به گزارش قدس آنلاین ،عربستان سعودی هنگامی که از عملیات طوفان قاطعیت به یمن ناامید شد در پی انحراف افکار عمومی جهان درصدد برآمد تا خود را پیروز میدان نشان دهد در حالی که در دور بعدی تجاوزات که از اول اردیبهشت ماه 21 آوریل علیه مردم یمن آغاز کرده با قاطعیت و ایستادگی مردم یمن نتوانسته به اهداف اسرائیلی امریکایی خود در این کشور و در منطقه دست بیابد . از این رو به فرموده مقام معظم رهبری روزهای افول عربستان و ناکامی سران ال سعود در پیش رو است ،نقش آمریکا در بحران یمن و تاثیر گذاری این کشور در مهره چینی عربستان به روشنی مشهود است دکتر جعفر قناد باشی تحلیلگر مسائل خاورمیانه  در  گفتگو با قدس آنلاین  مهمترین مسائل مربوط به جنگ با یمن را تحلیل می کند.

-به نظر شما اصلی ترین دلیل پایان مرحله اول جنگ و تداوم آن در مرحله دیگری با نام جدیدی از سوی عربستان چه بوده و آل سعود در تداوم تجاوزات خود به یمن به چه چیزی می اندیشند؟

-عربستان در تجاوز نظامی به یمن  بر سر دو راهی قرار گرفته و در هر مسیری که منبعد قرار بگیرد محکوم به شکست است سران سعودی به این نتیجه رسیدند که اگر همچنان به جنگ با یمن ادامه دهند مسلما عواقب وخیمی در انتظارشان بوده و می بایست منتظر واکنشهای داخلی و افکار عمومی جهان و در نهایت واکنش  مجامع جهانی که ناگزیرند در مقابل افکار عمومی موضع گیری کنند باشند .از این رو با توجه به اینکه حملات هوایی نتوانست سران سعودی را به اهدافشان برسد و ادامه جنگ از طریق  زمینی نیز میسر نبود همچنین توقف جنگ هم به معنای پیروزی انصار الله به شمار می رفت ، تداوم جنگ را موجب ضرر و زیان خود دیدند به ناچار با اتخاذ استراتژی و راهبرد دوگانه ای که اعم از سیاسی و نظامی است سعی نمودند کار سیاسی خود را در یمن آغاز کنند  در واقع  به کار گیری راهبرد دوگانه  ترکیبی  به نوعی شکست وناکارآمدی راهبرد اولیه خود آل سعود را به تصویر می کشد آنها در تلاش بودند تا حمله اولیه خود را به یمن کارآمد جلوه داده و در یک نمایش غیر واقعی نشان دهند که به اهداف خود رسیده اند  . در اطلاعیه ای که در پایان عملیات طوفان قاطع منتشر کردند با توسل به  کذب و دروغ درصدد برآمدند تا به مردم دنیا نشان دهند که در جنگ با یمن پیروز میدان بوده اند در حالی که تدوام جنگ با یمن نشانگر عدم موفقیت و دستیابی به اهداف عربستان است  چرا که اگر به اهداف خود دست یافته بودند ادامه جنگ معنایی نداشت  .آغاز فصل جدید عملیات نظامی تکرار شکل و رویه قبلی عملیات طوفان قاطعیت بود بدین خاطر که در طی عملیات مرحله اول عربستان نتوانست در یمن فعالیت سیاسی قابل توجهی انجام دهد زیرا  فضای یمن فضایی نبوده  که بتوانند در آنجا کار سیاسی انجام دهند به این دلیل  منصور هادی مسئولیت سیاسی ، محبوبیت و مقبولیت عمومی ندارد و عربستان در بین مردم یمن جایگاهی ندارد فلذا آل سعود نتوانست راهبرد جدیدی را به کار بگیرد .به طور خلاصه می توان گفت عربستان چون بر سر دو راهی قرار گرفت ، لحن و عنوان عملیات تجاوزگرانه خود  را تغییر داد اما در عمل  محتوای عملیات خود  را به هیچ وجه تغییر نداده است عربستان بر سر دو راهی قرارگرفته که مسلما هر دو راه منتهی به شکست است .

