تحولات منطقه

حجاب فراتر از پوشش فردی، نماد کرامت و هویت تمدنی است. پروژه بی‌حجابی با اهداف فروپاشی خانواده و تهی‌سازی هویت توسط رسانه‌ها هدایت می‌شود و مقابله، ترکیب هوشمندانه اقناع فرهنگی و اجرای عادلانه قانون است.

حجاب امروز به میدان نبرد فرهنگی و رسانه‌ای تبدیل شده است
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

حجاب در منطق اسلام، صرفاً پوشش فردی نیست؛ «سامان‌بخشی حکیمانه»‌ای است که با کرامت انسان، امنیت اخلاقی و هویت تمدنی جامعه پیوند دارد. اما امروز این حکم الهی در متن یک نبرد فرهنگی ـ رسانه‌ای قرار گرفته است؛ نبردی که آماج آن نه فقط پوشش زن، بلکه فروپاشی نظام معنایی خانواده و تضعیف استقلال فرهنگی ملت‌هاست. همان‌گونه که رهبر انقلاب تأکید کرده‌اند، عصرِ امروز عصر «اقناع‌گری مسئولانه» و «مواجهه هوشمندانه» است؛ اما اقناع، جانشین قانون نیست. در جامعه اسلامی، تبیین و اقناع، دوشادوش «اجرای عادلانه قانون» معنا می‌یابد؛ قانونی که حافظ حقوق عمومی و اخلاق جمعی است.

برای فهم عمق ماجرا، باید پروژه عادی‌سازی بی‌حجابی را در سه محور تاریخی، راهبردی و رسانه‌ای واکاوی کرد؛ سپس جایگاه اجرای قانون را در این منظومه روشن ساخت.

۱. پیشینه تاریخی

تاریخ گواه می‌دهد که حمله به حجاب پروژه‌ای پراکنده و خودجوش نیست. استعمار انگلیس و فرانسه از اواخر قرن نوزدهم، در مصر، هند، ترکیه، الجزایر و ایران، حجاب را «مانع ترقی» معرفی کردند. در ترکیه آتاتورک، حجاب از ادارات رانده شد؛ در تونس بورقیبه، رفع حجاب به‌مثابه تجدد تحمیل شد؛ و در ایران رضاخانی، کشف حجاب با زور سرنیزه پیش رفت.

استعمار فرهنگی غرب، از همان زمان فهمیده بود که اگر «حجاب» فروبپاشد، بنیان هویت اسلامی سست می‌شود. در دوره معاصر نیز همان سیاست با ابزارهای تازه ادامه یافته است: تولید سریال و محتوای تصویری برای القای چهره «عقب‌مانده» از زن محجبه، عادی‌سازی الگوی پوشش غربی در شبکه‌های ماهواره‌ای، و تقلیل حجاب به یک پسند فردی برای تضعیف وجه اجتماعی و اخلاقی آن.

این تاریخ نشان می‌دهد بی‌حجابی یک «پروژه هدایت‌شده» است؛ نه پدیده‌ای طبیعی و نه نتیجه تحول خودانگیخته جامعه.

۲. اهداف استکبار

چرا غرب تا این اندازه بر بی‌حجابی اصرار دارد؟ پاسخ در سه هدف راهبردی نهفته است.

اول، فروپاشی خانواده. حجاب، نخستین سدّ در برابر تبدیل زن به کالا و موضوع نمایش است. جامعه‌ای که پوشش عفیفانه در آن تضعیف شود، مرزهای اخلاقی‌اش فرومی‌ریزد و خانواده ـ به‌عنوان سنگر اصلی مقاومت فرهنگی ـ دچار فرسایش می‌شود.

دوم، ایجاد بحران هویت. برداشتن حجاب، برداشتن مرزهای هویتی است. نوجوانی که الگوی پوشش، رفتار و زیبایی‌شناسی‌اش از پلتفرم‌های غربی الهام می‌گیرد، از درون تهی می‌شود و اعتماد فرهنگی‌اش فرو می‌ریزد.

سوم، گشودن مسیر سلطه فرهنگی و سیاسی. جامعه‌ای بی‌ریشه، آمادگی بیشتری برای پذیرش الگوهای سیاسی و اقتصادی تحمیلی دارد. به همین دلیل، دستگاه‌های امنیتی غرب در دو دهه اخیر بی‌حجابی را به «نماد اعتراض سیاسی» بدل کرده‌اند تا هویت زنانه از هویت دینی جدا شود و بدنه اجتماعی از درون تضعیف گردد.

۳. موتور محرک شبکه‌های اجتماعی

پلتفرم‌ها امروز همان نقشی را دارند که روزگاری مطبوعات و شبکه‌های استعماری بازی می‌کردند؛ اما با توانی چندبرابر. الگوریتم‌های ترویج‌دهنده بی‌حجابی در اینستاگرام و تیک‌تاک، به‌سبب اقتصاد توجه، محتوای بی‌حجاب را بیشتر پخش می‌کنند؛ زیرا این محتوا فروشنده بهتر کالا، مد و سبک زندگی غربی است.

سلبریتی‌سازی شتاب‌زده در پلتفرم‌ها که زن را از فاعل فرهنگی به «جسم نمایشی» تبدیل می‌کنند. اینفلوئنسرهایی که ظرف چند ماه مشهور می‌شوند، عملاً بازوی فرهنگی همان پروژه جهانی‌اند.

تحریف ادراک اجتماعی مثلا با بازنمایی اغراق‌آمیز از بی‌حجابی، این توهّم را می‌سازد که «اکثریت جامعه» حجاب را کنار گذاشته‌اند. این دقیقاً همان جنگ ادراکی است که برای شکستن هسته مقاومت اجتماعی اجرا می‌شود.

۴. جایگاه اجرای قانون در کشور اسلامی

در جامعه اسلامی، حجاب یک «حق عمومی» است؛ نه صرفاً سلیقه شخصی. همان‌گونه که قانون برای حفظ نظم راهنمایی و رانندگی یا بهداشت عمومی لازم است، برای حفظ سلامت اخلاقی و صیانت از آرامش روانی جامعه نیز لازم‌الاجراست. فقه امامیه، اجرای قانون را مکمل اقناع می‌داند؛ نه بدیل آن.

بنابراین؛ اجرای قانون وظیفه حاکمیت است، اقناع وظیفه فرهنگی جامعه و کرامت انسانی شرط هر دوگروه است.

قانون باید عادلانه، هوشمندانه و بدون تحقیر اعمال شود؛ در کنار آن، گفت‌وگوی اقناعی باید راه اصلی جذب دل‌ها و بازسازی هویت دینی باقی بماند. جامعه‌ای که قانون دارد اما تبیین ندارد، خشونت می‌زاید؛ و جامعه‌ای که تبیین دارد اما قانون ندارد، نظم اخلاقی خود را از دست می‌دهد.

از این رو پروژه بی‌حجابی، ادامه همان جنگ نرم جهانی است؛ با هدف فروپاشی خانواده، بحران هویت و تهی‌سازی فرهنگی. راه مقابله با آن «ترکیب حکمت‌آمیز» اقناع و قانون است. اقناع برای تصحیح تصویر زن مسلمان و معرفی حجاب به‌مثابه بلوغ اخلاقی و استقلال هویتی؛ و قانون برای پاسداشت حقوق عمومی و جلوگیری از آشفتگی اجتماعی. تنها با این جمع، جامعه اسلامی می‌تواند از موضع دفاعی خارج شود و به ابتکار عمل فرهنگی برسد.

علیرضا احمدی قره زاغ (پژوهشگر، مدرس حوزه و دانشگاه)

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha