با اندوه بايد گفت كه شهرت يافتن چند جمله از اين خطبه بلند، سبب گشته كه بسياري از مؤمنان التفات نداشته باشند كه چه مفاهيم ارجمندي به تفصيل در اين خطبه بيان گشته است. حتي بسياري نميدانند كه اين خطبه حجمي قابل توجه دارد و به چند جمله خلاصه نميشود!
گفتني است كه بار نخست، به صورت مستقل، عالم شيعي خليل بن احمد فراهيدي (م175ق.) در كتابي با عنوان «جزء فيه خطبة النبي يوم الغدير» خطبه غدير را گزارش كرده است. متن كامل اين خطبه در چند كتاب معتبر شيعه كه اكنون در دست است، با اسناد متصل نقل شده است. روايات اين كتابها به سه طريق ميانجامند:
1. روايت امام باقر(ع)با سند معتبر در كتابهاي «روضة الواعظين» تأليف شيخ ابن فتّال نيشابوري، «الإحتجاج» تأليف شيخ طبرسي، و«اليقين» تأليف سيد بن طاووس آمده است.
2. روايت زيد بن ارقم با سند متصل در كتابهاي «العدد القوية» تأليف شيخ علي بن يوسف حلي، «التحصين» تأليف سيد بن طاووس، «الصراط المستقيم» تأليف شيخ علي بن يونس بياضي، و «نهج الايمان» تأليف شيخ حسين بن جبور به نقل از كتاب «الولاية» تأليف تاريخنگار نامدار طبري گزارش شده است.
3. روايت حذيفة بن يمان با سند متصل در كتاب «الإقبال» تأليف سيد بن طاووس به نقل از كتاب «النشر و الطي» آمده است.
شماري از دانشور سدههاي اخير مانند شيخ حر عاملي در كتاب «اثبات الهداة» و علامه مجلسي در «بحار الأنوار» و سيد بحراني در كتاب «كشف المهم» نيز اين خطبه را از منابع ياد شده نقل كردهاند.
اكنون ترجمه متن كامل اين خطبه والا را تقديم ميكنيم.
بخش اول: ستايش حق تعالي
ستايش خداي را است كه در عين يگانگياش، والا است و در عين يكتا بودنش [به همه آفريدگان] نزديك است و در قدرتمندياش شكوهمند است و در پايههاي [آفرينش و قدرت] خود، بزرگ است. در حالي كه در جاي خويش است [و مكان مادي ندارد]، با علم خود بر همه چيز احاطه دارد و بر همه آفريدگان با قدرت و دليل روشن خود، چيره است. همواره ستوده بوده و خواهد بود و بزرگي او را پاياني نيست. آغاز و انجام از او است و همه كارها به سوي او بازميگردند. اوست آفريننده آسمانها و گستراننده زمينها و چيره بر آنها. از ويژگيهاي آفريدهها منزّه است و در منزه بودنش از تقديس همگان برتر است. او است خداوندگار فرشتگان و روح الامين كه به همه آفريدههايش لطف افزون ميورزد و به هر كه ايجادش نموده، نعمت فراوان ميبخشد. به نيم نگاهي همه ديدهها را ميبيند و ديدهها او را نميبينند.
كرم ميورزد و بردبار و شکيبا است. رحمتش همه چيز را در بر گرفته و با نعمت خويش بر همگان منّت نهاده است. در انتقام شتاب نميكند و در کيفر دادن آنها به عذابي كه سزاوارند، تعجيل ندارد. نهانها را ميفهمد و درونها را ميداند. پوشيدهها از او پنهان و ناپيداها برايش ناروشن نيستند. همه چيز را در بر دارد و بر همه چيز پيروز و قدرتمند و نيرومند است و هيچ چيز مثل او نيست. او است پديد آورنده هر چيز در آن هنگام كه هيچ چيز وجود نداشت. جاودانه و زنده و برپاگر عدالت است. جز او معبودي نيست و او است عزتمند و فرزانه.
بزرگتر از آن است كه ديدهها را به ديدن او راهي باشد و او ديدهها را درمييابد و ريزبين و آگاه است. کسي از طريق ديدن به وصف او نرسد و از نهان و آشکار به چگونگياش دست نيابد، مگر از همان طريق كه او ـ عزّوجلّ ـ خود را شناسانده است.
و گواهي مي دهم که او خدايي است که منزه بودنش سراسر روزگاران را فراگرفته و نورش ابديت را پوشانده است. بدون مشورت هيچ مشاوري، فرمانش را جاري ميسازد و در تقدير و تدبيرش شريك و دستياري ندارد. در صورتگري آفريدههايش هيچ الگويي نداشته و آفريدگان را بدون دستياري هيچ كس، آفريده و در اين كار، دچار رنج و چارهجويي نشده است. آفريدهها با ايجاد او موجود و با آفرينش او آشكار شدهاند. پس اوست خدايي که معبودي جز او نيست؛ همو که آفريدنش استوار است و ساختمان آفرينشش زيبا. دادگري است که ستم روا نميدارد و کريمي است که کارها به او بازميگردند.
و گواهي مي دهم که او است خداوندي که همه چيز در برابر بزرگياش فروتن و در مقابل عزّتش رام و نزد توانايياش سرسپرده و در پيشگاه هيبتش فروتن است. پادشاه هستيها و چرخاننده سپهرها و رام کننده آفتاب و ماه است که هريک از آنها تا سرآمدي معين جريان مييابد. او است كه شب را بر روز و روز را ـ در حالي که شتابان در پي شب است ـ بر شب ميپيچد. هر ستمگر سرکش را در هم ميشكند و هر شيطان رانده شده را هلاك ميسازد.