-عربستان  در هفته های اخیر شاهد تحولات و به عبارت بهتری تنشهای داخلی بوده است به نظر شما تنش های سیاسی درون خاندان سعودی ناشی از چیست و آیا بر روند حمله به یمن تاثیر گذار است ؟

-بی تردید عملیات نظامی در یمن در ساختار سیاسی عربستان تاثیرات مختلفی به جا گذاشته است  و دیدگاه ها ی مختلفی را به وجود آورده است .اما انچه که مسلم است برخی  از ترکیب ساختار حکومتی  عربستان از ابتدا با  عملیات علیه یمن مخالف بودند و  ادامه چنین عملیاتی  را موجب  فرو رفتن عربستان در باتلاق التهابات منطقه ای می دانستند و سران سعودی را متوجه شکست های بزرگ عراق و سوریه نموده تا از شکست سهمگین تری در یمن  جلوگیری نمایند  از آن سو پادشاه جدید عربستان که به دلیل بیماری فراموشی  زمام امور را در دست ندارد عملا در تعیین سیاست های عربستان  جایگاهی ندارد از این رو آمریکا و انگلیس مهره جدیدی  را  در عربستان برای پیشبرد اهداف خود انتخاب می کند که این فرد کسی جز محمد سلمان جانشین ولیعهد عربستان نیست محمد سلمان با کمک امریکا و انگلیس درصدد است به بهانه جنگ با یمن  مهره چینی جدیدی را در  یمن صورت دهد که بنده  اسم آن را مهره چینی مافیایی گذاشته ام . درواقع با توجه به اینکه  در عربستان تغییرات سری و پنهانی اعمال شده است  به نظر می رسد این تغییر و تحولات  با مافیای فروش تسلیحات و نفت  ارتباط مستقیمی دارد .

می توان گفت  خاندان سعودی تمایل فراوانی به مهره چینی و استفاده از دست نشانده های خود در حیات سیاسی یمن دارد از سویی آمریکا و انگلیس از چنین تهاجمی نهایت منفعت را می برند  آنها  با دستاویز قرار دادن مسئله یمن و با بهره برداری و فرصت طلبی از تجاوز نظامی در یمن ترکیبات حکومتی را در عربستان به نفع خود تغییر داده وسعی می کنند  مهره های وفادار به آمریکا و انگلیس را روی کار بیاورند و مسائلی که در پشت پرده روابط خاندان سعودی مشاهده می شود   و ما آن را درچارچوب اختلافات خانوادگی مشاهده می کنیم در حقیقت  رقابت خاندان سعودی برای جلب نظر امریکا و انگلیس است رقابتی برای سر سرسپردگی بیشتر  نه برای حفظ  منافع ملی و موقعیت و جایگاه عربستان .لذا طبعتا جنگ یمن کاربرد دو گانه ای دارد هم نوعی پیشبرد مقاصد امریکایی است و هم نوعی تسویه حکومت عربستان از عناصری است که ممکن است قدری مستقل تر فکر کنند و در واقع مهره چینی جدیدی است که بتوانند در اینده از عربستان به عنوان بزرگترین صادر کننده نفت ، وارد کننده تسلیحات در منطقه  بهره برداری نمایند.

-نقش امریکا  را درحمایت از تجاوز به یمن چگونه ارزیابی می کنید به نظر می رسد عربستان سعودی در تجاوز و کودک کشی پا را از رژیم صهیونیستی فراتر گذاشته است ؟

-امریکاییها  در جنگ یمن سعی کردند به طور پیچیده ای عمل نموده و  در ظاهر با جلو انداختن رقبایی چون  فرانسه خود را  به این مسئله چندان علاقه مند نشان ندهند . فروش تسلیحات  از سوی فرانسه به عربستان ، قرار دادهای فروش تسلیحاتی و واگذاری هواپیماهای  جدید  به عربستان  در واقع  نشان از اهداف پشت پرده امریکا و نقش پنهان این کشور در معادلات منطقه ای دارد . که  از مظاهر آن می توان به حضور ناوهای امریکایی در بنادر یمن اشاره نمود .آمریکا با  تکمیل کردن محاصره مردم یمن به پیشبرد اهداف عربستان در این کشور کمک می کند  زیرا امریکا به خوبی می داند که مردم یمن علاوه بر نیاز دارویی نیازمند تامین غذا و مایحتاج ضروری هستند همچنین آمریکا با در اختیا رگذاشتن اطلاعات ویژه ای عربستان را در حمله هوایی به  زیر ساختها ی یمن کمک می کند . حتی روابط و ترکیباتی که در نیروی هوایی عربستان هست عمدتا تحت نظر مستشارهای نظامی امریکایی است یعنی  مردم یمن بیشترین ضربه را از برنامه ها و سیاست های پنهان آمریکا متحمل می شوند. امریکا به ظاهر از طریق رفتارهای سیاسی اسعی نموده به گونه ای  وانمود کند که طرفدار  جنگ یمن وکشتن مردم غیر نظامی نیست .

