ائمه اطهار (ع) گذشته از انفاقات مالی هر گونه خدمتی را که ارائه می دادند، کوشش می کردند به صورت مخفیانه انجام گیرد، هر گاه گره از مشکل کسی باز می کردند و یا نیازمندی های فقیر و مستمندی را تأمین می نمودند، این کار را به نحوی انجام می دادند که خودشان شناخته نشوند. در واقع، آنان با این عملکردشان، در پی ترویج خدمات پنهان اجتماعی بودند.
در این باره یسع بن حمزه می گوید: در محضر امام رضا (ع) نشسته بودم و جمع بسیاری از مردم نزد آن حضرت آمده از حلال و حرام از آن بزرگوار سؤال می کردند. در این وقت مردی گندمگون و بلندقامت بیامد و سلام کرد و گفت» من مردی از دوستان شما و پدران و اجداد شما هستم که از سفر حج باز می گردم و پولم گم شده و چیزی ندارم که به شهر و دیار خود بروم، اگر بتوانی مقداری به من بده تا به شهر خود برسم و پس از رسیدن به شهر خود آن را از طرف شما صدقه خواهم داد، چون خود مستحق صدقه نیستم.
امام (ع) به او فرمود: «بنشین خدایت رحمت کند»، آن گاه رو به مردم کرده و به دنباله ی گفتگوی خود با آن ها ادامه داد تا وقتی که یکی یکی رفتند و جز من و سلیمان جعفری و خیمثه و آن مرد کسی نماند. آن گاه امام (ع) از ما اجازه گرفته، برخاست و به اندرون خانه رفت و پس از ساعتی پشت در اتاق آمد و دست خود را از بالای در بیرون آورده و فرمود: «مرد خراسانی کجاست؟» آن مرد برخاسته، عرض کرد: من اینجایم! فرمود: «این دویست دینار (اشرفی) را بگیر و در خرج راه خود مصرف کن و صدقه هم نده و از اینجا برو که من تو را نبینم و تو هم مرا نبینی؟». پس ار این جریان امام (ع) بیرون آمد.
سلیمان جعفری عرض کرد: قربانت گردم! شما احسان و کرم کردی، پس چرا روی خود را از این مرد پوشاندی؟ فرمود: از ترس آن که خواری فرد نیازمند را به خاطر قضای حاجتش در چهره ی او مشاهده کنم. مگر نشنیده ای که رسول خدا (ص) فرمود: «کسی که کار نیک را پنهان دارد با هفتاد حج معادل است و کسی که کار بدی را آشکار سازد، خوار و زبون گردد».
منابع:
1-کلینی، کافی، ج 4: 24.
2-ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج 4: 360.
3-حرعاملی، وسایل الشیعه، ج 9: 456.
نظر شما