جذب و هدایت این پولهای کلان و حتی سرمایه غیرایرانیها به سمت اقتصاد ایران از دیرباز جزو اولویتهای دولت بوده و امروز با رایزنیهای روزافزون دولت یازدهم بویژه با تقویت احتمال لغو تحریمها به نظر میرسد، آوردن این سرمایهها به کشور از حساسیت ویژهای برخوردار بوده و به نوعی برای دولتمردان، «حیثیتی» شده است.
در خصوص لزوم آوردن این سرمایههای هنگفت، همین بس که صنعت کشور تشنه نقدینگی است و برای مثال بخش نفت حداقل به سرمایهگذاری 180 میلیارد دلاری نیاز دارد. دیگر اینکه کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (آنکتاد) در تازهترین گزارش خود از جذب مستقیم دو میلیارد و 105 میلیون دلار سرمایه خارجی در سال گذشته خبر داده که این رقم نسبت به سال گذشته حدود 31 درصد کاهش داشته و این در شرایطی است که در سال 2013 هم میزان جذب سرمایه های خارجی از سوی ایران سه میلیارد و 50 میلیون دلار بوده و نسبت به سال قبل 35 درصد کاهش داشته است.
راهکارهای جذب سرمایه ایرانیان خارجنشین و غیرایرانیها و موانع جذب این سرمایه های هنگفت را با دکتر وحید شقاقی، اقتصاددان در میان گذاشتیم:
آقای دکتر! اقتصاد ما در این سالها بیش از هر زمانی به دنبال جذب سرمایه گذاری خارجی است. آیا اقتصاد ما برای سرمایهگذار خارجی این جاذبه را دارد؟
- برای جذب سرمایه ایرانیها و غیرایرانیها در گام اول باید تصویری شفاف از حال و آینده اقتصادمان، وضعیت فساد و رانت و در مجموع امنیت اقتصادی را به آنها نشان دهیم؛ زیرا برای سرمایهگذار رسیدن به حاشیه سود مشخص طی زمان مشخص از اهمیت برخوردار است. واقعیت این است که اقتصاد ما به شدت درگیر فساد و رانتخواری است و اصولاً مقوله شفافیت در آن بیمعناست.
ما امروز بشدت درگیر فرار مالیاتی، مطالبات معوق بانکی و نبود اطلاعات جامع و روشن از مبادلات پولی و مالی هستیم. در واقع فضا کاملاً غبارآلود است و بدون تردید در این فضا سرمایهگذار پولش را به ایران نمیآورد. ذکر این نکته ضروری است که دو بخش نفت و پتروشیمی ابرمزیت ما محسوب میشوند و برای سرمایهگذار به شدت جذاب هستند. پس حساب این دو بخش از کل اقتصاد ایران جداست.
دولت یازدهم جذب این سرمایهها را در مقطع فعلی حیاتی میداند. با این تفاسیر کار سختی پیش روی دولتمردان است.
- بله و حتی لازم است انقلابی برای شفافیت بخشی به ابعاد مختلف اقتصادی صورت گیرد. بدون تعارف فضای بانکی ما درگیر بده بستانهای بشدت ناسالم و آلوده است و 50 درصد منابع بانکی در سوداگری مسکن وارد شده. این مؤسسات غیرمجاز که در روز روشن بر سردرشان نوشتهاند: تحت نظارت بانک مرکزی، حدود 100 هزار میلیارد تومان پول کشور را در اختیار دارند. اینها آفتهای اقتصاد ما هستند. البته دولت قول داده بود، فضای کسب و کار را تسهیل کند و شفافیت اقتصادی را به اقتصاد بازگرداند، اما تاکنون چنین نشده... این موارد سرمایه و سرمایهگذار را فراری میدهد. امروز در دنیا به طور متوسط معادل 15 درصد تولید ناخالص ملی هر کشوری درآمد مالیاتی است و اگر در ایران این رقم 400 میلیارد دلار باشد، باید سالانه 60 میلیارد دلار مالیات کسب کنیم که با دلار 3 هزار تومانی می شود 180 هزار میلیارد تومان. این رقم کف مالیاتی است که باید در بودجه 94 گنجانده میشد، نه رقم 82 هزار میلیارد تومان. در نتیجه وقتی سرمایهگذار خارجی می بیند در ایران میشود یکشبه ثروت افسانهای کسب کرد و فرار مالیاتی بیداد میکند، بیگمان حاشیه سودش را در خطر میبیند. در فضای غیررقابتی کسب و کار کشور و در نبود اطلاعات شفاف سادهانگاری است اگر به جذب سرمایه خارجی خوشبین باشیم.
این فضا درحالی است که آنکتاد هم از کاهش جذب سرمایه های خارجی از سوی ایران خبر داده...
- برای فهمیدن عمق فاجعه اصولاً نیازی به این آمار بینالمللی نداریم. کافی است وصف فضای کسب و کار را از زبان فعالان اقتصادی بشنویم. ضمن اینکه منطقه ناآرام است و سرمایهگذار ریسک نمیپذیرد.
آقای دکتر! برداشت من از صحبتهای شما این است که ما با مشکلات ساختاری در اقتصاد روبهرو هستیم. با این تفاسیر چرا دولت به رفع تحریمها برای سرازیر شدن سرمایه به کشور دل خوش کرده است؟
- واقعیت این است که بسیاری از این مشکلات ارتباطی به تحریم ندارند. همین بازار نابسامان غیرمتشکل پولی و مؤسسات غیرمجاز، بده بستانهای ناسالم مالی و بانکی، اقتصاد رانتی و نفتی و این نظام اداری فرتوت و فرسوده... هیچ کدامشان ارتباطی به تحریم ندارد. اگر تحریمها را بردارند، در بهترین حالت به سال 80 برمیگردیم و تمام مشکلات ساختاری ما باقی است. متأسفانه در این فضا که تجمع عظیم ثروتهای ناسالم در برخی نهادها دیده میشود و نظارتی وجود ندارد، حتی اگر سرمایهگذاران ایرانی یا خارجی پولش را برای حوزه مولد و سالم بیاورد، پس از اندک زمانی نتیجه میگیرد بهتر است به سمت سوداگری و حوزه غیرمولد تغییر جهت دهد؛ چون حاشیه سود تضمین شده دارد!
نظر شما