نه او را ضدي است و نه برايش همانندي. يکتا و بي نياز است. نه كسي را زاده و نه از كسي زاييده شده است. او را همتايي نيست و خداوند يگانه و خداوندگار بزرگوار است. ميخواهد و به انجام ميرساند. اراده ميکند و حکم مينمايد. ميداند و ميشمارد. ميميراند و زنده ميکند. نيازمند و بينياز ميگرداند. ميخنداند و ميگرياند. نزديک ميسازد و دور ميگرداند. [از عطا] بازميدارد و عطا ميکند. او را است پادشاهي و ستايش. خير و نيكي به دست او است و او بر هر چيز توانا است.
شب را در روز و روز را در شب فرو ميبرد. معبودي جز او نيست كه عزتمند است و آمرزنده. دعا را پاسخ ميگويد و عطا را فراوان ميسازد. نفَسها را برميشمرد و خداوندگار جن و انسان است. چيزي بر او مشکل نمينمايد و فرياد فريادکنندگان او را آزرده نميسازد و اصرارِ اصرارکنندگان او را به ستوه نميآورد.
نيکوکاران را نگاهبان است و رستگاران را توفيق ميبخشد. سرپرست و صاحب اختيار مؤمنان و خداوندگار جهانيان است. او است كه در همه حال، سزاوار سپاس و ستايش آفريدگان خويش است.
او را بسيار ستايش ميكنم و در شادي و رنج و آسايش و سختي، او را همواره سپاس ميگويم. به او و فرشتگان و كتابها و فرستادگانش ايمان ميآورم و فرمان او را ميپذيرم و گردن مينهم و به سوي خشنودي او ميشتابم و به حکم او سر ميسپارم؛ چرا که به فرمانبري او اشتياق ميورزم و از کيفر او هراسانم؛ زيرا او خدايي است که کسي از مکرش در امان نيست و از ستمش بيم ورزيده نميشود [زيرا اهل ستم نيست].
بخش دوم: ابلاغ فرماني مهم از سوي خداوند
به بندگي خويش و خداوندگاري او گواهي ميدهم و آن چه او ـ كه معبودي جز وي نيست ـ به من وحي فرموده، ابلاغ ميكنم؛ مبادا که وظيفهام را ادا نكنم و سپس از سوي او عذابي سنگين بر من فرود آيد که کسي نتواند از من دورش سازد، هر چند چارهانديشي آن كس بسيار و دوستي اش [با من] خالصانه باشد؛ زيرا مرا آگاه فرموده که اگر آن چه در باره علي بر من نازل نموده، به مردم نرسانم، وظيفه رسالتش را انجام ندادهام و آن گرامي والا، امنيت از [آزار] مردم را برايم تضمين نموده و او كفايتگر و كرمورز است.
آنگاه به من چنين وحي فرستاد: «به نام خداوند رحمن رحيم. اي فرستاده! آن چه را از سوي خداوندگارت [در باره علي، يعني خلافت او] بر تو فرود آمده، ابلاغ کن؛ و گرنه وظيفه رسالت او را به انجام نرساندهاي؛ و خداوند تو را از [آسيب] مردم نگاه ميدارد.»
هان اي گروههاي مردمان! در رساندن آن چه خداوند والا بر من فرود آورده، کوتاهي نکردم. اكنون برايتان سبب نزول اين آيه را بيان ميکنم. همانا جبرئيل سه بار بر من فرود آمد و از سوي خداوندگارم، خداي امنيتبخش ـ که تنها او امنيت ميبخشد ـ فرمان آورد که در اين اجتماع به پا خيزم و به هر سفيد و سياهي اعلام کنم که علي بن ابيطالب برادر، وصي و جانشين من در ميان امّتم و امام پس از من است؛ همو كه جايگاهش نزد من همان جايگاه هارون [= برادر موسي] نزد موسي است، با اين تفاوت كه پيامبري پس از من نخواهد بود. علي سرپرست و صاحب اختيار شما پس از خدا و رسول او است.
در اين زمينه، خداي گرامي والا آيهاي از كتاب خويش بر من نازل فرموده که چنين است: «همانا صاحب اختيار و سرپرست شما، خدا و فرستاده او و مؤمناني هستند که نماز به پا ميدارند و در حال رکوع، زکات ميپردازند.» علي بن ابيطالب همان كسي است كه نماز را به پا داشت و در رکوع، زکات پرداخت و در همه حال، خواهان [رضايت و انجام فرمان] خداي عزتمند باشكوه است.
اي مردم! من از جبرئيل خواستم که از خداوند امنيتبخش اجازه گيرد تا مرا از ابلاغ اين پيام به شما معاف فرمايد؛ زيرا ميدانم كه پرهيزگاران اندكند و منافقان فراوانند و ملامتگران دسيسه ميچينند و مسخره کنندگان اسلام نيرنگ ميورزند؛ همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده است: «به زبانهاشان آن را ميگويند که در دلهاشان نيست و آن را اندک و آسان ميشمارند، حال آن که نزد خداوند بس بزرگ است.»
و نيز از آن روي که آنان بارها مرا آزار رساندهاند تا آن جا که مرا اُذُن [= سخنپذير و زودباور] ناميدند و به خاطر همراهي فراوان علي با من و رويکرد من به او و تمايل و پذيرش وي از من، چنين ادعا نمودند. اين وضع به آن جا انجاميد كه خداوند عزتمند باشكوه در اين زمينه چنين وحي فروفرستاد: «و از آنانند کساني که پيامبر را ميآزارند و ميگويند: او سخنپذير و زودباور است. بگو: آري؛ [بر خلاف كساني كه او را چنين مينامند] سخنپذيري او به نفع شما است. او به خدا ايمان دارد و مؤمنان را تصديق ميکند و راستگو ميانگارد.»
اگر ميخواستم نام گويندگان اين سخن را بر زبان آورم، ميآوردم و اگر ميخواستم به شخص آنان اشاره کنم، ميكردم و اگر ميخواستم مردم را به سويشان رهنمون شوم، ميشدم. اما سوگند به خدا! در کارشان کرامت ورزيدم. با اين همه، خداوند از من خشنود نخواهد گشت، مگر اين که آن چه او در باره علي بر من فروفرستاده، به شما ابلاغ نمايم.
