و وزارت امور اقتصادی و دارایی مجدانه اصرار میورزد از کتابفروشان که کالای بدون خریداری به نام کتاب را عرضه میکنند مالیات حلال و شرعی تا آخرین تومان را دریافت کند. در همین حین خانم زهره طبیبزاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی که تجمع بازنشستگان صنعت فولاد در برابر مجلس به دلیل پرداخت نشدن مطالبات معوقه و حقوق بازنشستگی آن مردمان بیدفاع مظلوم شوکهاش کرده، یکدفعه زبان گشوده و به وظایف نمایندگی خود چنین عمل کرده که کسانی در هیأت مدیره صندوق حمایت و بازنشستگی کارکنان فولاد و شرکتهای وابسته به آن فعالیت میکنند، که به مصداق «یک ده آباد به از صد شهر خراب» عمل کرده و درباره خود نهایت لطف و عنایت را به کار برده و بابت پاداش، هزینه کارشناسی و حقوق، مبالغی را به جیب مبارک میریزند که من (معتضد) تصور نمیکنم کارشناسان موشکی کشورهای اروپایی و مخترعان و مکتشفان بزرگ هم مانند آن را برای خود تخصیص دهند!
خانم طبیب زاده یا دروغ میگوید و نشر اکاذیب و تخدیش و تشویق اذهان و افکار عمومی به عمل میآورد که اقدام ایشان در خور پیگرد مقامهای صالحه قضایی است، زیرا این گونه اخبار دست اول و انتشار نیافته، مردم را دلسرد، ناامید و پریشان و نگران میکند و موجبات بدبینی و یأس شدید مردم گرفتار امرار معاش و محتاج یارانه 45500 تومانی را فراهم میآورد. یا راست میگوید که باید سازمان بازرسی کشور و رئیس جدی و شرافتمند آن قاضی سراج وارد صحنه شود و از هیأت مدیره صندوق حمایت و بازنشستگی کارکنان فولاد بپرسد شما چه هنری کردهاید؟ اختراعی، اکتشافی، خدمتی بزرگ، که یک نفر از اعضای هیأت مدیره این صندوق در سال 1392 حدود یک میلیارد و 300 میلیون تومان و در سال 1393 یک میلیارد و 800 میلیون تومان حقوق و مزایا و پاداش دریافت فرمودهاید؟ آیا مستر بسمر مخترع معروف انگلیسی بودهاید که در سالهای قرن 19 میلادی فولاد اعلی به قیمت ارزان تهیه کردید؟
آیا جرج اسیتونسون مخترع لکوموتیو یا آلبرت فولتون مخترع کشتی بخار بودهاید؟ آخر چه غلطی کردهاید؟ آیا آذربایجان را به خاک ایران بازگرداندید یا داعش را از خاک عراق بیرون راندهاید؟ آخر بیانصاف چگونه رؤیت میشود در کشوری که مردم شهرهای ایران اول ماه برای دریافت یارانه 45 هزار و پانصد تومان از پیش از سپیده سحر جلوی بانکها صف میکشد پارسال ماهی 108 میلیون تومان و امسال در دولت تدبیر و امید که مدام از عدالت و انصاف و دادرسی دم میزند ماهی 150 میلیون تومان به کوری چشم طبقات مستضعف کم درآمد به جیب زدید؟
وزارت دارایی و امور اقتصادی منزل یک کتابفروش مظلوم بیدفاع و بیدادرس را مصادره میکند، زیرا نتوانسته کتاب بفروشد و چهارصد میلیون تومان مالیات تحمیلی و غیرمنطقی را به صندوق آن وزارتخانه معظم بریزد که آن را جرینگی در کنار میلیاردها تومان مالیاتهای دریافت شده از قرار ماهی 108 میلیون تومان در سال گذشته و 150 میلیون تومان در سال 1393 یعنی سالی که دولت تدبیر و امید زمام امور را در دست دارد به جیب عضو صندوق حمایت و بازنشستگی کارکنان صنعت پولاد بریزد و در مقابل چند صد یا چند هزار عضو آن صندوق جلوی در مجلس شورای اسلامی تجمع کرده خواهان پرداخت مطالبات معوقه و حقوق بازنشستگی خود شوند. این نوع کارکنان خاص و نازپرورده با حقوق میلیاردی در سال (ببخشید یک بیلیارد و هشتصد میلیاردی) از کدام طایفهاند؟
پشت آنان به کدام کوه ابوقبیس است؟ چرا به جامعه معرفی نمیشوند. در سالهای پس از شهریور روزنامه نویسی (گویا مرحوم محمد مسعود) در روزنامه خود نوشت (روزنامه مرد امروز) ما در دوران رضاشاه گرچه در فقر و گرسنگی و محرومیت بسر میبردیم، اما پز میدادیم که پادشاه ما بزرگترین ثروتمند قاره آسیاست (گویا یک روزنامه انگلیسی یا فرانسوی این خبر را نوشته بود) امروز هم حیف است مردم ندانند در ایران موجوداتی وجود به هم رساندهاند که نه اختراع و اکتشاف بیل گیتس و جابز، خداوندگان اینترنت، نه دانش و فضل دانشمندان بزرگ ایرانی و اروپایی و نه شجاعت و از جان گذشتگی و غیرتمندی سردار قاسم سلیمانی که جان در کف ایثار گذاشته و در سوریه و عراق به مقابله جنایتکاران کثیف داعش رفته است را دارند و سالی یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان نازشست میگیرند؟
این چه شخصی است که پارسال حقوق سالانهاش یک میلیارد و سیصد میلیون تومان بوده و امسال با توجه به تورم شدید به خودش لطف و عنایت کرده و یکدفعه پانصد میلیون تومان بر حقوق و مزایا و پاداشهای سالانهاش افزوده است؟ چرا این فرد لایق و فداکار را که از صندوق حمایت و بازنشستگی برای خود حقوق قارون و بیل گیتس و هوارد هیوز و سلطان برونئی تخصیص داده است را محض دلخوشی و غرور مردم اعلام نمیکنید؟ چرا کارگران 650 هزار تومان حقوق ماهانه دریافت میکنند و یک نفر که حکمش به اندازه هر انسان معمولی است سالانه یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان میبلعد؟
خانم طبیب زاده به حقوقهای 360 میلیون و 150 میلیون تومانی افراد دیگری اشاره کرده همین و بس، کاری که من و شما و هر کس دیگری هم میتوانستیم بکنیم؟
چرا ایشان وزیر صنعت، تجارت و معدن را به مجلس فرا نمیخواند و مورد سؤال و استیضاح قرار نمیدهد؟
آخر وظیفه نماینده مجلس که به شرح درد گفتن و نچ نچ و ابراز تأسف کردن خلاصه نمیشود. خانم طبیب زاده اگر راست میگوید باید علیه وزارتخانه و سازمانی که در این کوران بی پولی کشور به یک آدم که معلوم نیست سواد و تخصص و فایدهاش چیست اعلام جرم کند. براستی کجایند مدرسها؟!
نظر شما