در بین تمامیآثار امسال فقط «ایران برگر» به قصد خنداندن مخاطب ساخته شده بود و دیگر فیلمها توجهی به ژانر کمدی نداشتند. فیلم «عصر یخبندان» اگرچه رگههایی از طنز را در خود داشت، ولی تعداد سکانسهای تلخش آنقدر زیاد بود که نمیشد آن را کمدی نامید. حکایت عاشقی و تگرگ و آفتاب هم تنها فیلمهای دفاع مقدسی امسال بودند. دیگر اتفاق جشنواره امسال غیبت فیلمهای پرهزینه تاریخی بود؛ یعنی فیلمهایی که تحت عنوان فاخر شناخته میشدند و با رفتن دولت دهم و یازدهم پروندهشان بسته شد.تنها فیلم فاخر امسال محمد(ص) بود که در آخرین روزها رسید و رونمایی شد.
البته غیبت فیلمهای کمدی در جشنواره به این معنا نیست که در سال آینده بازار سینمای کمدی سرد خواهد شد. کمدی سازان راه میانبر را یاد گرفته و فیلمهایشان را از مسیری خارج از جشنواره روانه پردهها میکنند. همین الان چندین فیلم کمدی در حال اکران داریم که هیچ کدامشان در جشنواره سال گذشته حضور نداشتهاند. فیلمهایی مثل شانس، عشق تصادف، مجرد چهل ساله، کالسکه، آنچه مردان دربارۀ زنان نمیدانند از جمله آثاری هستند که بدون توجه به دردسرهای جشنواره پردههای سینما را تسخیر کردهاند.
از تحریم اقتصادی تا اعتیاد و ازدواج موقت
در جشنواره سی و سوم فیلم فجر تا دلتان بخواهد فیلم اجتماعی داشتیم. امسال شاهد فیلمهایی بودیم که روابط آدمها را در سطوح خانواده، محیط کار، کوچه و محله و ... زیر ذره بین نقد برده بودند. فیلمهایی چون ناهید، بوفالو، خداحافظی طولانی، شکاف، مرگ ماهی، عصریخبندان، رخ دیوانه، کوچه بی نام، شیفت شب و طعم شیرین خیال از جمله قطعاتی بودند که امسال پازل سینمای اجتماعی را تکمیل کردند.
بخشی از این فیلمها دچار سیاه نمایی و غلو دربارۀ مشکلات جامعه شده بودند که در زمان اکران فیلم ها به تفصیل دربارۀ هرکدام خواهیم نوشت، اما نکتۀ مثبت این آثار این بود که همگام با تحولات جامعه حرکت میکردند و درباره معضلاتی حرف میزدند که بتازگی گریبانگیر جامعه شدهاند. شهروندان ایرانی همیشه با مجموعهای از مشکلات دست و پنجه نرم کردهاند؛ اما بسته به شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در هر دوره برخی معضلات ظهور و بروز بیشتری داشتهاند.
سالها بعد جامعه شناسان با مروری بر فیلمهای سال 93 میتوانند تصویری تقریبی از حال و هوای مردم امروز به دست بیاورند. فارغ از نحوه پرداخت سوژهها میتوان گفت فیلمهای امسال از تنوع مضمونی خوبی برخوردار بودند و فهرستی از موضوعات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی را پوشش دادند. در بین تمامیفیلمها «شیفت شب» ساخته نیکی کریمی سوژۀ جدیدتر و به روزتری داشت؛ این فیلم درباره شرایط پس از تحریم اقتصادی ایران و مشکلات ناشی از آن سخن میگفت و نشان میداد بیپولی و گرفتاری مالی چطور میتواند روی روابط خانوادگی تأثیر منفی بگذارد. شیفت شب داستان لاغری داشت و نتوانست فضاهای خالی قصه را با خرده داستانهای مناسب پر کند و به همین دلیل در طول 90 دقیقه بدون تعلیق جلو رفت.
فیلم «طعم شیرین یک خیال» ساختۀ کمال تبریزی به موضوع حفاظت از محیط زیست و اهمیت آن میپرداخت. چند سال پیش داریوش مهرجویی با تکیه بر این موضوع فیلم «نارنجی پوش» را کارگردانی کرد که نتیجۀ مثبتی در پی نداشت. اصلیترین مشکل فیلم تبریزی سرگردان بودن لحن فیلم بین دو فضای جدی و کمدی است. استاد دانشگاهی که نقشش را شهاب حسینی بازی میکند، از یک طرف میخواهد با رفتار اغراق آمیزش مردم را بخنداند و از طرف دیگر میخواهد به مخاطب درس اخلاق بدهد که این دو رویکرد متفاوت با هم جور در نمیآید.
شکاف عمیق بین قشر فقیر و غنی
در فیلم «رخ دیوانه» کارگردان علاوه بر آسیب شناسی دوستیهای اینترنتی نشان داد که شکاف عمیق بین قشر فقیر و غنی زمینه ساز چه بحرانهایی خواهد شد؛ در این فیلم دو شخصیت تهیدست نگاه خشنی به رفقای پولدارشان داشتند و به دنبال انتقام گرفتن از آنها بودند.
فیلم عصر یخبندان موقعیتهای داستانیاش را بر اساس وضعیت اسفبار جوانانی که در دام اعتیاد افتادهاند، شکل داد؛ در این فیلم شاهد بودیم که افراد پس از مصرف مواد مخدر مدرن چطور طعم تلخ فلاکت را میچشند.
در جشنوارۀ امسال همچون سالهای گذشته پای مردان دو زنه هم به قصه فیلمها باز شد. در فیلم کوچه بینام فرهاد اصلانی در پایان فیلم پرده از رازش برداشت و اعتراف کرد که ازدواج موقت داشته و از زن موقتش بچه دار هم شده است. در فیلم «ناهید» نیز وقتی نوید محمدزاده متوجه شد همسر سابقش به عقد موقت مردی درآمده، برآشفته شد و گرهافکنی فیلمنامه هم بر مبنای همین موضوع شکل گرفت.
با مرور فیلمهای امسال میشد، ردپای سوژه فرزندآوری و سقط جنین را هم در چند اثر مشاهده کرد. در فیلم «مرگ ماهی» زن و شوهری که بچه شان را سقط کرده بودند در معرض حملات لفظی اعضای خانواده قرار گرفتند. فیلم «شکاف» نیز داستان زوجی را روایت میکرد که برای بچهدار شدن به دنبال یک دلیل قرص و محکم میگشتند و هر چه جست و جو میکردند آن را نمییافتند. در جشنوارۀ امسال شاهد فیلمهایی بودیم که از جامعه خودشان تأثیر گرفته بودند. باید منتظر بمانیم و ببینیم این آثار در زمان اکران بر رفتارهای اجتماعی شهروندان تأثیر میگذارند؟
نظر شما