ـ سپس پيامبر چنين تلاوت نمود: ـ «اي فرستاده! آن چه را از سوي خداوندگارت [در باره علي، يعني خلافت او] بر تو فرود آمده، ابلاغ کن؛ و گرنه وظيفه رسالت او را به انجام نرساندهاي؛ و خداوند تو را از [آسيب] مردم نگاه ميدارد.»
بخش سوم: خبر دادن از ولايت و امامت دوازده امام
هان اي گروههاي مردم! بدانيد اين آيه در باره او است. اين را فهم کنيد و بدانيد که خداوند او را سرپرست و صاحب اختيار و امام شما قرار داده و پيروي از او را بر مهاجران و انصار و آنان که به نيکي از ايشان پيروي ميکنند و صحرانشينان و شهروندان و عجم و عرب و آزاد و برده و کوچک و بزرگ و سفيد و سياه و هر يکتاپرست واجب شمرده است. حكم خدا جاري و گفتارش لازم و فرمانش قطعي است. هر كه با وي مخالفت نمايد، ملعون است و هر كه پيروي و تصديقش نمايد، مورد رحمت [خداوند]. هرآينه خداوند، او و سخنپذيران او و پيروانش را آمرزيده است.
هان اي گروههاي مردم! اين آخرين بار است که در اين اجتماع به پا ايستادهام. پس بشنويد و فرمان خداوندگارتان را گردن بگذاريد؛ چرا که خداوند عزتمند باشكوه، صاحب اختيار و سرپرست و معبود شما است. در رتبه پس از خداوند، سرپرست و صاحب اختيار شما، فرستاده و پيامبر او است که اکنون با شما سخن ميگويد. پس از من به فرمان خدايي كه خداوندگار شما است، علي صاحب اختيار و سرپرست و امام شما است. آن گاه امامت در فرزندان من از نسل علي خواهد بود، تا روزي که خدا و فرستادهاش را ديدار کنيد.
جز آن چه خدا و رسول او و ايشان [= امامان] حلال شمردهاند، هيچ چيز حلال نيست. جز آن چه خداوند و فرستادهاش و ايشان بر شما حرام دانستهاند، هيچ چيز حرام نيست. خداي عزتمند باشكوه حلال و حرام را به من شناسانده و من آن چه خداوندگارم از کتاب خويش و حلال و حرامش به من آموخته، در اختيار علي نهادهام.
هان اي گروههاي مردم! علي را برتر بدانيد. هيچ دانشي نيست، مگر اين که خداوند آن را در [قلب] من برشمرده [= يك به يك ثبت نموده] و من هر چه را آموختهام، در [قلب] امام پرهيزکاران، برشمردهام. هيچ علمي نيست، مگر اين كه آن را به علي آموختهام. او همان «امام مبين» است که خداوند در سوره ياسين از وي ياد کرده است: «و دانش هر چيز را در امام مبين برشمرده ايم.»
هان اي گروههاي مردم! از علي روي برنتابيد و از وي دوري نكنيد و از سرپرستياش روي برنگردانيد. او [شما را] به حق هدايت ميكند و [خود نيز] به آن عمل مينمايد و باطل را نابود ميکند و از آن بازميدارد. در راه خدا نکوهش هيچ نکوهشگري او را [از انجام وظيفه] بازنميدارد. او نخستين مؤمن به خدا و فرستاده او است و کسي در ايمان به من، از او پيشي نگرفته است. او است كه جان خود را فداي رسول خدا نمود و همراهش بود، در حالي كه هيچ مردي جز وي خدا را همراه با رسولش عبادت نميكرد. او نخستين نمازگزار و پرستشگر خدا همراه من بود. از سوي خداوند به او فرمان دادم تا [در شب هجرت] در بستر من بخوابد و او فرمان برد و پذيرفت که جان خود را فداي من کند.
هان اي گروههاي مردم! او را برتر بدانيد؛ که خداوند او را برتري داده است. او را [به پيشوايي] بپذيريد که خداوند او را تعيين کرده است.
هان اي گروههاي مردم! او از سوي خدا امام است و هرگز خداوند توبه منکر ولايتش را نپذيرد و او را نيامرزد. اين سنّت قطعي خداوند است كه با مخالف فرمان علي چنين كند و او را با عذاب دردناک هميشگي و جاودان کيفر نمايد. از مخالفت با او بر حذر باشيد؛ و گرنه در آتشي خواهيد سوخت که هيزمش مردمانند و سنگ [= بت] که براي كافران آماده شده است.
هان اي گروههاي مردم! به خدا سوگند که پيامبران و فرستادگان پيشين به ظهورم مژده دادند و من واپسينِ پيامبران و فرستادگان و دليل روشن براي همه آفريدگان در آسمانيان و زمينيانم. هر كس كه در اين شك كند، به کفر جاهليت نخست درآمده است. هر كه در اين سخنانم ترديد نمايد، در همه آن چه بر من نازل شده، ترديد ورزيده است. هر كه در باره يکي از امامان شك نمايد، در باره همه آنان شك كرده است. و هر كه در باره ما شك نمايد، در آتش دوزخ جاي خواهد داشت.
هان اي گروههاي مردم! خداوند عزتمند باشكوه از روي منّت و احسان خويش، اين برتري را به من عطا فرمود. معبودي جز او نيست. آگاه باشيد كه همه ستايشهايم در همه روزگاران و همواره و در هر حال براي او است.
هان اي گروههاي مردم! علي را برتر بدانيد؛ که تا آن هنگام که خداوند رزق نازل فرمايد و آفريدگان بر جاي باشند، او پس از من، برترينِ مردم از مردان و زنان است. دور باد، دور باد از مهر خداوند؛ و مورد خشم خدا باد، مورد خشم خدا باد، هر كس اين سخنم را نپذيرد و با آن موافقت نكند!
