واقعیت این است، آنهایی که به صورت اجارهای مسؤولیتی در دست میگیرند و براساس آن چندی میتازند، رفتنی هستند و آنانی که میمانند و عملکردها را قضاوت میکنند، ما خبرنگاران و خوانندگانمان هستیم.
متنی که میخوانید، گزارشی است به خوانندگان روزنامه قدس، از مسؤولان هیچ گلایه ای نداریم. در حوزه فرهنگ و هنر، دود هرگونه سوء مدیریت معمولاً به چشم هنرمندان و اهل فرهنگ می رود که در واقع نسبتی با چپ و راست و بازیهای سیاسی ندارند.
در ایام برگزاری نمایشگاه مطبوعات یعنی در آبان ماه امسال، از ستاد برگزاری جشنواره فیلم فجر با گروه ادب و هنر روزنامه قدس تماس گرفتند و اطلاع دادند که بزودی فرمهای لازم برای ثبت نام گروه خبری این رسانه ارسال میشود. نکته عجیب در این تماس این بود که به ما اطلاع داده شد:
« سهمیههای رسانهها برای پوشش رسانهها مورد بررسی مجدد صورت گرفته است و سهمیه روزنامه قدس به یک سهیمه تبدیل شده است».
روزنامه قدس از همان لحظه اعتراض خود را به این تصمیم لجوجانه و غیرکارشناسی اعلام کرد. در طول مدتی که مقدمات ثبت نام و صدور کارتهای رسانههای مختلف فراهم میشد، ما بارها به این تصمیم اعتراض کردیم. جواب هایی که مسؤولان روابط عمومی و اطلاع رسانی جشنواره فیلم فجر به ما دادند، از عملکردهایشان خنده دار تربود. به ما گفتند: « جشنواره امسال متفاوت خواهد بود»،«ما سهمیهها را بررسی کردهایم وسهمیه همه رسانهها را کم کردهایم تا خبرنگاران راحتتر به کارشان بپردازند»، «این، تصمیمیبوده است که گرفته شده و امکان تجدید نظر هست» و...در برابر سؤال ما که کدام مرجع و با کدام استدلال سهمیه دو رسانه روزنامه قدس و پایگاه اطلاع رسانی قدس آنلاین را کاهش داده است، هیچ کس حرفی نزد.
گناه روزنامه قدس نابخشودنی بود
البته ما میدانستیم که این تصمیمات کارشناسی ! به چه دلیل و با چه استدلالی گرفته شده بود. گناه روزنامه قدس از دید مسؤولان جشنواره و بخصوص روابط عمومی و اطلاع رسانی آن نابخشودنی بود و باید حتماً زمینههای حضور آن را در جشنوارهشان محدود و محدودتر میکردند.
روزنامه قدس، مانند بسیاری از رسانههایی که با کاهش سهمیه روبهرو شدند؛ وارد «بازی» نشده بود. روزنامه قدس منتقد سینمای جار و جنجال و سینمای سیاه نمایی بود که مورد پسند و نظر حضرات است. منتقد بودن، گناه بزرگی است که هرگز قابل بخشایش نیست. رسانههای هم پیاله و کم خطر که در مواقع لزوم شیوههای درج رپرتاژهای مورد نظر را بلدند، حتی در کاخ جشنواره اتاق گرفتند؛ کاهش سهمیه نصیب آنهایی شد که دور سفره نمینشینند و در مواقعی که انتقاد میکنند، نمیتوان حریف زبانشان شد. گناه روزنامه قدس این بود که هرسال بدون اینکه دست هایش به سهمیهها و کمکهای ستاد برگزاری جشنواره آلوده باشد، ویژه نامههای چهاررنگ چهار صفحه ای منتشر میکرد و مورد توجه اهالی رسانه بود.
چه گناهی از این بیشتر که ما حاضر نبودیم، چشم بر ضعفهای جشنوارهای ببندیم که برگزار کنندگانش از پیش، میدانستند چقدر خالی و کم اثر است؟ جشنوارهای که قبل از افتتاح با حذف برخی فیلمها و کنارگذاشتن برخی چهرهها، عملاً رویکرد خود را نشان داده بود! اصولاً وقتی رسانههایی هستند که حاضرند برای هر عملکرد سازمان سینمایی و هر اظهار نظر دبیر جشنواره غش کنند و عکسهای تمام صفحه منتشر کنند، چه نیازی به حضور رسانههایی است که عملکردها را زیر ذره بین میگیرند و از آن انتقاد میکنند!
تفاوتهای جشنواره با جشنواره قبل چه بود؟ برنامه ریزی بهتر؟ امکانات بیشتر؟ واگذار کردن انتشار کتابها و بولتنهای جشنواره به افراد مستقل و رعایت عدالت در این زمینه؟ جلوگیری از ورود افراد بی ربط به داخل کاخ جشنواره؟ ندادن فله ای کارتها و سهمیهها به ارگانها و سازمانها؟ همه این اتفاقات در جشنواره امسال به شکل پررنگ تر و شدیدتری تکرار شد؛ حتی با وجود برگزاری مراسم رونمایی از فیلمها قبل از برگزاری جشنواره، دوباره برای بازیگران و عوامل فیلمها فرش قرمز پهن کردند و قبل از برگزاری فیلمها، مراسم معرفی تدارک دیدند و میکروفون به دست نمایندگان انجمن منتقدان دادند که در فضای عمومی جشنواره، از عملکردهای خودشان و بولتن جشنواره دفاعهای یکطرفه کنند.
البته روزنامه قدس در ایام جشنواره، به وظیفه اطلاع رسانی خود عمل کرد و با وجود جفاهایی که مسؤولان جوگیرروابط عمومی و اطلاع رسانی در حق این رسانه مردمی کردند، خوانندگانش را از حال و هوای جشنواره و وضعیت فیلمها آگاه کرد.این نوشته میتوانست در ایام جشنواره ، نوشته شود اما تصمیم گرفتیم این گزارش را به خوانندگانمان به پایان جشنواره و فروکش کردن هیاهوهای آن موکول کنیم. به مسؤولان سختکوش روابط عمومی و ستادخبری جشنواره فیلم فجر هم برای تلاش پیگیرشان در حذف رسانههای منتقد خسته نباشید میگوییم و امیدواریم آنها را سال آینده نیز ملاقات کنیم.
نظر شما