متاسفانه برخی از رسانه ها و تحلیل گرانی که به عمق قضایا نمی اندیشند معتقد هستند  بین واشنگتن و ریاض اختلافاتی وجود دارد  که این مسئله به هیچ وجه صحت ندارد چرا که   وزیر خارجه عربستان  سفیر این کشور  در امریکا بوده و در حال حاضر  وزیر خارجه حکومت متجاوز عربستان شده است .به هر حال همه شواهد دال بر دخالت و ارتباط تنگاتگ امریکا با عربستان در تجاوز به یمن دارد که البته  پنهان کردن این مسئله از  نشانه های ضعف امریکاست.  امریکا در گذشته عملا به طور قاطع از حکومت متجاوز طرفداری می کرد اما در حال حاضر   محتاطانه عمل می کند و سعی می نماید در افکار عمومی جهان نقش خود را از دید مردم پنهان کند  بنابراین نشانه های روشنی در دخالت و حمایت و هدایت امریکا وجود دارد  که نشان می دهد امریکا نه تنها با روند کودک کشی در یمن به هیچ وجه مخالف  نیست  بلکه این تجاوز یکی از برنامه های آمریکاست  که توسط عربستان عملی و اجرا می شود.

-آمریکا از سیاست های دو گانه و اهداف پنهانی خود درصدد تحقق چه برنامه ها و اهدافی است  ؟

امریکا در خاورمیانه چندین هدف مختلف را  دنبال می کند  جلوگیری از  تشکیل مردمسالاری های مستقلی که به هیچ وجه از غرب تبعیت نمی کنند  از مهمترین اهدافی است که امریکا در تجاوز به یمن آن را دنبال می کند.آمریکا با جلوگیری از تشکیل حکومتهای اسلامی مستقل  به این کشورها اجازه الگو شدن برای دیر کشورهای منطقه را نمی دهد چرا که تشکیل چنین مردمسالاری هایی متحدین آنها را در منطقه به خطر می اندازد و برپایی جکومت مردمسالاری مبتنی بر فرهنگ اسلامی در منطقه  حکومتهای مرتجعی مثل عربستان را با بحران روبه رو می کند.

با توجه به اینکه عربستان مهره متحد امریکا در خاورمیانه است و آمریکا با اتکا به این کشور  اهداف و سیاست های خود را دنبال می کند به خطر افتادن ماهیت عربستان  به خطر افتادن منافع  اسرائیل  است زیرا هر کشوری که مردمسالاری دینی  در راس حاکمیت قرار داشته باشد و هر کشوری که به سمت مردمسالاری دینی حرکت کند و حکومت مستقلی داشته باشد طبیعتا به جبهه مقاومت نزدیک می شود و منافع اسرائیل در منطقه با خطر مواجه می شود از این رو  امریکا نگران به وجود آمدن  کشورهایی نظیر ایران ، عراق ،سوریه و لبنان است که در حال حاضر به صورت یک جبهه در سطح منطقه عمل می کنند و همگی مخالف امریکا و اسرائیل هستند  بنابراین هر کشوری که به این مجموعه اضافه  شود موقعیت امریکا را در  منطقه  تضعیف می کند . لذا امریکا با تحقق جنگ نیابتی  وارد جنگ  با کشوری مثل یمن می شود و عربستان به وکالت و نیابت از امریکا در خاورمیانه مردمی را که در حال ایجاد حکومت اسلامی  هستند  و با  اسرائیل و دیکتاتوری  در منطقه  مخالف هستند را مورد تجاوز قرار می دهد.به هر حال به نظر می رسد امریکا مایل به تکرار اشتباه گذشته خود در ورود و جنگ مستقیم با دیگر کشورها نیست و اهداف خود را از  طریق عربستان یا شاخه های این کشورهمچون  داعش  به پیش می برد .داعش همان نیروی امریکایی است که اهدف امریکا را از طریق برنامه ریزی امریکایی در منطقه پیاده می کند  عربستان و داعش هر دو در یک جبهه هستند تا  مانع گسترش جبهه مقاومت ضد صهیونیستی  و ایجاد حکومتهای مستقل  در منطقه زیاد شوند.

