این رمان، حکایت زندگی خانوادهای جنوبی و خواهر و برادری به نام ادریس و لیانا است. ادریس که مروارید صید میکند تا کنون سه مروارید لاجوردی به دست آورده و «دی صبرا» مادر ادریس ، مرواریدها را برای دامادی ادریس در صندوقی قدیمی، مخفی کرده است. ادریس بار دیگر برای صید مروارید به دریا میرود، امابا صحنه عجیب و ترسناکی مواجه میشود؛ زیر هنگامی که مشغول جمع آوری صدف است، دستی به شانه اش میخورد و در مقابل خود یک پری دریایی میبیند که نوزادی با چهره ای شبیه ادریس در آغوش دارد. پری از ادریس میخواهد بار دیگر که به دریا برمی گردد برای نوزاد گهواره ای ببرد. ناخدا و همراهان، ادریس را به درون کشتی میکشند و ادریس در حالی که بسیار وحشت زده است، از هوش میرود و پس از آن با خود عهد میکند که دیگر به دریا باز نگردد و ... .
برخی این رمان را اولین و تنها رمان فانتزی در قلمرو ادبیات کودک و نوجوان کشورمان می دانند که در رده قصه های «رئالیستی - جادویی» قرار دارد.
در رمان مورد بحث، مانندهمه فانتزیهای کودکان و نوجوانان، تعدادی عناصر ثابت از جمله: - جهانها و موجودات کوچک - جادو و سحر - ترس- نیروهای اهریمنی و ایزدی(خیر و شر) و... وجود دارد.اما ویژگی برجسته رمان «پریانهها...» رنگ و بوی بومی و محلی آن است که آن را برای مخاطب ایرانی، جذاب و دوست داشتنی کرده است. ماجراهای رمان«پریانههای لیاسند ماریس»در یک سرزمین واقعی، یعنی بندر «سیراف» در استان بوشهر اتفاق می افتد.
شخصیتهای اصلی واقعی داستان «فاروق»، «ادریس»، «لیانا»، «توفیق»، «ماهبان»، «دی صبرا» و... که همگی اهل سیراف هستند، با لهجه محلی جنوب صحبت میکنند.
علاوه بر این، نویسنده عناصری از زندگی جنوب را وارد داستان کرده که در فضاسازی نقش به سزایی ایفا میکنند. از این موارد میتوان به اشیای ابزار، پوشاک و... رایج در منطقه جنوب اشاره کرد، از جمله: مینار(سربند سنتی زنان جنوب)، برقع(نقاب)، معره(نوعی خوراکی محلی)، رزیف خوانی(از آیینهای سنتی بومی جنوب که هنگام جشن و شادمانی اجرا میشود) و... که این عناصر در کنار لهجه بومی قهرمانان داستان بخوبی در بافت داستان ، نشسته است. البته به نظر میرسد اگر نویسنده برخی از این اصطلاحات خاص را در پایان کتاب برای مخاطب نوجوان توضیح میداد، مخاطب بهتر میتوانست با اثر ارتباط برقرار کند.
برخی از شخصیتهای رمان نیز خیالی هستند که در طول داستان سرنوشت آنها با شخصیتهای واقعی گره میخورد و به تبع آن سرزمینها و مکانهای عجیب و غریب و خیالی نیز وارد داستان میشود.
از جمله شخصیتهای خیالی تأثیر گذار در داستان، موجوداتی به نام «فلسفوریا» هستند که در همان آغاز داستان با آنها آشنا میشویم.
به جز آنها، شخصیتهای دیگری نیز هستند که خیالی و ساخته و پرداخته ذهن خلاق نویسندهاند: «پری آبی، پری زغالی، سندباد، من منداس، گاو میش و...»
نویسندگان فانتزیهای نو، همواره تلاش میکنند از عناصر اصلی داستان برای هر چه جذابتر شدن و گیرایی اثر خود بهره بگیرند .
شخصیت پردازی
نویسنده در شخصیت پردازی ، نسبتاً موفق بوده است، به گونه ای که هنگام درگیر شدن شخصیتهای رمان با ماجراها و شخصیتهای خیالی ، مخاطب آنها را باور میکند. به عنوان مثال شخصیت« پری زغالی»که در واقع نقش و تصویر یک پری روی صندوقچه است و جان میگیرد و حرف میزند و... همچنین «فلسفوریاها» که موجوداتی دوزیست شبیه به پریهای دریایی کوچکند و آن قدر طبیعی در متن زندگی قهرمانان حضور دارند که میتوانیم آنها را به عنوان اعضای خانواده لیانا و ادریس بپذیریم.
همچنین نویسنده از شگردهای مختلفی برای باورپذیر کردن شخصیتها بهره میگیرد. به عنوان مثال، او برای این موجودات، به فراخور موفقیت و ویژگیهایشان زبان ویژه ای خلق کرده است.
عنصر تخیل در رمان «پریانهها...» نقش پررنگ و بارزی دارد. تخیل« طاهره ایبد» اگر چه تخیلی گسترده و فعال است، اما بی مرز و محدوده نیست و در مقایسه با برخی داستانهای تخیلی دیگر در این حوزه ،منطقی تر و باورپذیرتر به نظر میرسد.
نویسنده این رمان در توصیف، بسیار جزیی نگر و دقیق است و گاه به قدری زیبا و لطیف برخی صحنهها را توصیف میکند که تصور و تجسم آن برای مخاطب لذتبخش و دوست داشتنی است.
اگرچه رمان «پریانهها» از ساختار پیچیدهای برخوردار نیست، اما مواردی چون تعدد شخصیتها، کشمکشهای فراوان و ماجراجوییهای افراطی که قهرمانان را درگیر میکند و وجود عنصر «تصادف» در برخی از فصلها سبب میشود که داستان بیش از حد طولانی و از حوصله مخاطب نوجوان خارج شود.
علاوه بر این، رمان«پریانهها...» ، این قابلیت را دارد که اثری چند لایه و تأویل پذیر باشد، اما نویسنده آن قدر مخاطب را درگیر کشمکشها و ماجراهای گوناگون داستان میکند که جایی برای تفکر و تأمل پیرامون لایههای دیگر داستان برای او باقی نمی گذارد.
نکته آخر اینکه در بخشهایی از این رمان میتوان ردپای اقتباس و تأثیرپذیری از نمونههای مشابه بیگانه (انیمیشن پری دریایی کوچولو از والت دیزنی و...) را یافت، اما به دلیل تلاش موفقیت آمیز نویسنده در خلق یک رمان فانتزی رئالیسی- جادویی با حال و هوای بومی ، که در نوع خود کم نظیر است،می توان آن را کتابی ارزشمند وخواندنی دانست.ادبیات کودک ما به چنین آثاری بشدت نیازمند است.
نظر شما