هان! بدانيد كه جبرئيل از سوي خداوند والا خبرم داد و فرمود: «هر که با علي بستيزد و به ولايت او گردن ننهد، نفرين و خشم من بر او باد!» بايد هر کس بنگرد که براي فردا چه پيش فرستاده است. از خدا بپرهيزيد كه با علي مخالفت نماييد؛ مبادا که گامهاتان پس از استواري بلغزد. خداوند از کردارتان آگاه است.
هان اي گروههاي مردم! همانا او همسايه خداوند است که خداوند در كتاب عزيز خود از او ياد کرده و در باره مخالفانش فرموده است: «تا آن که مبادا کسي [در روز قيامت] بگويد: افسوس که در باره همسايه خدا کوتاهي کردم.»
هان اي گروههاي مردم! در قرآن انديشه کنيد و آيات آن را دريابيد و به محکماتش نظر کنيد و از متشابهاتش [= آن چه به روشني درنمييابيد] پيروي ننماييد. پس به خدا سوگند که باطنها و تفسير آن را آشکار نميکند، مگر همين كسي که دست و بازوي او را گرفته و بالا آوردهام و اعلام ميدارم: هر که من سرپرست و صاحب اختيار او هستم، اين علي سرپرست و صاحب اختيار او است. او علي بن ابيطالب است، برادر و وصي من که سرپرستي و ولايت او حکمي است از سوي خداي عزتمند باشكوه که آن را بر من نازل كرده است.
هان اي گروههاي مردم! همانا علي و پاکان از فرزندانم از نسل او، يادگار گرانسنگ کوچکترند و قرآن يادگار گرانسنگ بزرگتر. هر يک از اين دو، از همراه خود خبر ميدهد و با آن موافق است. آن دو هرگز از هم جدا نميگردند تا هنگامي كه كنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند. هان! بدانيد که آنان امانتداران خداوند در ميان آفريدگانش و حاکمان او در زمين اويند.
هلا كه من اين را رساندم. هلا كه من اين را ابلاغ كردم. هلا كه اين را به گوشتان رساندم. هلاكه [حقيقت را] روشن نمودم. هان! بدانيد که اين سخن خداي عزتمند باشكوه بود و من از سوي او سخن گفتم. هلا که جز اين برادرم هيچ كس «اميرالمؤمنين» نيست. هلا که پس از من امير شدن بر مؤمنان براي کسي جز او جايز نيست.
سپس فرمود: «اي مردم! کيست سزاوارتر از شما به شما؟» گفتند: «خداوند و پيامبر او.» پس فرمود: «آگاه باشيد! آن که من سرپرست و صاحب اختيار او هستم، پس اين علي سرپرست و صاحب اختيار او است. خداوندا! دوست بدار آن را که با او دوست باشد و دشمن بدار هر که را با او دشمني كند. ياري کن يار او را و تنها گذار هر که او را تنها بگذارد.»
بخش چهارم: بر فراز رفتن اميرالمؤمنين به دست رسول خدا
هان اي گروههاي مردم! اين علي است برادر و وصي و نگاه دارنده دانش من و جانشينم در ميان امّت [براي خلافت و زعامت] بر گروندگان به من، بر اساس تفسير کتاب خداي عزتمند باشكوه که مردمان را به سوي او بخواند و به آن چه مايه خشنودي او است، عمل کند و با دشمنانش ستيز نمايد و پشتيبان فرمانبرداري از خداوند و بازدارنده از نافرماني او باشد. او جانشين رسول خدا و امير مؤمنان و پيشواي هدايتگر از سوي خدا و كُشنده پيمانشکنان و رويگردانان [از حق] و بيرونروندگان [از دين]، به فرمان خدا است. خداوند فرمايد: «فرمان [من] نزد من دگرگون نخواهد شد.»
خداوندگارا! اکنون به فرمان تو ميگويم: بارخدايا! دوستار او را دوست بدار و دشمن او را دشمن شمار. ياورش را ياري نما و خودداري کننده از يارياش را به خود رها کن. هر كه را انكارش نمايد، نفرين نما و بر كسي كه حقش را ناديده بگيرد، خشم خود را فرود آور.
بارخدايا! تو در هنگام بيان اين مطلب و تعيين علي [به ولايت] در اين روز، اين آيه را در باره علي، وليّ خود، نازل فرمودي: «امروز دين شما را به کمال رساندم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان دين شما پسنديدم.» «و آن که به جز اسلام ديني را بجويد، هرگز از او پذيرفته نميشود و در آخرت در شمار زيانکاران خواهد بود.» بارخدايا! تو را گواه ميگيرم که پيامت را به مردم رساندم.
بخش پنجم: تأكيد بر موضوع امامت
هان اي گروههاي مردم! خداوند عزتمند باشكوه دينتان را با امامت علي كامل كرد. پس از اكنون تا روز رستاخيز و عرضه شدن نزد خداي عزتمند باشكوه، آنان كه از او و جانشينانش از فرزندان من و نسل او پيروي نکنند، در دنيا و آخرت كارهاشان بيهوده است و در آتش دوزخ، جاودانه خواهند بود، به گونهاي که نه از عذابشان کاسته ميگردد و نه به آنان مهلت داده خواهد شد.
هان اي گروههاي مردم! اين علي ياورترين و سزاوارترين و نزديکترين و عزيزترينِ شما براي من است. خداوند عزتمند باشكوه و من از او خشنوديم. آيه رضايتي [= رضايت خدا از كسي] در قرآن نيست، مگر اين که در باره او است. هرگاه خدا ايمان آوردگان را خطاب نموده، با او آغاز کرده است. آيه ستايشي در قرآن نازل نگشته، مگر در باره او. خداوند در [سوره] «هل أتي علي الإنسان» گواهي به [پاداش] بهشت نداده، مگر براي او؛ و اين آيات را در باره كسي جز او نازل نکرده و با آن، كسي جز او را نستوده است.
