام از دلاریزه شدن اقتصاد و کاهش اقتدار بانک مرکزی جلوگیری کرده و حس اعتماد به پول ملی و روحیه ملی را افزایش میدهد.
برخی دیگر از کارشناسان نیز معتقدند اگر چه این اقدام می تواند باعث تسهیل مبادلات روزمره، کاهش انتظارات تورمی و بهبود فضای روانی و افزایش اعتماد به پول ملی شود اما راهکار حل مشکلات اساسی اقتصادی مانند تورم نیست و امکان تشدید تورم در صورت عدم اتخاذ سیاستهای مکمل را نیز در پی دارد.
این افراد معتقدند که اصلاح واحد پول ملی باید با اصلاحات اقتصادی دیگر و در قالب یک برنامه بلندمدت انجام شود. از جمله این اصلاحات میتوان به کاهش هزینههای دولت، اصلاح نظام مالیاتی، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، انضباط پولی و مالی و ثبات نسبی اقتصاد اشاره کرد.
حذف صفر از پول ملی؛ فرصتها و چالشها
آن طور که عبدالمجید شیخی اقتصاددان به خبرنگار قدس گفت: در وضعیتی که تورم بالای ۴۰ درصد اگر ما یک صفر را حذف کنیم، لااقل باید دو سال دیگر یک صفر دیگر و چهار سال دیگر یک صفر دیگر را باید حذف کنیم این روند اصلاً اجازه نمیدهد به کار بیهوده و بیثمری دست بزنیم و هزینهی سنگینی را بابت تعویض مسکوکات و اسکناسهای موجود انجام دهیم در حالی که این هزینه در برابر آبروریزی اقتصادی که برای کشور دارد ناچیز است؛ و از آن بدتر این است که محاسبات مردم را در مبادلات روزانه به هم میریزیم.
وی با بیان اینکه «چند سال پیش که ساعت رسمی کشور را تغییر دادند، هر موقع از کسی میپرسیدی ساعت چند است، میگفت وقت قدیم یا جدید. حالا اگر یک صفر پول ملی را حذف کنیم، باز همین سردرگمی در محاسبات بین مردم اتفاق میافتد» گفت: راه حل این نیست که رئیس بانک مرکزی اعلام کرده است و این کار از دیدگاه اقتصادی، یک کار منسوخشده به حساب میآید. از دیدگاه اقتصاد اسلامی، پول مصداق میزان است. ما باید ارزش پول ملی را ثابت کنیم؛ یعنی پول با ارزش ثابت تعریف کنیم. پول با پایهی طلا را تعریف کنیم.
وی افزود: در واقع، پشتوانهی این پول با پایهی طلا هم لزومی ندارد که همه آن طلا باشد، بلکه ما میتوانیم به جای کسری طلای ذخایر طلا، با جایگزینی بخشی از انفال که قابلیت نقدینگی سریع دارند (مثل نفت استخراج شده و ذخیرهسازی شده در مخازن نفتی کشور) -کمبود را جبران و تامین نماییم. این ثبات در ارزش پول، مستلزم حفظ سلامت اقتصاد است و میتواند همه بازارها را به یک تراز برساند، محاسبات را آرامش بدهد، سرمایهگذاری را تقویت کند و امکان محاسبهی هزینه-فایده را برای سرمایهگذاران و مصرفکنندگان، برای مدیریت مصرف، برای مدیریت تولید و سرمایه به وجود بیاورد و در تمام بازارها تراز ایجاد کند. این نابسامانی موجود را حتماً از بین میبرد.
بدین ترتیب حذف صفر از پول ملی زمانی موفقیتآمیز خواهد بود که با سیاستهای زیر همراه باشد: کنترل تورم از طریق سیاستهای پولی و مالی موثر، تنوع اقتصادی و کاهش وابستگی به یک بخش یا کالا، ایجاد بازارهای آزاد و رقابتی؛ اصلاحات بخش بانکی، مدیریت صحیح نرخ ارز. در مجموع می توان گفت حذف صفر از پول ملی، ابزاری است که میتواند در کنار سایر سیاستها به بهبود شرایط اقتصادی کمک کند و باید با یک استراتژی جامع و چندوجهی همراه باشد.




نظر شما