-شورای امنیت با تصویب قطعنامه ای علیه مردم یمن عملا مشروعیت خود را  زیر سئوال برده است به نظر می رسد شورای امنیت به جای طرفداری از مردم یمن و محکوم نمودن عربستان و هم پیمانانش رویه غیر قابل قبولی را دنبال می کند نظر شما دراین باره چیست؟

-در طول تاریخ سازمان ملل متحد تا کنون شورای امنیت هیچ گاه اقدامی به این اندازه ضد انسانی و رفتاری غیر مسئولانه از خود نشان نداده است  البته نمونه چنین رفتار یر مسئولانه ای را درعدم محکوم کردن  اقدامات صهیونیستی از این شورا دیده بودیم  و اگردر یک اقدام نمایشی جنایت های اسرائیل را محکوم می کردند  امریکا آن را وتو می نمود و مانع هر اقدامی علیه اسرائیل می شد . انچه که  شورای امنیت این روزها انجام می دهد نشانگر  چهره واقعی اعضای آن است . یقینا  یکی از دستاوردهای مهم مردم یمن  درمقاومتی که در این جنگ از خود نشان دادند افشای واقعی چهره شورایی است که مردم را در بحرانی ترین شرایط  زندگی تنها گذاشته است . شورای امنیت  در وظایف قانونی خود موظف است  در برابر هر ناامنی و کشور متخاصمی ایستا دگی کرده و متخاصم را  محکوم و خواستا رتوقف سریع تجاوز شود اما  عدم واکنش قاطع و تاثیر گذار شورای امنیت به  دلارهای عربستان مرتبط است که  با برنامه مالی و پولی و خرید تسلیحات از اعضای این شورا مانع هر گونه اقدامی علیه خود شده است  بنابراین وقتی به  فرانسه وعده خرید سلاح وامکانات می دهند شورای امنیت مردم یمن را تنها می گذارد و  ابتدایی ترین وظایفی که مدعی انجام آن هستند را به راحتی زیر پا می گذارند. بیش از یک ماه و نیم است یمن توسط جنگنده های عربستان بمباران می شود فقط در روز گذشته  خمپاره ای به شهر نجران شلیک شده و  در این مدت مردم یمن حتی یک خمپاره هم  به عربستان شلیک نکردند. اگر کارنامه دو سال گذشته  شورای امنیت را بررسی کنیم مشاهده می کنیم که این شورا  مردم یمن را طی بیانیه ای به دلیل  تظاهرات خیابانی  محکوم می کند  هنگامی که  مردم در خیابانهای صنعا علیه دیکتاتور فریاد می زدند شورای امنیت به جای مکوم کردن دیکتاتور  مردم را محکوم می کند بنابرانی اقدامات اخیرشورای امنیت  در  تاریخ تشکیل این شورا بی  سابقه بوده است  در حال حاضر افکار عمومی جهان از  شورای امنیت خواستار اعلام وضعیت فوق العاده ای  برای کمک رسانی به مردم یمن است مردمی که در فقدان دارو و غذا با مرگ دست و پنجه نرم می کنند  یقینا اگر  شورای امنیت به رفتارهای غر انسانی خود علیه مردم یمن ادامه دهد  در بین افکار عمومی جهان وجهه قانونی و قابل قبولی نخواهد داشت  .به نظر می رسد عربستان به فرموده مقام معظم رهبری به روزهایی نزدیک می شود که به زودی دماغش به خاک مالیده شود بسیاری از تحلیلگران خارجی بر این مسئله اذعان داتشه و گذشت زمان  شدت حملات عربستان به یمن را نشانه ضعف و زوال عربستان در منطقه می دانند.