هان اي گروههاي مردم! وي ياور دين خدا و دفاع کننده از رسول او است. او پرهيزکار پاکيزه و هدايتگر هدايت شده [از جانب خود خدا] است. پيامبرتان بهترين پيامبر است و وصي [او بر] شما بهترين وصي است و فرزندانش بهترين اوصيا هستند.
هان اي گروههاي مردم! فرزندان هرپيامبر از نسل اويند و فرزندان من از نسل اميرالمؤمنين علي هستند.
هان اي گروههاي مردم! به راستي که شيطان، آدم را با حسد از بهشت راند. پس به علي حسد نورزيد؛ که کردههاتان تباه خواهد شد و گامهاتان خواهد لغزيد. آدم با يک خطا به زمين هبوط کرد، در حالي که برگزيده خداي عزتمند باشكوه بود. پس چگونه خواهيد بود شما، حال آن که شما شماييد و دشمنان خدا نيز از ميان شمايند. هلا كه با علي دشمني نميكند، مگر تيرهبخت؛ و با او دوستي نميورزد، مگر پرهيزگار؛ و به او ايمان نميآورد، مگر مؤمن مخلص.
سوگند به خدا! سوره والعصر در باره او نازل شد: «به نام خداوند رحمن رحيم. سوگند به عصر که انسان هرآينه در زيان است.» [و تأويلش چنين است:] مگر علي که ايمان آورد و حق و صبر را برگزيد و پسنديد.
هان اي گروههاي مردم! خدا را شاهد گرفتم و رسالتم را به شما ابلاغ نمودم. و بر فرستاده، وظيفهاي جز ابلاغ روشن نيست!
هان اي گروههاي مردم! از خدا بپرهيزيد، چنان كه شايسته تقواي او است؛ و نميريد، جز در حالي كه مسلمان [و تسليم حق] هستيد.
بخش ششم: گذري بر رفتار منافقان
هان اي گروههاي مردم! به خدا و رسولش و نوري كه همراهش نازل شده، ايمان آوريد، پيش از آن که چهرهها را تباه و باژگونه کنيم يا همانند اصحاب روز شنبه [= يهودياني که در برابر فرمان خدا نيرنگ به كار گرفتند] رانده شويد. به خدا سوگند! تنها مقصود خداوند از اين آيه، گروهي از صحابه من هستند که آنان را با نامها و نَسَبهاشان ميشناسم و [اما از جانب خدا] فرمان يافتهام كه از آنها چشمپوشي كنم. پس هر کس بايد پايه [و معيار سنجش] کار خويش را آن چه در دلش از دوستي يا دشمنيِ علي مييابد، قرار دهد.
هان اي گروههاي مردم! نور از سوي خداوند عزتمند باشكوه در جان من، سپس در جان علي بن ابيطالب، آن گاه در نسل او تا قائم مهدي ـ که حق خدا و همه حق ما را ميستاند ـ جاي گرفته؛ زيرا خداوند عزتمند باشكوه ما را بر کوتاهي کنندگان، عنادورزان، مخالفان، خيانتگران، گنهکاران، ستمپيشگان و غاصبان، از همه جهانيان، دليل و حجت قرار داده است.
هان اي گروههاي مردم! به شما هشدار ميدهم: همانا من رسول خدايم و پيش از من نيز رسولاني آمدند و رفتند. اگر من بميرم يا کشته شوم، به [جاهليت] پشت سر خود بازميگرديد؟ آن که به قهقرا بازگردد، هرگز به خدا زياني نخواهد رساند و خداوند به زودي شكرپيشگان صابر را پاداش خواهد داد. هلا که علي و پس از او فرزندان من از نسل وي، داري ويژگي صبر و شكر هستند.
هان اي گروههاي مردم! با اسلامتان بر من، و بلكه بر خدا، منت نگذاريد؛ كه كار شما را تباه خواهد کرد و بر شما خشم خواهد گرفت و سپس شما را به شعلهاي از آتش و زبانه بيدود گرفتار خواهد نمود. همانا خداوندگارتان در کمينگاه است.
هان اي گروههاي مردم! به زودي پس از من پيشواياني خواهند بود که به سوي آتش فراميخوانند و در روز رستاخيز بدون ياور خواهند ماند. همانا خدا و من از آنان بيزار و بركناريم.
هان اي گروههاي مردم! همانا آنان و ياران و پيروان و هوادارانشان در فروترين جاي جهنم خواهند بود. و چه بد جايگاهي است جاي متکبّران! هلا كه آنان اصحاب صحيفه [= پنج تن كه در روز غدير نامهاي امضا كردند كه اجازه ندهند پس از پيامبر، خلافت به اهل بيتش برسد] هستند و بايد هر يك از شما در صحيفه خود نظر کند!
هان اي گروههاي مردم! جانشيني خود را به عنوان امامت و وراثت پس از خويش در نسل خود تا روز رستاخيز بر جاي ميگذارم. آن چه را به آن فرمان يافتم، ابلاغ نمودم تا دليل روشن بر هر حاضر و غايب و بر همه آنان که گواهند يا گواه نيستند و زاده شده يا نشدهاند، باشد. پس بايد تا روز رستاخيز اين سخن را حاضر به غايب و پدر به فرزند برساند! به زودي پس از من امامت را به صورت پادشاهانه و غاصبانه درميآورند. هلا! نفرين خدا بر غاصبان و زورگيران! اي دو گروه جن و انس! در آن هنگام شعله و آتش بدون دود براي شما آماده خواهد گشت و بر شما روان خواهد شد و ياري نخواهيد شد.
هان اي گروههاي مردم! هر آينه خداوند عزتمند باشكوه شما را به حال خودتان رها نخواهد کرد تا هنگامي كه ناپاک را از پاک جدا کند. و چنين نيست كه خداوند شما را بر غيب آگاه گرداند [تا مؤمنان و منافقان را با علم غيبي بشناسيد].
هان اي گروههاي مردم! هيچ آبادياي نيست، مگر اين که خداوند به خاطر آن كه [مردمش حق را] تكذيب كنند، آن [مردم] را پيش از روز رستاخيز نابود خواهد كرد و [آن آبادي را] به امام مهدي خواهد سپرد. هر آينه خداوند وعده خود را انجام خواهد داد.
هان اي گروههاي مردم! پيش از شما، بيشترِ گذشتگان گمراه شدند و خداوند آنان را نابود کرد. و همو آيندگان [گمراه] را نابود خواهد نمود. خداوند فرموده است: «آيا پيشينيان را تباه نکرديم؟ سپس آيندگان را به دنبال آنان ميفرستيم. با مجرمان اين چنين کنيم. آن روز، واي بر تكذيب كنندگان [حق]!»
هان اي گروههاي مردم! همانا خداوند امر و نهي خود را به من فرموده است. من نيز به فرمان او علي را امر و نهي نمودم. از اين رو، دانش امر و نهي نزد او است. پس فرمان او را بشنويد و گردن نهيد و از او پيروي نماييد تا هدايت شويد؛ و از آن چه نهيتان كند، خودداري ورزيد تا راه راست را بيابيد. به سوي هدف او حرکت کنيد و مبادا راههاي گوناگون شما را از راه او پراكنده سازد!
بخش هفتم: ياران و دشمنان خاندان پيامبر
هان اي گروههاي مردم! صراط مستقيم خداوند منم که شما را به پيروي از آن امر فرموده است. پس از من، علي صراط مستقيم است. آن گاه فرزندانم از نسل او، پيشوايان هدايتند که به سوي حق راه مينمايند و با حق، اجراي عدالت ميكنند.
سپس پيامبر [سوره حمد را] خواند: «بسم الله الرّحمن الرّحيم. الحمد للّه ربّ العالمين. الرّحمن الرّحيم ... .» ـ تا پايان سوره ـ
ـ و فرمود: ـ به خدا سوگند! اين سوره در باره من و آنان نازل شده و ايشان را شامل ميشود و به آنان اختصاص دارد. ايشان اولياي خدايند که بيمي بر آنها نيست و اندوهگين نميشوند. هلا كه حزب خدا چيره و پيروزند. هلا که دشمنان آنها، سفيهان گمراه و برادران شياطين هستند كه براي فريفتن مردم، سخنان بيهوده و پوچ را به يکديگر القا ميكنند. هلا که ياران ايشان همانانند كه خداي عزتمند باشكوه در کتاب خود از آنها چنين ياد کرده است: «هيچ قومي را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند، نمييابي كه با دشمنان خدا و رسولش دوستي كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران و يا خويشاوندانشان باشند. آنان كساني هستند كه خدا ايمان را بر صفحه دلهاشان نوشته است ... .» ـ تا پايان آيه ـ
هلا كه ياران ايشان مؤمناني هستند که خداي عزتمند باشكوه آنها را چنين وصف فرموده است: «آنان که ايمان آوردند و ايمان خود را به شرک نياميختهاند، در امان هستند و هدايت يافتهاند.» هلا كه ياران آنان کساني هستند که ايمان آوردند و ترديد نورزيدهاند. هلا كه ياران آنها آنانند که با آرامش و امنيت به بهشت درون خواهند شد و فرشتگان با سلام آنان را پذيرفته، خواهند گفت: «سلام بر شما که پاک شدهايد. پس درون آييد كه در آن جاودانه خواهيد بود.» هلا كه بهشت پاداش ياران آنان است و در آن بيحساب روزي داده خواهند شد.
هلا كه دشمنان آنان کساني هستند که در شعلههاي برافروخته آتش ميسوزند. هلا كه دشمنان ايشان كساني هستند كه از جهنم در حالي كه ميجوشد، صدايي وحشتناك ميشنوند و نواي بازدم دوزخ را درمييابند. هلا كه دشمنان آنها كساني هستند كه خداوند در باره آنان فرموده است: «هرگاه امتي درون جهنم شود، همتاي خود را نفرين کند.» ـ تا پايان آيه ـ هلا که دشمنان ايشان همانانند که خداوند عزتمند باشكوه در باره آنان فرموده است: «هر گروهي از آنان درون جهنم شود، نگاهبانانش ميپرسند: مگر برايتان هشدارگري نيامد؟ ميگويند: بله؛ هشدارگر نزد ما آمد. پس ما تکذيب کرديم و گفتيم: خداوند هيچ چيز نفرستاده و شما فقط در گمراهي بزرگ هستيد.» تا آن جا که فرمايد: «هلا نابود گردند دوزخيان!»
هلا كه ياران ايشان در نهان از خداوندگار خويش بيم ميورزند و آمرزش و پاداش بزرگ براي آنان خواهد بود.
هان اي گروههاي مردم! چه بسيار فاصله است ميان آتش و پاداش بزرگ!
هان اي گروههاي مردم! دشمن ما كسي است كه خداوند او را نكوهيده و نفرين نموده است. دوست ما كسي است كه خداوند وي را ستوده و او را دوست دارد.
هان اي گروههاي مردم! هلا که همانا من هشدارگرم و علي مژدهبخش است.
هان اي گروههاي مردم! هلا که من هشدارگرم و علي هدايتگر است.
هان اي گروههاي مردم! هلا که من پيامبرم و علي وصي من است.
هان اي گروههاي مردم! هلا که همانا من رسولم و علي امام و وصي پس از من است و امامان پس از وي فرزندان اويند. هلا كه من پدر آنانم؛ و[لي] ايشان از نسل علي خواهند بود.
بخش هشتم: حضرت مهدي(عج)
هلا كه همانا واپسينِ امامان از ما، قائم مهدي است. هلا كه او بر همه اديان چيره خواهد گشت. هلا كه او از ستمکاران انتقام خواهد ستاند. هلا كه او گشاينده دژها و درهم كوبنده آنها است. هلا كه او بر همه قبايل مشرک چيره خواهد گشت و آنان را هدايت خواهد نمود. هلا كه او خونخواه همه اولياي خدا است.
هلا كه او است ياور دين خدا. هلا كه وي از دريايي ژرف، بسيار آب برميگيرد. هلا كه او هر فاضل را به اندازه فضل او و هر نادان را به اندازه نادانياش علامت مينهد. هلا كه او برگزيده و انتخاب شده خداوند است. هلا كه او وارث همه دانشها و در بر دارنده همه فهمها است.
هلا كه همانا او از سوي خداوندگار عزتمند باشكوهش خبر ميدهد و آيات و نشانههاي او را برپا ميکند. هلا كه همانا او است بر راه راست و درست و استوار. هلا كه هر آينه او است كه [اختيار كار جهان، از جانب خدا] به وي واگذار شده است. هلا كه همه گذشتگان از روزگاران پيش از او، ظهورش را مژده دادهاند. هلا كه همانا او است حجّت پايدار و پس از وي حجّتي نخواهد بود و حق تنها با او و نور تنها نزد او است. هلا كه هر آينه کسي بر او چيره نخواهد شد و دشمنش پيروز نخواهد گشت. هلا که او ولي خدا در زمينش و داور او در ميان آفريدگانش و امانتدار او در نهان و آشکارش است.
بخش نهم: دعوت به بيعت
هان اي گروههاي مردم! من [پيام خدا را] برايتان به خوبي روشن کردم و به شما فهماندم. و اين علي است که پس از من شما را به فهم ميرساند. هلا كه شما را فراميخوانم كه پس از پايان خطبهام با من دست بيعت دهيد تا با علي پيمان بنديد و به [امامت] او اقرار نماييد و سپس با وي نيز دست بيعت دهيد. هلا كه من با خداوند پيمان بستم و علي نيز با من پيمان بسته است و من از سوي خداي عزتمند باشكوه براي او از شما پيمان ميگيرم. «[ي پيامبر!] آنان که با تو بيعت ميکنند، هر آينه با خدا بيعت مينمايند. دست خدا بر فراز دستان آنان است. پس هر کس بيعت شکند، به زيان خود شکسته؛ و آن کس که به پيمان با خداوند وفادار باشد، خدا به زودي به او پاداشي بس بزرگ خواهد داد.»
بخش دهم: حلالها و حرامها
هان اي گروههاي مردم! همانا حج و عمره از شعائر و آداب خدا است. «پس كساني كه حج خانه خدا و يا عمره انجام ميدهند، مانعي نيست كه بر آن دو طواف كنند.» ـ تا پايان آيه ـ هان اي گروههاي مردم! در خانه خدا حج گزاريد؛ که هيچ خانداني درون آن نشد، مگر آن كه بينياز گشت و مژده گرفت و هيچ خانداني از آن روي برنگرداند، جز اين كه ناكام و نيازمند گشت.
هان اي گروههاي مردم! هيچ مؤمني در موقف [= عرفات، مشعر، منا] نماند، مگر اين که خدا گناهان پيشين او تا همان هنگام را آمرزيد. پس بايد بعد از پايان پذيرفتن اعمال حج، [كارنامهاش را نو كند و] کار[هاي نيك] خود را تازه از سر گيرد.
هان اي گروههاي مردم! حاجيان [از جانب خدا] دستگيري ميشوند و هزينههاي سفرشان به آنان بازميگردد و خداوند پاداش نيکوکاران را تباه نميگرداند. هان اي گروههاي مردم! حج خانه خدا را با دينداري کامل و فهم عميق از دين، به جاي آوريد و از اجتماعهاي حج جز با توبه و دست كشيدن [از گناهان ] برنگرديد.
هان اي گروههاي مردم! نماز را به پا داريد و زکات بپردازيد، همان گونه که خداوند عزتمند باشكوه به شما فرمان داده است. پس اگر زمان بر شما دراز شد و [در فهم و عمل به احكام دين] کوتاهي کرديد يا دچار فراموشي شديد، علي صاحب اختيارتان و بيانگر [احكام] براي شما است. او است كه خداي عزتمند باشكوه، پس از من امانتدار آفريدگانش قرار داده است. همانا او از من است و من از اويم. او و جانشينانش از فرزندان من، پرسشهاي شما را پاسخ ميدهند و آن چه را نميدانيد، به شما ميآموزند.
هلا كه كارهاي حلال و حرام بيش از آن هستند که من شمارش کنم و بشناسانم. اكنون يکباره و يكجا به [مهمترين] حلال امر ميكنم و از حرام [كه مخالفت با آن است] نهي مينمايم. پس فرمان يافتهام تا از شما بيعت گيرم و پيمان بستانم در مورد پذيرش آن چه از سوي خداوند عزتمند باشكوه در باره علي اميرالمؤمنين و اوصياي پس از او آوردهام؛ همانان كه از من و اويند و امامت در ايشان پايدار است و فرجامبخش امامت، مهدي است تا [پايان روزگار، يعني] روزي که با خداوند رقم زننده قضا و قدر، ديدار رخ ميدهد.
هان اي گروههاي مردم! هر حلالي كه شما را به آن رهنمون شدم و هر حرامي كه شما را از آن نهي كردم، همانا از آن برنگشتهام و تغييرش ندادهام. هلا! آنها را ياد کنيد و نگه داريد و يکديگر را به آنها سفارش نماييد و در آنها تغيير و دگرگوني راه ندهيد. هلا که ديگربار ميگويم: بيدار باشيد! پس نماز را به پا داريد و زکات بپردازيد و به معروف امر کنيد و از منکر نهي نماييد.
هلا که سرشاخه امر به معروف اين است که به سخن من [در باره امامت] برسيد و آن را به هر غايب برسانيد و او را به پذيرش فرمان من سفارش کنيد و از مخالفت با آن نهي نماييد؛ كه همانا اين فرمان خداي عزتمند باشكوه و فرمان من است. هيچ امر به معروف و نهي از منکري جز با امام معصوم، تحقق [راستين] نمييابد.
هان اي گروههاي مردم! قرآن به روشني به شما ميآموزد که امامان پس از علي، فرزندان او هستند و من به شما به روشني آموختم که آنان از من و اويند؛ آن جا خداوند در کتاب خود فرمود: «امامت را اصلي پايدار در نسل او قرار داد ... .» و من نيز گفتم: «تا هنگامي که به آن دو [= قرآن و عترت] تمسک کنيد، هرگز گمراه نخواهيد شد.»
هان اي گروههاي مردم! تقوا را، تقوا را رعايت كنيد و از رستاخيز بيمناك باشيد؛ همان گونه که خداوند عزتمند باشكوه فرموده است: «هر آينه زلزله رستاخيز، حادثهاي بس بزرگ است ... .»
مرگ و معاد و حساب و ميزان و محاسبه در برابر خداوندگار جهانيان و پاداش و کيفر را ياد کنيد. پس آن که نيکي بياورد، بر آن پاداش گيرد و آن که بدي بياورد، در بهشت بهرهاي نخواهد داشت.
بخش يازدهم: بيعت رسمي
هان اي گروههاي مردم! شما بيش از آنيد که در يک زمان با دست دادن در يك نوبت، با من بيعت نماييد. پس خداوند عزتمند باشكوه به من فرمان داده که از زبان شما اقرار گيرم بر پيماني كه براي علي اميرالمؤمنين بستم و نيز براي امامان پس از او که از من و اويند؛ بر همان پايه که خبرتان دادم که خاندان من از نسل او هستند.
پس همگان بگوييد: «هر آينه آن چه را از جانب خداوندگارمان و خداوندگارت در باره ولايت اماممان علي اميرالمؤمنين و امامان از نسل او، ابلاغ نمودي، شنيديم و به آن خشنوديم و از آن پيروي ميكنيم. بر اين عهد، با دلها و جانها و زبانها و دستهامان با تو بيعت ميبنديم. بر اين عهد زندگي ميكنيم و ميميريم و برانگيخته ميشويم. آن را دگرگون و جابهجا نميكنيم و شک و انکار و ترديد در آن راه نميدهيم. از اين عهد بازنميگرديم و اين پيمان را نميشكنيم. ما را با اندرز خدا در باره علي اميرالمؤمنين و اماماني كه گفتي از فرزندان تو در نسل او هستند، پند دادي که عبارتند از حسن و حسين و كساني که خداوند پس از آن دو تعيين کرده است. پس عهد و پيمان براي ايشان از ما گرفته شد، با دلها و جانها و زبانها و باطنها و دستهامان. هر کس توانست با دست دادن، اين پيمان را به جاي آورد و آن كه نتوانست، با زبان پيمان بست. در جستوجوي چيزي به جاي آن نيستيم و خداوند از ما جابهجايي نخواهد ديد. اين پيام را از جانب تو به نزديک و دور از فرزندان و اطرافيان خود خواهيم رسانيد و خداوند را بر آن گواه ميگيريم. خداوند براي گواهي کافي است و تو نيز بر ما گواهي.»
هان اي گروههاي مردم! چه ميگوييد؟ همانا خداوند هر صدا را و آن چه را در هر دلي نهان است، ميداند. «هر آن کس كه هدايت پذيرفت، به سود خود پذيرفت و آن که گمراه شد، به زيان خود گمراه گشت.» هر کس بيعت کند، جز اين نيست كه با خداوند پيمان ميبندد؛ که «دست خدا بر فراز دستان آنها است.»
هان اي گروههاي مردم! پس با خداوند و من و علي اميرالمؤمنين و حسن و حسين و امامان از آنان، در دنيا و آخرت، به عنوان فرماني ماندگار، بيعت كنيد. خداوند هلاك نمايد كسي را كه [در وفا به اين پيمان] خيانت ورزد و رحمت كند كسي را به پيمانش وفا نمايد. «هر كس پيمان بشكند، به زيان خود شكسته و هر كس به عهدي كه با خدا بسته، وفا نمايد، خداوند به زودي به او پاداشي بس بزرگ خواهد داد.»
هان اي گروههاي مردم! آن چه را براي شما گفتم، بگوييد و علي را با لقب «اميرالمؤمنين» سلام دهيد و بگوييد: «شنيديم و فرمان برديم. خداوندگارا! آمرزشت را خواهانيم و بازگشت به سوي تو است.» و بگوييد: «سپاس براي خدايي است که ما را به اين [ولايت] هدايت فرمود و اگر خدا ما را هدايت نميفرمود، راه نمييافتيم.» ـ تا آخر آيه ـ
هان اي گروههاي مردم! هر آينه فضيلتهاي علي بن ابيطالب نزد خداوند عزتمند باشكوه که در قرآن نازل فرموده، بيش از آن است که من در يك نوبت برشمارم. پس هر کس از آن فضيلتها به شما خبر داد و آنها را شناساند، او را تصديق کنيد.
هان اي گروههاي مردم! آن کس که از خدا و رسولش و علي و اماماني که ياد كردم، پيروي کند، به رستگاري بس بزرگ دست يافته است.
هان اي گروههاي مردم! سبقتگيرندگان به بيعت و پذيرش سرپرستي او و سلام دادن بر وي با لقب اميرالمؤمنين، همان رستگاران در بهشتهاي نعمت خواهند بود.
هان اي گروههاي مردم! سخني كه خدا آن را از شما بپذيرد، بگوييد. پس اگر شما و همه زمينيان كافر گرديد، هرگز خدا را زياني نرسانَد.
بارخدايا! به واسطه پيامي كه رساندم و آن را فرمان دادم، مؤمنان را بيامرز و بر منکران کافر خشم گير! و الحمدللّه ربّ العالمين.
نظر شما